به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حجتالاسلام محمدعلی لیالی، نماینده مرکز تحقیقات علوم اسلامی دبیرخانه مجلس خبرگان در نشست هماندیشی فقه حکومتی در هتل پردیسان با اشاره به اهمیت بحث فقه حکومتی اظهار کرد: فقه بایدها و نبایدهای تمام زوایا و جوانب فردی و اجتماعی زندگی بشر است که ما در فقه حکومتی به بایدها و نبایدهای مربوط به حکومت میپردازیم.
وی با انتقاد از کمتوجهی و حتی بیتوجهی به اولویتها و ضرورتها بهخصوص در فقه حکومتی و فقه نظام افزود: در برخی از عرصهها با مشکلات زیادی در فقه حکومتی مواجهیم همچون بحث ربا در نظام بانکی که همه بزرگان و فقها نسبت به آن تذکر دادهاند ولی بانکها همچنان کار خود را ادامه میدهند.
نماینده مرکز تحقیقات علوم اسلامی دبیرخانه مجلس خبرگان خاطرنشان کرد: مهمترین نظریهپردازان فقه حکومتی امام راحل و مقام معظم رهبری هستند که میطلبید در این زمینه تحقیقات بیشتری صورت میگرفت.
وی کمتوجهی به مسائل مستحدثه بهخصوص در مسائل حکومتی و نگاه و نگرش فردی به فقه و عدم نگاه جمعی و مشورتی به آن را از آسیبهای فقه حکومتی برشمرد و گفت: فقدان نگاه سیستمی و کلان به فقه به ویژه فقه الاجتماع و فقدان برنامهریزی برای برطرف کردن نیازهای فقهی از دیگر آسیبهای فقه حکومتی است.
حجت الاسلام لیالی بابیان اینکه مبتنی بودن بر فقه سنتی ولی پویا از ویژگیهای فقه مطلوب است، ابراز کرد: توجه به آینده نظام سیاسی و ساختار سازی و نظام سازی، توجه به فقه ولایتفقیه و فقه نظام جمهوری اسلامی، توجه به اولویتها و نیازها و پاسخگویی به مسائل مستحدثه از دیگر ویژگیهای فقه مطلوب است.
وی تدوین دانشنامه با نگاه فقه نظام و حکومت در کنار شناسایی اساتید و مراکز فقه حکومتی را از راهکار رسیدن به فقه حکومتی دانست و ادامه داد: تحقیق و پژوهش در زمینه اندیشه سیاسی اسلام و حکومت اسلامی، انجام پژوهشها و مطالعات تطبیقی در زمینه حکومت اسلامی، مشاوره و کارشناسی دینی در موضوع حکومت اسلامی، جذب، آموزشوپرورش محققان موردنیاز در زمینه اندیشه سیاسی اسلام و حکومت اسلامی، برگزاری دورههای آموزشی برای معرفی اندیشه سیاسی اسلام و حکومت اسلامی و تبیین اندیشه سیاسی اسلام درباره حکومت اسلامی در داخل و خارج کشور ازجمله فعالیتهای این موسسه است.
نماینده مرکز تحقیقات علوم اسلامی دبیرخانه مجلس خبرگان با اشاره به برنامههای اجراشده در این موسسه تصریح کرد: برگزاری همایش دوسالانه پژوهش برتر حکومت اسلامی، برگزاری دورههای آموزشی گفتمان اندیشه سیاسی اسلام، انتشار فصلنامه علمی پژوهشی حکومت اسلامی و انتشار بیش از 25 عنوان کتاب در موضوع حکومت دینی و مأموریت مجلس خبرگان رهبری ازجمله این فعالیتها بوده است.
شایان ذکر است؛ وجود بیش از 20 عنوان طرح در دست اقدام در موضوعات حکومت دینی و مأموریت دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری از دیگر اقدامات این موسسه است./864/پ202/ب1
حجتالاسلام محمدعلی لیالی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، با اشاره به اهمیت برگزاری چنین نشستهای تخصصی اظهار کرد: آشنایی مجموعهها، مراکز و مؤسسات در حوزه فقه حکومت و افزایش ارتباط آنها میتواند در کنار همافزایی سبب پیدایش نظریههای صاحبنظران در عرصه فقه حکومتی میشود.
وی بابیان اینکه تضارب آرا، اندیشهها و مباحث طلبگی در کنار نقد و بررسی تئوریها و نظریهها سبب افزایش دانش در حوزه فقه حکومتی میشود، افزود: به برکت انقلاب اسلامی و اندیشه امام خمینی(ره) با آنکه پرداختن به فقه حکومتی، فقه نظام و فقه سیاسی دیر شروع شد ولی پیشرفتهای چشمگیری در چند سال گذشته در این موضوعات داشتهایم
قائم مقام سردبیر فصلنامه حکومت اسلامی خاطرنشان کرد: امروزه نظام با مشکلات جدی در عرصههای سیاست، اقتصاد ، فرهنگ ، مدیریت روبرو است که انتظار میرود صاحبنظران در حوزه فقه نظام و فقه حکومتی با ارائه راهکار مناسب نسبت به رفع آن مشکلات اهتمام داشته باشند.
وی با تأکید بر اینکه باید محوریت گفتمان انقلاب، گفتمانهای امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری باشد، عنوان کرد: باید طرح مباحث فقه نظام، فقه حکومتی و فقه سیاسی منجر به حل چالشهای پیش روی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران باشد و باید امکان ارائه راهکارهای نهایی شده به مدیران ارشد نظام و مدیران حوزههای علمیه بهخصوص حضرات فقها ، مراجع عظام تقلید فراهم شود.
حجت الاسلام لیالی ارائه نظریههای فقه سیاسی و فقه حکومتی در دروس خارج را مهم دانست و یادآور شد: باید مراکز و مؤسسات فعال در فقه حکومتی با همفکری و هماندیشی بتوانند به تولید دانشنامههایی در فقه سیاسی و فقه حکومتی اهتمام ورزند و در عرصه تولید نرمافزارها و فضای مجازی به طرح و پاسخگویی به شبهات بپردازند.
وی ادامه داد: باید شبکهای از تولید، توزیع و حتی مصرف تئوریها و نظریههای که درباره فقه حکومتی و فقه نظام تدوین میشود، به وجود آید تا همه مراکز تصمیم گیر و تصمیمساز در عرصه مدیریت نظام بتوانند از این نظریهها و دادهها در تصمیمگیریها استفاده کنند./864/ت302/ب1
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام محمدعلی لیالی در نشست چهل و یکم از سلسله نشستهای «گفتوگوهای نوین پژوهی» که صبح امروز در سالن علامه طباطبایی(ره) پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی برگزار شد، به تبیین ابعاد مختلف سند آموزشی 2030 پرداخت و گفت: اولین موضعگیری رهبر معظم انقلاب در مقابل با این سند در 16 اردیبهشتماه در دیدار با فرهنگیان شکل گرفت؛ ایشان در این جلسه فرمودند «تبیین، یکی از کارهای اساتید است و سند 2030 باید تبیین شود، جمهوری اسلامی ایران تسلیم سندهایی مانند 2030 یونسکو نخواهد شد، به چه مناسبت یک مجموعه بهاصطلاح بینالمللی که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای دنیاست این حق را داشته باشد که برای ملتهای دنیا تکلیف مشخص کند؟ اصل کار غلط است. اینکه سندی را امضا کنیم و بعد بیاییم بیسروصدا آن را اجرا کنیم، نخیر، مطلقاً مجاز نیست.
این مسئلهی بسیار مهم و خطرناکی است که برخی ها در پشت ویترین مراکز مختلف سازمان ملل از جمله یونسکو، در حال ایجاد یک منظومه فکری، علمی، فرهنگی و عملی برای همه ملتها هستند تا همه جهانیان، آنگونه که آنها می خواهند، فکر و عمل کنند.
سند 2030 جزئی از سند بالا دستی سازمان ملل یعنی «سند توسعه پایدار» است که سلطه گران جهانی در حرکتی معیوب و غلط می خواهند همه ملتها را در چارچوب آن کنترل کنند اما آنها به چه حقی درباره عقاید، سنت ها و فرهنگ دیگر ملتها تصمیم می گیرند؟ اینها واقعیاتی است که استادان دانشگاهها باید برای جامعه تبیین کنند؛ اینکه برخی می گویند این اسناد الزام آور نیست، نوعی سطحی نگری است چرا که همه اجزای این اسناد در واقع الزام آور است و اگر محقق نشود، موجب نوعی عکس العملِ آنها خواهد شد؛ اصولاً چه لزومی دارد این اسناد را بپذیریم و در عمل قبول کنیم که غربی ها باید به ما الگو بدهند؟ چندین سال است که موضوع الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی را مطرح کرده ایم که این الگو باید با تلاش دانشگاهیان تدوین، و راه برای الگو دادن غربی ها به کشور بسته شود.»
اهداف سند 2030
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی سند 2030 یونسکو را اینگونه توصیف کرد: در سپتامبر 2015 اهداف دستور کار مبانی توسعه پایدار 2030 که 17 هدف اصلی و 169 هدف فرعی دارد جهت اقدام عملی همه کشورها برای تحقق حکومت یکپارچه در سازمان ملل ارائه شد. ایران نیز از کشورهای شرکت کننده در این اجلاس بود که متعهد به اجرای این سند شد و پس از آن سند ملی آموزش 2030 جمهوری اسلامی ایران با مدیریت و برنامهریزی دفتر یونسکو در ایران با تشکیل 30 کارگروه تخصصی تدوین و آماده و در تاریخ 20 آذر 95 رونمایی شد.
وی افزود: رهبران کشورهای عضو سازمان ملل، در سپتامبر 2015 در اجلاس عالیرتبه سازمان ملل تعهد کردند دستور کار جهانی توسع? پایدار 2030 را در سیاستگذاریهای کلان خود در سطح ملی از اول ژانویه سال 2016 اجرایی کنند، برایناساس در بخش اهداف آموزشی موضوع آموزش و یادگیری مادامالعمر باکیفیت، برابر و فراگیر برای همه با محوریت یونسکو تعیین شده که ایران نیز متعهد به اجرای آن است. مؤلفههای کلیدی در برنامه آموزش 2030 عبارتند از برابری و فراگیر بودن، دسترسی برابر، عادلانه و باکیفیت، برابری جنسیتی، کیفیت آموزش و یادگیری مادام العمر.
حجتالاسلام لیالی با بیان اینکه در چارچوب عمل 2030 به واژههایی همچون شهروند جهانی و برابری جنسیتی اشاره شده است، اظهار داشت: این مباحث از سوی برخی صاحبنظران و کارشناسان بهویژه در شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد نقد است و حتی برخی معتقدند که تصویب و اجرای این سند دگرگونیهای بسیاری را در آموزش کشور ایجاد خواهد کرد که از جمله آن میتوان به حذف کلیشههای جنسی و ارائه آموزشهای جنسی به کودکان و حذف برخی مفاهیم قرآنی و ارزشی از کتابهای درسی بهبهانه ترویج صلح و نبود خشونت اشاره کرد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی خاطرنشان کرد: اجرای آموزش 2030 در سطح ملی باید بر مبنای رویکردی فرابخشی باشد که براساس همکاری مؤثر، تمرکز بر نتایج گسترش شراکت، شفافیت، مسئولیت مشترک و وحدت عمل همه عاملان شکل گرفته است با توجه به تنوع ماهیت نهادهای متولی آموزش در کشورها برخی از اصول عمومی که میتواند به هماهنگی مناسب جهت تحقق مؤثر اهداف 2030 در چارچوب دستور کار 2030 توسعه پایدار ملل متحد کمک کنند عبارتند از هدایت دولتی و جلب مشارکت فرابخشی، حفظ ساختارهای موجود و انطباق آنها با آموزش 2030، اجرای اقدامات فراتر از وزارت آموزش و جلب مشارکت وزارتخانهها و سازمانهای مرتبط با بهداشت، جوانان، کار، امور اجتماعی، مدیریت، برنامهریزی، بودجه و تأمین هماهنگی اجرای آموزش 2030 با سایر اهداف توسعه پایدار 2030 ملل متحد.
وی ادامه داد: این برنامه در سطح جهانی تدوین و تصویب شده در سطح منطقهای مورد تقسیم کار قرار گرفته و در سطح ملی تدوین و اجرا میشود و در سطح جهانی، منطقهای و ملی مورد نظارت و ارزیابی قرار میگیرد بنابراین ضروری است همزمان به همسویی با دستور کار جهانی، اقدام ملی برای تدوین برنامه کشوری مشتمل بر سیاستگذاری، شاخصسازی و نظارت در راستای محتوای جهانی برنامه انجام شود.
حجتالاسلام لیالی با اشاره به مصوبه هیئت وزیران در تاریخ 25 شهریور سال 95 عنوان کرد: در این مصوبه آمده است «بهمنظور هماهنگی و ارائه راهکار تحقق اهداف و تعهدات آموزش 2030 همسو با اهداف و تعهدات برنامه اهداف توسعه پایدار، کارگروه ملی آموزش 2030 با مسئولیت وزارت آموزش و پرورش بدون گسترش تشکیلات سازمانی و با استفاده از امکانات و ظرفیتهای موجود در آن وزارتخانه با حضور نمایندگان دستگاههای زیر تشکیل میشود».
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی اضافه کرد: کارگروه ملی آموزش 2030 موظف است برنامه اجرایی و نظارتی تحقق کامل آموزش 2030 را در سطوح ملی و استانی با بهرهگیری از تمام ظرفیتهای موجود در دستگاههای اجرایی مرتبط و همسو با اهداف برنامههای توسعه کشور، اسناد راهبردی توسعه، نقشه جامع علمی کشور، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و برنامه اهداف توسعه پایدار تهیه کند.
وی با اشاره به اینکه دستگاههای اجرایی برای تحقق اهداف برنامه آموزش 2030 موظف به اجرای تصمیمات کارگروه هستند، بیان کرد: کارگروه ملی آموزش 2030 موظف است گزارش پیشرفت کار و نحوه همکاری دستگاههای ذیربط را سالانه به هیأت وزیران و گزارش نهایی را به کمیسیون ملی یونسکو برای ارسال به مرجع بینالمللی مربوطه ارائه کند.
حجتالاسلام لیالی با بیان اینکه سند 2030، با ظاهری زیبا دین زدایی در جوامع اسلامی را به دنبال دارد، تصریح کرد: درعرف دیپلماتیک معمولا دستیابی به مقاصد اصلی در ورای ظاهری زیبا و فریبنده انجام می شود.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی این سند را دارای ابعاد مختلف دانست و ابراز داشت: چون دستیابی به ابعاد مختلف این سند از طریق بعد «آموزش» میسر است؛ این بعد در اولویت پیگیری اجرایی قرار گرفته است و از طریق نمایندگی یونسکو و نمایندگانی از دولت، مراحل بومی سازی آن برای ایران پیگیری شده است.
وی افزود: وزرای مرتبط با این موضوع و معاون رییس جمهور در امور زنان سند را امضا کردند و سپس مراسم رسمی رونمایی از این سند، که مراحل مختلف اجرای آن، پیش از این، به صورت محرمانه پیش رفته بود، برگزار شد و 30 کارگروه تخصصی برای اجرایی شدن این سند تشکیل شد.
حجتالاسلام لیالی با اشاره به اهداف این سند، عنوان کرد: دین زدایی و سکولاریزم بین المللی، فرهنگ زدایی از همه ملت ها و تبدیل تمام فرهنگ ها به فرهنگ محض غربی، رواج فساد در تمام کشورها، زبان زدایی و تبدیل شدن زبان جهانی به زبانی مشترک که بتواند فرهنگ سلطه را بر تمام کشورها غالب کند، از جمله آثار و تبعات اجرای این سند است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی اظهار داشت: موضوعاتی در این سند با ظاهر فریبنده بیان شده است که تغایر جدی با فرهنگ ما دارد؛ خشونت زدایی از تمام سیستم های آموزشی را از این دسته موارد است، این موضوع به خودی خود، حرفی درست به نظر می رسد ولی آنچه بر این حرف مترتب است این است که دروس جهاد و شهادت و مبارزه و تشکیلاتی همچون بسیج دانش آموزی و دانشجویی از سیستم آموزشی کشور حذف شود؛ آنچه نسل آینده را به نسلی خنثی تبدیل خواهد نمود.
وی جنسیتی و تساوی حقوق زن و مرد به معنای فمینیسم را از دیگر موارد قابل تأمل در این سند برشمرد و گفت: وقتی کشوری سندی همچون سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را در اسناد بالادستی نظام آموزشی خود دارد؛ چه نیازی به اسنادی دارد که برای اجرایی شدن آن باید از ارزشهای دینی عبور کند و یا در توجیه اجرای آن، مجبور به طرح موضوعاتی همچون عدم الزام و یا اجرا مطابق آموزه های دینی شود.
حجتالاسلام لیالی به دو بعد سخت افزاری و نرم افزاری سند 2030 اشاره کرد و بیان داشت: سند توسعه پایدار 2030 با همه آرمان ها و اهدافش دارای یک بعد سخت افزاری و یک بعد نرمافزاری است که هویت و فرهنگ ملتها را هدف قرار داده است؛ از جمله مسائل مادی می توان به منابع طبیعی از قبیل منابع دریایی، آب های شور و شیرین، سوخت های فسیلی، ژن های گیاهی، محیط زیست، مدیریت بر غذا، آمار، اشتغال و پوشاک اشاره کرد که کشور ایران علاوه بر خود باید گزارش های سطح منطقه، اقیانوسیه و سایر کشور ها را نیز برای سازمان یونسکو ارسال کند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی اهداف نرم افزاری را اینگونه توصیف کرد: غربی ها با این سند می خواهند بر فرهنگ، هویت، آموزش و پرورش، زنان، خانواده، کتب آموزشی و غیره تسلط کامل پیدا کنند و با طرح مسائلی فمینیستی، اخلاق جنسیتی، مالکیت معنوی و غیره می خوهند جوامع در حال توسعه را به بردگی بگیرند؛ اگر غیر از این باشد، چرا کشور های توسعه یافته زیر بار قبولی این سند نرفته اند؟
سند 2030 همانند «اسب تروا»، ابزار هجوم غربی ها است
وی سازمان یونسکو را به «اسب تروا» تشبیه کرد و تصریح کرد: برخی معتقدند که سازمان یونسکو، سازمان خوب و بشر دوستی است، باید در پاسخ به آنها گفت این سازمان یک نهاد فرهنگی، علمی و تربیتی است، چرا سازمان ملل اجرای سند 2030 را برعهده آن گذاشته است؟ این سند که تنها فرهنگی نیست، بلکه در زمینه های مادی و سخت افزاری هم کاربرد دارد؛ آری این سازمان ابزار تسلط استکبار است که همانند «اسب تروا» پیش می آید و بعد چهره خود را نشان می دهد.
حجتالاسلام لیالی یادآور شد: البته ناگفته نماند که اگر غرب، اجرای سند 2030 را بر عهده سازمان یونسکو قرار داده است، به دلیل سرمایه گذاری است که بر روی تغییر فرهنگ و جایگزینی سبک زندگی غربی به جای سبک های زندگی مختلف و ریشه کن کردن آنها است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی به تشریح مبانی انسان شناختی سند 2030 پرداخت و افزود: روح لیبرالیسم و ارزش های لیبرالیستی از جمله آزادی زنان، صلح و غیره به تعریف نظام سرمایه داری لیبرال غربی بر این سند حاکم است؛ به بیان دیگر این سند درصدد این است تا ارزش های آمریکایی را بر جوامع مسلط کند.
«حق تحفظ» دروغی بیش نیست!
وی به تناقض های موجود در سند 2030 اشاره کرد و عنوان داشت: متن ها در این سند قابل تفسیر و تأویل هستند؛ این سند هم مانند سایر متن ها و اسناد بین المللی تفسیر و تأویل پذیر است و تنها تفسیر غربی ها مورد قبول است؛ از آنجا هم که این سند دارای شورای حکام، رصد، گزارش، رتبه بندی و باز خواست است، قطعاً الزام آور بوده و اینکه برخی سخن از «حق تحفظ» به میان می آورند، دروغی بیش نیست.
تعارض سند 2030 با دین
حجت الاسلام لیالی با اشاره به اینکه سند 2030 با دین، فرهنگ و قانون در تعارض است، ابراز داشت: در تصویبنامه هیأت وزیران ذکر شده است که این سند مستند به اصل 138 قانون اساسی است حال آن که در سه بخش با این اصل منافات دارد، سطح این سند بسیار وسیعتر از موارد مذکور در اصل 138 قانون اساسی است. اصل 138 قانون اساسی جمهوری اسلامی اعلام میکند که مصوبات هیئت وزیران نباید با متن و روح قوانین مخالف باشد. اصل 138 قانون اساسی اعلام میکند تصویبنامههای هیئت وزیران باید به اطلاع رئیس مجلس برسد، حال آنکه این مسأله به اطلاع رییس مجلس شورای اسلامی نرسیده است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی خاطرنشان کرد: تهیه سند ملی آموزش 2030 و دادن تعهد به یونسکو با اصول 153، 77 و 125 قانون اساسی نیز در تعارض است. اصل 153 قانون اساسی میگوید «هر گونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شئون کشور شود، ممنوع است»؛ همچنین اصل 77 قانون اساسی میگوید «عهدنامهها، مقاولهنامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد»؛ برخی مدافعان این سند می گویند که این سند مشمول بند 77 قانون اساسی نمی شود، باید از انها پرسید اگر این سند جزء عهدنامهها، مقاولهنامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی نیست، پس جزء چه مواردی به حساب می آید؟
وی اضافه کرد: به اذعان برخی کارشناسان شورای عالی انقلاب فرهنگی، تهیه سند ملی 2030 جمهوری اسلامی ایران براساس سند آموزش سازمان ملل و با هدایت و نظارت دفتر یونسکو با فرموده مقام معظم رهبری که «شورای عالی انقلاب فرهنگی باید اتاق فرمان فرهنگی کشور یا ستاد عالی فرهنگی و علمی دستگاههای کشور باشد» منافات دارد.
حجت الاسلام لیالی ادامه داد: در حقیقت دستور کار 2030 بهعنوان یک سند جهانی برای توسعه پایدار توسط سازمان ملل متحد تهیه شده است و در برخی حوزههای اجتماعی جهتگیریهایی را در رابطه با توسعه پایدار برای کشورها طی سالهای 2015 تا 2030 تعیین کرده است. اهداف کلان این سند علاوه بر محیط زیست، جنبههای اجتماعی و اقتصادی را هم در بر میگیرد که باید در طول 15 سال اجرا شود و یکی از این حوزهها، آموزش است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی افزود: بر اساس تصریح مقدمه سند 2030، این سند شش جنبه یعنی «کرامت انسانی، مردم، کره زمین، سعادت، برابری و مشارکت» را مورد تأکید قرار میدهد که میتوان آنها را همان ارزشهای محوری این سند دانست، بر همین اساس، این ارزشها در حوزههای مختلف و در اهداف جزیی منعکس شدهاند که یکی از آنها حوزه تعلیم و تربیت است و حال این بحث مهمی است که اهداف و ارزشهایی که نهادهای بینالمللی در چنین اسنادی تعریف کردهاند، چگونه عملیاتی میشود؟
وی عنوان کرد: یکی دیگر از ملاحظات مهم در بحث از این سند، این است که در سطوح سیاستگذاری کشور با اسناد بین المللی چگونه مواجه خواهیم شد. یک وجه این مواجهه این است که هدفگذاری و ارزشهای مطرح در اسناد بینالمللی تا چهاندازه با مبانی فکری و نظام ارزشی جمهوری اسلامی ایران هماهنگ هستند که این نسبت باید با جدیت و دقت مشخص شود، بهویژه در اسنادی که ناظر به توسعه و آینده کشورها تعیین تکلیف میکنند و جهتدهنده هستند.
سند 2030 در حال اجراست
حجتالاسلام لیالی در پایان با اشاره به اینکه سند 2030 هنوز لغو نشده است، تصریح کرد: مسؤولیت جمع آوری گزارش های اجرایی شدن این سند در سطح منطقه که از سوی سازمان یونسکو بر دوش ایران نهاده شده بود، هنوز لغو نشده است؛ بنابراین این سند در حال اجرا در کشور است و حوزه، دانشگاه ها و فعالان فرهنگی باید در این زمینه تلاش های بسیاری داشته باشند تا این سند بردگی کشورها به طور کامل لغو شود./841/پ200/س
در پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی برگزار شد | |||
نشست علمی «نقد، ارزیابی و تحلیل سند توسعه پایدار 2030 » | |||
مأوا: روز گذشته، نشست علمی گفتگوهای نوین پژوهی با موضوع «نقد، ارزیابی و تحلیل سند توسعه پایدار 2030» توسط حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدعلی لیالی عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، در سالن علامه طباطبایی (ره) این پژوهشگاه برگزار شد. | |||
به گزارش مرکز ارتباطات و اطلاع رسانی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها (مأوا)،حجت الاسلام دکتر لیالی، در ابتدا با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با فرهنگیان که فرمودند: «این سند 2030 باید تبیین شود؛ خیلی مسئله مهمی است. این جزئی از یک سند بالادستی سازمان ملل است؛ سند توسعه پایدار؛ یک بخشش همین سند 2030 آموزش و پرورش است.» به اهمیت پرداختن به این موضوع اشاره کرد. http://www.nahad.ir/index.jsp?fkeyid=&siteid=546&pageid=60427&newsview=525971 عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی در ادامه این نشست، 17 هدف اصلی سند 2030 را به طور خلاصه برای حاضرین قرائت نمود. ایشان در ادامه سند 2030 را از دو جهت سخت افزاری و نرم افزاری این گونه ارزیابی و تحلیل نمود: 1. از جهت سخت افزاری - توسعه سخت افزاری - منابع توسعه مادی (مدیریت منابع (استخراج، توزیع، مصرف)؛ مدیریت منابع دریایی (صیادی!) و شیلات؛ مدیریت ژنهای گیاهی! ؛ و...) 2.از جهت نرم افزاری که شامل: تسلط بر فرهنگ، هویت، آموزش و پرورش، زنان، خانواده؛ تسلط بر کنترل رشد جمعیت؛ تسلط بر نظام آموزشی (تعداد دانش آموزان و معلمان)؛ طرح برابری جنسیتی؛ طرح فمنیسم و مسایل حقوق زنان؛ طرح اخلاق جنسیتی؛ طرح مالکیت معنوی (تعداد کتب و مقالات) تسلط بر علوم و فنون جوامع در حال رشد و به هم ریختن هنجارها و ارزشها و اعتقادات کشورها و ملتها و هویتهای متعدد و متفاوت با هویت لیبرالیسم و ارزشهای جهانی و آمریکایی است. وی در ادامه در پاسخ به این سئوال که آیا سند 2030 با اسناد بالادستی در جهوری اسلامی در تعارض و تقابل است؟، این موارد را برشمرد:
1. مغایرت با اصل 138 قانون اساسی: این سند بسیار وسیعتر از موارد مذکور در اصل 138 قانون اساسی است. اصل 138 قانون اساسی جمهوری اسلامی اعلام میکند که مصوبات هیئت وزیران نباید با متن و روح قوانین مخالف باشد. 2. مغایرت با اصل 153 قانون اساسی: اصل 153 قانون اساسی میگوید: هر گونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شئون کشور شود، ممنوع است. 3. مغایرت با اصل 77 قانون اساسی: اصل 77 قانون اساسی میگوید: عهدنامهها، مقاولهنامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد. اصل 125 قانون اساسی میگوید: امضای عهدنامهها، مقاولهنامهها، موافقتنامهها و قراردادهای دولت ایران با سایر دولتها و همچنین امضای پیمانهای مربوط به اتحادیههای بینالمللی پس از تصویب مجلس شورای اسلامی با رئیس جمهور یا نماینده قانونی او است. 5. عدم تصویب در شورای عالی انقلاب فرهنگی و تعارض با اختیارات شورای عالی انقلاب فرهنگی: ساختاری که برای چارچوب عمل ملی سند آموزش 2030 در تصویبنامه هیئت وزیران در نظر گرفته شده شبیه ساختار شورای عالی انقلاب فرهنگی است و اعتبار آن در حدی است که بهمحض تصویب سند همه دستگاه های دولتی موظف به اجرا میشوند. 6. منافات با اسناد بالادستی مثل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش 7. تعارض با مبانی فکری و نظام ارزشی و معرفتی و ارزشها و هنجارها جمهوری اسلامی: یکی دیگر از ملاحظات مهم در بحث از این سند، این است که در سطوح سیاستگذاری کشور با اسناد بین المللی چگونه مواجه خواهیم شد. یک وجه این مواجهه این است که هدفگذاری و ارزشهای مطرح در اسناد بینالمللی تا چهاندازه با مبانی فکری و نظام ارزشی جمهوری اسلامی ایران هماهنگ هستند که این نسبت باید با جدیت و دقت مشخص شود، بهویژه در اسنادی که ناظر به توسعه و آینده کشورها تعیین تکلیف میکنند و جهتدهنده هستند. وی در پایان به سئوالات و شبهات مطرح شده توسط حاضرین در این نشست پاسخ داد. انتهای پیام/ |
سند 2030 در نقش اسب «تروا»
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام محمدعلی لیالی در نشست چهل و یکم از سلسله نشستهای «گفتوگوهای نوین پژوهی» که صبح امروز در سالن علامه طباطبایی(ره) پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی برگزار شد، به تبیین ابعاد مختلف سند آموزشی 2030 پرداخت و گفت: اولین موضعگیری رهبر معظم انقلاب در مقابل با این سند در 16 اردیبهشتماه در دیدار با فرهنگیان شکل گرفت؛ ایشان در این جلسه فرمودند «تبیین، یکی از کارهای اساتید است و سند 2030 باید تبیین شود، جمهوری اسلامی ایران تسلیم سندهایی مانند 2030 یونسکو نخواهد شد، به چه مناسبت یک مجموعه بهاصطلاح بینالمللی که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای دنیاست این حق را داشته باشد که برای ملتهای دنیا تکلیف مشخص کند؟ اصل کار غلط است. اینکه سندی را امضا کنیم و بعد بیاییم بیسروصدا آن را اجرا کنیم، نخیر، مطلقاً مجاز نیست.
http://www.rasanews.ir/detail/News/515552/2067
این مسئلهی بسیار مهم و خطرناکی است که برخی ها در پشت ویترین مراکز مختلف سازمان ملل از جمله یونسکو، در حال ایجاد یک منظومه فکری، علمی، فرهنگی و عملی برای همه ملتها هستند تا همه جهانیان، آنگونه که آنها می خواهند، فکر و عمل کنند.
سند 2030 جزئی از سند بالا دستی سازمان ملل یعنی «سند توسعه پایدار» است که سلطه گران جهانی در حرکتی معیوب و غلط می خواهند همه ملتها را در چارچوب آن کنترل کنند اما آنها به چه حقی درباره عقاید، سنت ها و فرهنگ دیگر ملتها تصمیم می گیرند؟ اینها واقعیاتی است که استادان دانشگاهها باید برای جامعه تبیین کنند؛ اینکه برخی می گویند این اسناد الزام آور نیست، نوعی سطحی نگری است چرا که همه اجزای این اسناد در واقع الزام آور است و اگر محقق نشود، موجب نوعی عکس العملِ آنها خواهد شد؛ اصولاً چه لزومی دارد این اسناد را بپذیریم و در عمل قبول کنیم که غربی ها باید به ما الگو بدهند؟ چندین سال است که موضوع الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی را مطرح کرده ایم که این الگو باید با تلاش دانشگاهیان تدوین، و راه برای الگو دادن غربی ها به کشور بسته شود.»
اهداف سند 2030
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی سند 2030 یونسکو را اینگونه توصیف کرد: در سپتامبر 2015 اهداف دستور کار مبانی توسعه پایدار 2030 که 17 هدف اصلی و 169 هدف فرعی دارد جهت اقدام عملی همه کشورها برای تحقق حکومت یکپارچه در سازمان ملل ارائه شد. ایران نیز از کشورهای شرکت کننده در این اجلاس بود که متعهد به اجرای این سند شد و پس از آن سند ملی آموزش 2030 جمهوری اسلامی ایران با مدیریت و برنامهریزی دفتر یونسکو در ایران با تشکیل 30 کارگروه تخصصی تدوین و آماده و در تاریخ 20 آذر 95 رونمایی شد.
وی افزود: رهبران کشورهای عضو سازمان ملل، در سپتامبر 2015 در اجلاس عالیرتبه سازمان ملل تعهد کردند دستور کار جهانی توسع? پایدار 2030 را در سیاستگذاریهای کلان خود در سطح ملی از اول ژانویه سال 2016 اجرایی کنند، برایناساس در بخش اهداف آموزشی موضوع آموزش و یادگیری مادامالعمر باکیفیت، برابر و فراگیر برای همه با محوریت یونسکو تعیین شده که ایران نیز متعهد به اجرای آن است. مؤلفههای کلیدی در برنامه آموزش 2030 عبارتند از برابری و فراگیر بودن، دسترسی برابر، عادلانه و باکیفیت، برابری جنسیتی، کیفیت آموزش و یادگیری مادام العمر.
حجتالاسلام لیالی با بیان اینکه در چارچوب عمل 2030 به واژههایی همچون شهروند جهانی و برابری جنسیتی اشاره شده است، اظهار داشت: این مباحث از سوی برخی صاحبنظران و کارشناسان بهویژه در شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد نقد است و حتی برخی معتقدند که تصویب و اجرای این سند دگرگونیهای بسیاری را در آموزش کشور ایجاد خواهد کرد که از جمله آن میتوان به حذف کلیشههای جنسی و ارائه آموزشهای جنسی به کودکان و حذف برخی مفاهیم قرآنی و ارزشی از کتابهای درسی بهبهانه ترویج صلح و نبود خشونت اشاره کرد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی خاطرنشان کرد: اجرای آموزش 2030 در سطح ملی باید بر مبنای رویکردی فرابخشی باشد که براساس همکاری مؤثر، تمرکز بر نتایج گسترش شراکت، شفافیت، مسئولیت مشترک و وحدت عمل همه عاملان شکل گرفته است با توجه به تنوع ماهیت نهادهای متولی آموزش در کشورها برخی از اصول عمومی که میتواند به هماهنگی مناسب جهت تحقق مؤثر اهداف 2030 در چارچوب دستور کار 2030 توسعه پایدار ملل متحد کمک کنند عبارتند از هدایت دولتی و جلب مشارکت فرابخشی، حفظ ساختارهای موجود و انطباق آنها با آموزش 2030، اجرای اقدامات فراتر از وزارت آموزش و جلب مشارکت وزارتخانهها و سازمانهای مرتبط با بهداشت، جوانان، کار، امور اجتماعی، مدیریت، برنامهریزی، بودجه و تأمین هماهنگی اجرای آموزش 2030 با سایر اهداف توسعه پایدار 2030 ملل متحد.
وی ادامه داد: این برنامه در سطح جهانی تدوین و تصویب شده در سطح منطقهای مورد تقسیم کار قرار گرفته و در سطح ملی تدوین و اجرا میشود و در سطح جهانی، منطقهای و ملی مورد نظارت و ارزیابی قرار میگیرد بنابراین ضروری است همزمان به همسویی با دستور کار جهانی، اقدام ملی برای تدوین برنامه کشوری مشتمل بر سیاستگذاری، شاخصسازی و نظارت در راستای محتوای جهانی برنامه انجام شود.
حجتالاسلام لیالی با اشاره به مصوبه هیئت وزیران در تاریخ 25 شهریور سال 95 عنوان کرد: در این مصوبه آمده است «بهمنظور هماهنگی و ارائه راهکار تحقق اهداف و تعهدات آموزش 2030 همسو با اهداف و تعهدات برنامه اهداف توسعه پایدار، کارگروه ملی آموزش 2030 با مسئولیت وزارت آموزش و پرورش بدون گسترش تشکیلات سازمانی و با استفاده از امکانات و ظرفیتهای موجود در آن وزارتخانه با حضور نمایندگان دستگاههای زیر تشکیل میشود».
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی اضافه کرد: کارگروه ملی آموزش 2030 موظف است برنامه اجرایی و نظارتی تحقق کامل آموزش 2030 را در سطوح ملی و استانی با بهرهگیری از تمام ظرفیتهای موجود در دستگاههای اجرایی مرتبط و همسو با اهداف برنامههای توسعه کشور، اسناد راهبردی توسعه، نقشه جامع علمی کشور، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و برنامه اهداف توسعه پایدار تهیه کند.
وی با اشاره به اینکه دستگاههای اجرایی برای تحقق اهداف برنامه آموزش 2030 موظف به اجرای تصمیمات کارگروه هستند، بیان کرد: کارگروه ملی آموزش 2030 موظف است گزارش پیشرفت کار و نحوه همکاری دستگاههای ذیربط را سالانه به هیأت وزیران و گزارش نهایی را به کمیسیون ملی یونسکو برای ارسال به مرجع بینالمللی مربوطه ارائه کند.
حجتالاسلام لیالی با بیان اینکه سند 2030، با ظاهری زیبا دین زدایی در جوامع اسلامی را به دنبال دارد، تصریح کرد: درعرف دیپلماتیک معمولا دستیابی به مقاصد اصلی در ورای ظاهری زیبا و فریبنده انجام می شود.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی این سند را دارای ابعاد مختلف دانست و ابراز داشت: چون دستیابی به ابعاد مختلف این سند از طریق بعد «آموزش» میسر است؛ این بعد در اولویت پیگیری اجرایی قرار گرفته است و از طریق نمایندگی یونسکو و نمایندگانی از دولت، مراحل بومی سازی آن برای ایران پیگیری شده است.
وی افزود: وزرای مرتبط با این موضوع و معاون رییس جمهور در امور زنان سند را امضا کردند و سپس مراسم رسمی رونمایی از این سند، که مراحل مختلف اجرای آن، پیش از این، به صورت محرمانه پیش رفته بود، برگزار شد و 30 کارگروه تخصصی برای اجرایی شدن این سند تشکیل شد.
حجتالاسلام لیالی با اشاره به اهداف این سند، عنوان کرد: دین زدایی و سکولاریزم بین المللی، فرهنگ زدایی از همه ملت ها و تبدیل تمام فرهنگ ها به فرهنگ محض غربی، رواج فساد در تمام کشورها، زبان زدایی و تبدیل شدن زبان جهانی به زبانی مشترک که بتواند فرهنگ سلطه را بر تمام کشورها غالب کند، از جمله آثار و تبعات اجرای این سند است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی اظهار داشت: موضوعاتی در این سند با ظاهر فریبنده بیان شده است که تغایر جدی با فرهنگ ما دارد؛ خشونت زدایی از تمام سیستم های آموزشی را از این دسته موارد است، این موضوع به خودی خود، حرفی درست به نظر می رسد ولی آنچه بر این حرف مترتب است این است که دروس جهاد و شهادت و مبارزه و تشکیلاتی همچون بسیج دانش آموزی و دانشجویی از سیستم آموزشی کشور حذف شود؛ آنچه نسل آینده را به نسلی خنثی تبدیل خواهد نمود.
وی جنسیتی و تساوی حقوق زن و مرد به معنای فمینیسم را از دیگر موارد قابل تأمل در این سند برشمرد و گفت: وقتی کشوری سندی همچون سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را در اسناد بالادستی نظام آموزشی خود دارد؛ چه نیازی به اسنادی دارد که برای اجرایی شدن آن باید از ارزشهای دینی عبور کند و یا در توجیه اجرای آن، مجبور به طرح موضوعاتی همچون عدم الزام و یا اجرا مطابق آموزه های دینی شود.
حجتالاسلام لیالی به دو بعد سخت افزاری و نرم افزاری سند 2030 اشاره کرد و بیان داشت: سند توسعه پایدار 2030 با همه آرمان ها و اهدافش دارای یک بعد سخت افزاری و یک بعد نرمافزاری است که هویت و فرهنگ ملتها را هدف قرار داده است؛ از جمله مسائل مادی می توان به منابع طبیعی از قبیل منابع دریایی، آب های شور و شیرین، سوخت های فسیلی، ژن های گیاهی، محیط زیست، مدیریت بر غذا، آمار، اشتغال و پوشاک اشاره کرد که کشور ایران علاوه بر خود باید گزارش های سطح منطقه، اقیانوسیه و سایر کشور ها را نیز برای سازمان یونسکو ارسال کند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی اهداف نرم افزاری را اینگونه توصیف کرد: غربی ها با این سند می خواهند بر فرهنگ، هویت، آموزش و پرورش، زنان، خانواده، کتب آموزشی و غیره تسلط کامل پیدا کنند و با طرح مسائلی فمینیستی، اخلاق جنسیتی، مالکیت معنوی و غیره می خوهند جوامع در حال توسعه را به بردگی بگیرند؛ اگر غیر از این باشد، چرا کشور های توسعه یافته زیر بار قبولی این سند نرفته اند؟
سند 2030 همانند «اسب تروا»، ابزار هجوم غربی ها است
وی سازمان یونسکو را به «اسب تروا» تشبیه کرد و تصریح کرد: برخی معتقدند که سازمان یونسکو، سازمان خوب و بشر دوستی است، باید در پاسخ به آنها گفت این سازمان یک نهاد فرهنگی، علمی و تربیتی است، چرا سازمان ملل اجرای سند 2030 را برعهده آن گذاشته است؟ این سند که تنها فرهنگی نیست، بلکه در زمینه های مادی و سخت افزاری هم کاربرد دارد؛ آری این سازمان ابزار تسلط استکبار است که همانند «اسب تروا» پیش می آید و بعد چهره خود را نشان می دهد.
حجتالاسلام لیالی یادآور شد: البته ناگفته نماند که اگر غرب، اجرای سند 2030 را بر عهده سازمان یونسکو قرار داده است، به دلیل سرمایه گذاری است که بر روی تغییر فرهنگ و جایگزینی سبک زندگی غربی به جای سبک های زندگی مختلف و ریشه کن کردن آنها است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی به تشریح مبانی انسان شناختی سند 2030 پرداخت و افزود: روح لیبرالیسم و ارزش های لیبرالیستی از جمله آزادی زنان، صلح و غیره به تعریف نظام سرمایه داری لیبرال غربی بر این سند حاکم است؛ به بیان دیگر این سند درصدد این است تا ارزش های آمریکایی را بر جوامع مسلط کند.
«حق تحفظ» دروغی بیش نیست!
وی به تناقض های موجود در سند 2030 اشاره کرد و عنوان داشت: متن ها در این سند قابل تفسیر و تأویل هستند؛ این سند هم مانند سایر متن ها و اسناد بین المللی تفسیر و تأویل پذیر است و تنها تفسیر غربی ها مورد قبول است؛ از آنجا هم که این سند دارای شورای حکام، رصد، گزارش، رتبه بندی و باز خواست است، قطعاً الزام آور بوده و اینکه برخی سخن از «حق تحفظ» به میان می آورند، دروغی بیش نیست.
تعارض سند 2030 با دین
حجت الاسلام لیالی با اشاره به اینکه سند 2030 با دین، فرهنگ و قانون در تعارض است، ابراز داشت: در تصویبنامه هیأت وزیران ذکر شده است که این سند مستند به اصل 138 قانون اساسی است حال آن که در سه بخش با این اصل منافات دارد، سطح این سند بسیار وسیعتر از موارد مذکور در اصل 138 قانون اساسی است. اصل 138 قانون اساسی جمهوری اسلامی اعلام میکند که مصوبات هیئت وزیران نباید با متن و روح قوانین مخالف باشد. اصل 138 قانون اساسی اعلام میکند تصویبنامههای هیئت وزیران باید به اطلاع رئیس مجلس برسد، حال آنکه این مسأله به اطلاع رییس مجلس شورای اسلامی نرسیده است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی خاطرنشان کرد: تهیه سند ملی آموزش 2030 و دادن تعهد به یونسکو با اصول 153، 77 و 125 قانون اساسی نیز در تعارض است. اصل 153 قانون اساسی میگوید «هر گونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شئون کشور شود، ممنوع است»؛ همچنین اصل 77 قانون اساسی میگوید «عهدنامهها، مقاولهنامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد»؛ برخی مدافعان این سند می گویند که این سند مشمول بند 77 قانون اساسی نمی شود، باید از انها پرسید اگر این سند جزء عهدنامهها، مقاولهنامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی نیست، پس جزء چه مواردی به حساب می آید؟
وی اضافه کرد: به اذعان برخی کارشناسان شورای عالی انقلاب فرهنگی، تهیه سند ملی 2030 جمهوری اسلامی ایران براساس سند آموزش سازمان ملل و با هدایت و نظارت دفتر یونسکو با فرموده مقام معظم رهبری که «شورای عالی انقلاب فرهنگی باید اتاق فرمان فرهنگی کشور یا ستاد عالی فرهنگی و علمی دستگاههای کشور باشد» منافات دارد.
حجت الاسلام لیالی ادامه داد: در حقیقت دستور کار 2030 بهعنوان یک سند جهانی برای توسعه پایدار توسط سازمان ملل متحد تهیه شده است و در برخی حوزههای اجتماعی جهتگیریهایی را در رابطه با توسعه پایدار برای کشورها طی سالهای 2015 تا 2030 تعیین کرده است. اهداف کلان این سند علاوه بر محیط زیست، جنبههای اجتماعی و اقتصادی را هم در بر میگیرد که باید در طول 15 سال اجرا شود و یکی از این حوزهها، آموزش است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی افزود: بر اساس تصریح مقدمه سند 2030، این سند شش جنبه یعنی «کرامت انسانی، مردم، کره زمین، سعادت، برابری و مشارکت» را مورد تأکید قرار میدهد که میتوان آنها را همان ارزشهای محوری این سند دانست، بر همین اساس، این ارزشها در حوزههای مختلف و در اهداف جزیی منعکس شدهاند که یکی از آنها حوزه تعلیم و تربیت است و حال این بحث مهمی است که اهداف و ارزشهایی که نهادهای بینالمللی در چنین اسنادی تعریف کردهاند، چگونه عملیاتی میشود؟
وی عنوان کرد: یکی دیگر از ملاحظات مهم در بحث از این سند، این است که در سطوح سیاستگذاری کشور با اسناد بین المللی چگونه مواجه خواهیم شد. یک وجه این مواجهه این است که هدفگذاری و ارزشهای مطرح در اسناد بینالمللی تا چهاندازه با مبانی فکری و نظام ارزشی جمهوری اسلامی ایران هماهنگ هستند که این نسبت باید با جدیت و دقت مشخص شود، بهویژه در اسنادی که ناظر به توسعه و آینده کشورها تعیین تکلیف میکنند و جهتدهنده هستند.
سند 2030 در حال اجراست
حجتالاسلام لیالی در پایان با اشاره به اینکه سند 2030 هنوز لغو نشده است، تصریح کرد: مسؤولیت جمع آوری گزارش های اجرایی شدن این سند در سطح منطقه که از سوی سازمان یونسکو بر دوش ایران نهاده شده بود، هنوز لغو نشده است؛ بنابراین این سند در حال اجرا در کشور است و حوزه، دانشگاه ها و فعالان فرهنگی باید در این زمینه تلاش های بسیاری داشته باشند تا این سند بردگی کشورها به طور کامل لغو شود./841/پ200/س
تئوری حکومتی عصر غیبت از دیدگاه شیخ مفید
نویسندگان:
مرتضی امامی: استادیار دانشگاه کاشان.
محمدجواد یاوری سرتختی: دانشجوی دکتری تاریخ تشیع مؤسسه امام خمینی(ره).
محمدعلی لیالی: دکتری شیعه شناسی دانشگاه ادیان و مذاهب و عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی.
فصلنامه حکومت اسلامی شماره 78
چکیده
تئوری حکومتیِ عصر غیبت در اندیشه فقهای شیعه مبتنی بر یک سلسله اصول و مبانی نظری است که با تکیه بر آنها می توان نظرات فقهای شیعه درباره حکومت در عصر غیبت را شناخت. برخی از این مبانی و اصول در نظریه فقهای شیعه از اصول مسلم و قطعی و اتفاقی (اجماعی) پنداشته می شود. «شیخ مفید» نیز از فقهای برجسته و متقدم شیعه است که درباره حاکمیت و حکومت در عصر غیبت، دارای تئوری حکومتی و نظراتی است که در قالب اندیشه و فقه سیاسی شیعه قابل بازشناسی و تدوین است.
تئوری شیخ مفید در باره حاکمیت و حکومت در عصر غیبت بر مبانی و اصولی استوار است که عبارتند از: نگاه حداکثری به دین، جامعیت و تأسیسی بودن دستورات دینی و توسعه قلمرو آن در تمامی عرصه های زندگی فردی و اجتماعی، تبیین جایگاه عقل و قلمرو آن در مبانی حکومتی، انحصار حاکمیت و حکومت خداوند بر مردم، تنفیذ و ابلاغ احکام اولیای الهی از جانب خداوند به منظور حکمرانی بر مردم و گستره ولایت و حاکمیت معصومین: و اولویت حکومت فقیه در عصر غیبت براساس ادله عقلی و نقلی.
این مقاله در صدد تبیین اصول و مبانی حاکمیت و حکومت در عصر غیبت، بر اساس دیدگاه های شیخ مفید است.
واژگان کلیدی
تئوری حکومت، ولایت فقیه، شیخ مفید، عصر غیبت
مقدمه
ضرورت وجود قانون و حکومت در جامعه از مسلمات عقل است و شرع اسلام بر آن اذعان دارد. مبرهن است که وجود قانون و حاکم باطل از بی قانونی و هرج و مرج بهتر است (نهج البلاغه، خطبه40). اما آنچه نیازمند تأمل و دقت است ، آن است که داعیه داران انواع حکومت ها در جهان، مدعی اند نوع حاکمیت آنان بهترین مدل حکومتی است و تمامی شاخص های اصلی حاکمیت مترقی؛ اعم از آزادی، امنیت، رفاه و عدالت اجتماعی را داراست، اما امروزه در جهان شاهدیم، ادعاهایی نظیر دمکراسی، به فریبی برای استثمار جوامع و ملت ها تبدیل گشته و این سیستم های حکومتی، تنها تأمین کننده منافع سرمایه داران و ثروتمندان جهان بوده و اصل حاکمیت عموم ِمردم، افسانه ای بیش نیست.
نظام سیاسی دموکراسی را که سرمایه داران بنا کرده و امروزه به جدّ مبلّغ آنند؛ به گونه ای که ثروتمندان و سرمایه داران می توانند به راحتی به قدرتمندان سیاسی تبدیل شوند. این واقعیت را می توان در مخارج و هزینه های گزاف پیکارهای انتخاباتی به روشنی جست وجو کرد. در واقع در این گونه جوامع، چرخه قدرت ـ ثروت و ثروت ـ قدرت، ماهیت اصلی دموکراسی، انتخابات و رأی مردم را تشکیل می دهد (مکارم شیرازی، 1390، ص72).
در دموکراسی جوامع غربی ملاک، حاکمیتِ اکثریت است. آزادی نیز تا آنجا جایگاه و احترام دارد که مخل این سیستم حاکمیتی و نظام سود و ثروت نباشد. علاوه بر آنکه این مسأله خود به تنهایی نمی تواند شاخص حقانیتِ حاکمیت ها باشد. امروزه شاهدیم که دموکراسی موجود در جوامع غربی، نه تنها حاکمیت اکثریت نیست، بلکه حاکمیت اقلیتی است که قادرند با زر و تزویر و سیاست بازی و تبلیغات خاص، افکار و سلایق مردم را به سمت خویش مایل گردانند (نوروزی، 1391، ص120-114).
اگر امروزه بشر پس از گذراندن دوره های تاریخ باستانی، قرون وسطایی، رنسانس و انقلاب های صنعتی، به کیمیایِ به ظاهر مترقی «دموکراسی» و به واقع، برده داری مدرن دست یافته است، اما شاهدیم که هرگز نتوانسته به رابطه گسترده و پیچیده انسان با تمام عوالم هستی؛ اعم از عوالم شهود و عوالم غیب دست یابد و نظام حکومتی خود را بر اساس آن بنا نهد؛ زیرا حتی برقراری جامعه مدنی و نظم نوین جهانی و دموکراسی، تنها می تواند در سطح زندگی مادی بشر نقش آفرینی نماید و این در حالی است که ساحات وجودی انسان، علاوه بر جنبه های مادی، آثار روحانی و معنوی دارد که مرتبط با نظام عالم غیب است.
این بدان سبب است که رفتارهای اجتماعی بشر نیز نمی تواند بی ارتباط با روح شگفت انگیز و پیچیده او باشد و عقل بشر، حتی در شکل خرد جمعی از دست یابی به تمام مصالح و مفاسد مرتبط با سعادت انسان عاجز است و نیازمند کمک وحی است. بنابراین، با تکیه به این مقدمه می توان گفت سابقه طرح اصول و مبانی حکومتی مترقی اسلام که متشکل از دو رکن اساسی «انتصاب الهی» و «پذیرش مردمی» است، بیش از چهارده قرن است که در قالب دموکراسی به شکل مردم سالاری دینی سابقه دارد.
در میان عالمان متقدم شیعه، مثل شیخ «مفید» (متوفای 413ق) از نخستین کسانی است که به نظریه حکومت اسلامی فقیه در عصر غیبت با تکیه بر هدایت مادی و معنوی بشر پرداخته است. اکنون لازم است تا در این پژوهش، به تبیین این تئوری که شیخ مفید آن را در گفتمان فقهی و کلامی خویش مطرح کرده است، بپردازیم.
قلمرو دین از نظر شیخ مفید
دین در تعابیر قرآنی و روایی، شامل مجموعه ای از عقاید، اخلاق، احکام و مقرراتی است که برای اداره جامعه انسانی و پرورش و تعالی انسان ها مؤثر است. پیامبر اکرم9 به دلیل خاتمیت، آیینی جامع و کامل برای بشر آورد که از جمله آثار و فواید آن، حاکمیّت خدا در زمین (نحل(16): 26)، معنابخشی به زندگی، آرامش روانی، تربیت و کمال انسان به فراخور استعداد ها، ازبین بردن خوف و ترس، رفع نگرانی از تنهایی، تعلیم و تربیت فراگیر بشر (جمعه(62): 2)، و شناساندن تمام مصالح و مفاسد، اصلاح فرد و اجتماع و احیاى قسط و برقرارى عدالت اجتماعى (حدید(57): 25)، همبستگی اجتماعی، احیاى ارزش هاى انسانى و الهى و آزادى بشر از هر گونه اسارت (اعراف(7): 157)، اجراى احکام و قوانین دینی (فتح(48): 59) است.
همانگونه که امام باقر(ع) فرمود: «خداوند هیچ چیزى را که امّت اسلامى به آن نیازمند است فرو نگذاشته، مگر اینکه آن را در قرآن نازل کرده و براى رسولش تبیین نموده و براى هر امرى حکمى قرار داده و براى آن دلیلى ذکر کرده که دلالت بر آن دارد» (کلینی، 1407ق، ج1، ص59). بر خلاف دیدگاه کسانی که معتقدند رسالت دین منحصراً معطوف به اموری است که با فهم و درک بشری نمیتوان به آن نائل شد (نصری، 1385، ص97؛ بازرگان، 1377، ص37).
با عنایت به گستره معنایی دین و با توجه به این که حکومت و حاکمیت، بسترِ ضروری و مناسبی برای تحقق اهداف آن است، می توان حوزه های عملکردی دین را شناسایی نمود. برای مشخص نمودن قلمرو دین در زندگی انسان، گاهی بر اساس انتظارات آدمى از دین آن را تعیین می کنند و گاه به خود دین رجوع مى شود و گاهی هم ممکن است تلفیقى از دو روش فوق را داشته باشند (جعفرى، 1387، ص27).
مبرهن است که بشر حتی در امور مادی و زندگی اجتماعی خویش؛ خواه به دلیل ناچارى و اضطرار و خواه به دلیل مدنى بالطبع بودن خویش، بدون دخالت دین نمی تواند تنها با اتکای بر عقلانیت و دانش و تجربه، به حیات طیبه مادی و معنوی دست یابد؛ چنانکه امیر مؤمنان علی(ع) خطاب به «محمدبن ابی بکر» و «مالک اشتر» می فرماید: «اگر دین فقط با آخرت کار داشته باشد، باز هم بدون دخالت آن در زندگی دنیوی، بشر به حیات معنوی خویش نخواهد رسید» (نهج البلاغه، نامه 27 و53).
فقهای اسلام همواره بر اساس اصول و ارزشهای ثابت شریعت، به اجتهاد میپردازند و از قواعد فقهی و اصول عملیه و منابعی؛ نظیر کتاب، سنت، اجماع و عقل برای استنباط و کشف احکام شرعی است که شارع آنها را «تأسیس» نموده استفاده می کنند (محقق داماد، بی تا، ج1، ص6).
البته این بدان معنا نیست که اسلام، احکام امضایی ندارد، بلکه بدان معنا است که عمده احکام، خصوصاً احکامی که در حوزههای مهم اجتماعیِ مردم است «تأسیسی» هستند و نه «امضایی». وجود پارهای احکام امضایی نیز نمی تواند بیانگر حجیت «عرف بما انه عرف» باشد؛ زیرا امضایی که از سوی شارع صورت گرفته، در واقع تقریر پارهای از عرف هایی است که با احکام اسلامی همگام بوده و مطابقت داشته اند، نه هر عرفی. هرگاه حکمى در میان عرف عقلاء باشد و اسلام آن را مطابق مصالح انسان ها ببیند و آن را صریحاً امضا کند یا با سکوت خود بر آن صحه بگذارد، این حکم نیز تأسیسی خواهد بود؛ زیرا هر یک از احکام عرفیِ عقلاء فقط در صورتى اعتبار شرعى خواهد داشت که در مرئى و منظر شارع بوده و از سوى او مورد تأیید قرار گرفته باشد (حکیم، 1418ق، ص198).
شبیه امضاى بیع در باب عقد فضولى و مانند آن که نوعى انشاى ضمنى است؛ علاوه بر آنکه احکام امضایی، محدود به معاملات و یا عرف و سیره عقلاء نمی باشد و عبادات را نیز در بر میگیرد (حر عاملی، 1403ق، ج6، ص346).
از منظر شیخ مفید، سیاست، تدبیر زندگی مادی و معنوی مردم است. وی در آثار فقهی و کلامی خویش مفهوم سیاست را همنشین مفاهیمی چون تدبیر (مفید، 1413ق، المسائل العکبریه، ص124)، ریاست (همان، ص63)، امر و نهی و نظارت (مفید، 1410ق، ص669 و812)، ولایت (مفید، 1413ق، اقسام المولی فی اللسان، ص16و27)، امامت و خلافت بکار برده است.
سیاست از منظر شیخ مفید، چیز جدایی از شریعت نیست؛ زیرا وی در تعریف امام که آن را سلطان اسلام می داند، می نویسد: «امیرالمؤمنین علی(ع) مدبر دین و دنیا است» (مفید، 1413ق، المسائل العکبریه، ص124). «امام؛ یعنی والی خلق در جمیع امور دینی و دنیوی و کسی که ریاست مردم در امور دینی و دنیوی هر دو به نیابت از پیامبر به او واگذار شده است» (مفید، 1413ق، النکت الاعتقادیه، ص39).
شریعت از منظر شیخ مفید، تمامی جوانب و مسائل زندگی است و به تعبیر وی، هر حادثه ای که به وقوع بپیوندد نصی از صادقین درباره آن وجود دارد و بر اساس آن درباره این حوادث حکم می شود (مفید، 1414ق(ب)، ص139). همچنین در جایی دیگر می نویسد: «دین و سلطنت دو برادر توأمان هستند. دین، اساس و سلطان، نگهبان آن است و آنچه بی اساس باشد، منهدم می شود و آنچه بی حفاظ باشد از بین می رود» (مفید، 1413ق، الاختصاص، ص263).
بنابراین، از منظر این معلم، هر نوع تدبیر و سیاست در زندگی انسان ها باید ممّد به شریعت و فهمی از کتاب و سنت بوده باشد و این حقیقت پیوستگی سیاست با دین است.
ضرورت حاکمیت و حکومت از نظر شیخ مفید
نیاز جامعه بشری به نظم اجتماعی و دستگاه حکومتی و قدرت سیاسی از عناصر بدیهی و مسلم نزد محققان و متفکران است؛ چنانکه گزارش های تاریخی و تحقیقات جامعه شناختی و مردم شناسی و نیز شواهد باستان شناسی گویای این مطلب اند که جوامع بشری هیچ گاه از نهاد حکومت و رهبری و مدیریت سیاسی و اجتماعی خالی نبوده است.
در زندگی اجتماعی، وجود قانون که حدود و اختیارات اجتماعی افراد را تعیین می کند، امری ضروری است و از طرفی قانون بدون پشتوانه اجرایی بی تأثیر است. ازاین رو، لازم است فرد یا گروهی بر تدوین و یا اجرای قانون نظارت کرده و با به کارگیری تدابیر و ابزارهای لازم، زمینه اجرای آن را فراهم آورند.
ضرورت رهبری و حکومت تا حدی است که هر گاه جامعه از داشتن دستگاه حکومتی صالح محروم باشد و بر سر دو راهی داشتن رهبر و حکومت ناصالح و یا بی قانون و هرج و مرج قرار گیرد، فرض نخست متعین و مرجح است؛ زیرا در جامعه بی قانون و فاقد دستگاه قدرت سیاسی، قانون حتی به طور نسبی هم حکومت نکرده و هیچ حریمی حفظ نخواهد شد، اما در جامعه ای که قانون و حکومت برقرار است، دست کم تا آن جا که مصالح حکومت ایجاب می کند، نظم و قانون برقرار خواهد بود. لذا، امیرالمؤمنین علی(ع) در رد نظریه خوارج مبنی بر تخطئه حکمیت که به شعار قرآنی «لا حکم الا لله» استناد می کردند، فرمودند:
شعاری است حق و سزاوار، ولی از آن برداشتی ناصحیح می شود. درست است که حکم، مخصوص خداوند است، ولی اینان می گویند که رهبری و حکومت بر جامعه، مخصوص او است؛ در حالی که مردم به فرمانروا و حاکم نیاز دارند؛ خواه نیکوکار باشد یا بدکار (نهج البلاغه، خطبه40).
شیخ مفید درباره ضرورت تشکیل حکومت، در بیان شرح وظایف حاکم اسلامی به این امر مهم و کلیدی در مباحث اندیشه سیاسی اشاره کرده و اجرای حدود الهی را غایت و ضروری حکومت اسلامی می داند. به اعتقاد وی، با امامت و ریاست است که مکلفان به اصلاح رهنمون گردیده و از فساد و تباهی نجات می یابند و جنایتکاران تأدیب، غافلان آگاهی یافته، حدود الهی اقامه و اختلافات حل می گردد. مرزهای ایشان امن و اموال آنان محافظت می گردد (مفید، الارشاد، ج2، ص342).
وی درباره وجود و ضرورت حکومت در سرزمین ها، دایره حکومتی مناطق مختلف را به بلاد اسلام و بلاد ایمان و بلاد کفر تقسیم می کند. وی با این تقسیم بندی بیان می کند در هر سرزمینی باید حکومتی وجود داشته باشد، اما معیار حکومت صحیح، قرارگرفتن در بلاد ایمان است و اگر فراهم نشد، باید به سراغ بلاد اسلام رفت تا شریعت و حدود الهی به خوبی اجراء گردد و غیر از این، قرارگرفتن در بلاد کفر است؛ چنانکه می نویسد:
هر بخش از بلاد اسلام که شرایع اسلام جز به وجود امامت آل محمد(ص) در آن روان باشد، دارالاسلام است، نه دار ایمان و هر بخش از بلاد اسلام؛ خواه با جمعیت زیاد و خواه با جمعیت کم که در آن شرایع اسلام همراه با اعتقاد به امامت آل محمد? وجود داشته باشد، آنجا دارالاسلام و دار ایمان است. به اعتقاد من ممکن است سرزمینی در عین اینکه دار الاسلام است، دار کفر ملت نیز باشد، ولی ممکن نیست که سرزمینی دار ایمان و کفر ملت هر دو باشد (همان).
به اعتقاد وی با امامت و ولایت است که امت اصلاح گردیده، از فساد و تباهی نجات یافته، جانیان تأدیب و غافلان آگاه شده، حدود الهی اقامه و اختلافات حل گردیده و مرزهای ایشان امن و اموال آنان محافظت می گردد (همان). همچنین اساسی ترین دلیل بر ضرورت تشکیل نظام سیاسی از دیدگاه ایشان، اصلاح جامعه است که به اعتقاد وی با اجرای قوانین اسلام توسط رئیسی فقیه و عادل تأمین می گردد (مفید، 1413ق، المسائل الجارودیه، ص44)؛ چنانچه نظام سیاسی مشروع و نامشروع نیز از جمله تعابیر موجود در آثار شیخ مفید است. شیخ مفید می نویسد:
هر بخش از بلاد اسلام که شرایع اسلام جز به وجود امامت آل محمد(ص) در آن روان باشد، دارالاسلام است، نه دار ایمان و هر بخش از بلاد اسلام؛ خواه با جمعیت زیاد و خواه با جمعیت کم که در آن شرایع اسلام همراه با اعتقاد به امامت آل محمد(ص) وجود داشته باشد، آنجا دارالاسلام و دار ایمان است. به اعتقاد من ممکن است سرزمینی، در عین اینکه دار الاسلام است، دار کفر ملت نیز باشد، ولی ممکن نیست که سرزمینی دار ایمان و کفر ملت هر دو باشد (مفید، 1413ق، الجَمَل، ص188-187).
نتیجه آنکه از منظر شیخ مفید، در هر عصری تشکیل حکومت یکی از وظایف بزرگان دین است. این امر مهم در عصر غیبت امام معصوم(ع) بر فقیهان شیعه است که به تشکیل حکومت برای اجرای حدود الهی و قوانین فقهی، برقراری عدل، مبارزه با ظلم، ایجاد نظم اجتماعی و ثبات سیاسی، هدایت معنوی و فراهم کردن بستر سعادت افراد در جامعه بپردازند.
مشروعیت حاکمیت و حکومت از دیدگاه شیخ مفید
تشکیل جامعه اسلامی در مدینه و تخلیه تدریجی یهود، نوع برخوردها، تربیت ها و هدایت ها و همچنین نوع تشکل ها، سازماندهی ها و مبارزات، تنظیم قراردادها و پیمان ها و تنظیم نظام های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی و تشریع شرایع و قوانین، حکایت از تشکیل حکومت دینی توسط پیامبر(ص) داشت.
پس از رحلت پیامبر(ص) و در دوره های انتظار و تقیه و قیام، مشروعیت حاکمیت امامان: از اموری است که فقیهان شیعی و از جمله شیخ مفید بر آن اذعان دارند و آن را از مسلمات برشمرده اند.
پس از رسول خدا نیز فقط ائمه: به دلیل نص الهی و وصایت رسول خدا(ص) مشروعیت و استحقاق امامت و ریاست بر امت اسلامی را دارند و تنها ایشان حجت خداوند در میان مردم محسوب می شوند (مفید، 1413ق، المسائل العکبریه، ص47-46؛ مفید، 1414ق(ب)، ص40).
از دیدگاه شیخ مفید، نظام سیاسی مشروع، نظامی است که حاکمان آن از طرف خدا منصوب باشند و وظیفه آنان اجرای حدود الهی، برپاداشتن شریعت و تأدیب مردم بر اساس شریعت است (مفید، 1414ق(ب)، ص65).
ریاست این نظام با اشخاصی است که اطاعتشان بر همگان واجب و مقدم بر اطاعت دیگران است (مفید، 1413ق، الإفصاح فی الإمامه، ص37). «پیامبر(ص) که از سوی خدا اطاعتش ثابت است و نیازی به بیعت یا اختیار و انتخاب از سوی دیگران ندارد» (همان) خداوند پیامبر(ص) را به عنوان فردی که برای دخالت در زندگی مردم اولی و دارای ولایت است معرفی می کند و می فرماید: «النَّبِیُّ أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ» (احزاب(33): 6). اطلاق آیه شریفه و محدودنکردن ولایت پیامبر(ص) به عرصه خاصی، بیانگر شمول این اولویت و ولایت در همه حوزه های ولایت پذیر است.
وی برای اثبات الهی بودن منشأ مشروعیت حکومت امام، برخی ویژگی ها را لازمه ذاتی امام دانسته و به استدلال پیرامون آن می پردازد (مفید، 1413ق، النکت الاعتقادیه، ص40). ایشان معتقد است امامت یکی از مسائل اساسی و ضروری شیعه به شمار می رود (مفید، 1410ق، ص32). امام از نظر شیعه، علاوه بر پیشوایی دینی، رهبری سیاسی را نیز بر عهده داشته و شیعیان همواره به آنان توجه ویژه ای نموده و اوامر ایشان را می پذیرند (همان).
وی دراین باره می نویسد: «من می گویم همانا ائمه اطهار: قائم مقام انبیاء در تنفیذ احکام و اقامه حدود و حفظ شریعت و مربی تربیت مردم هستند. آنان همانند انبیاء، معصوم هستند» (مفید، 1414ق(ب)، ص65). «اما اجرای حدود الهی بر عهده سلطان اسلام است که از جانب خدای متعال نصب شده و آنان عبارتند از امامان هدایتگر از آل محمد(ص)» (مفید، 1410ق، ص810).
مراتب حاکمیت و حکومت از نظر شیخ مفید
اسلام با نظر به اهمیت و تأثیری که در هدایت انسانها و زمینه رشد ارزش های افراد دارد، مدیریت و نظام خاصی را برای آن ترسیم کرده است.بر اساس دیدگاه عقیدتی«شیعه»، حاکمیت در اصل، از آن خداست و به عبارتی دیگر، حاکمیت از شؤون ربوبیت الهی است. هیچ کس حق حکومت بر انسانی را ندارد، مگر آنکه خدا به او اجازه دهد.پیامبران و خاتم آنها رسول خدا و اوصیای معصوم ایشان این وظیفه را بر عهده دارند.در عصر غیبت نیز فقهاء با اذن عام از طرف ائمه اطهار: اجازه حکومت بر انسانها را دارند. بنابراین، ساختار کلی نظام سیاسی شیعه،نظامی ولایی و بر محور امامت است.
در دیدگاه شیخ مفید و قاطبه علمای شیعه، با نزول وحی بر انبیاء و رسول خدا(ص) در ابلاغ رسالت الهی، آنان به عنوان اولین گروه از حاکمان، وظیفه دارند به تشکیل حکومت بپردازند و حدود الهی را اجراء کنند. وی در این باره می نویسد: «من می گویم همانا ائمه: قائم مقام انبیاء در تنفیذ احکام و اقامه حدود و حفظ شریعت و مربی تربیت مردم هستند» (مفید، 1414ق(ب)، ص65؛ مفید، 1413ق، النکت الاعتقادیه، ص53).
شیخ مفید با این بیان، اگرچه امامان معصوم شیعه: را در امر تفسیر و تبیین احکام اسلامی و اقامه حدود الهی، جانشین انبیاء در امور محوله به آن ها می داند، اما به اعتقاد وی، انبیای الهی و به ویژه رسول خدا(ص) باید شریعت اسلام را حفظ کنند و به اجرای حدود الهی بپردازند. حفظ شریعت و تبیین و اجرای حدود نیز در صورتی امکان تحقق دارد که حکومتی از سوی انبیاء تشکیل شود.
امامت، یکی از مسائل اساسی و ضروری شیعه به شمار می رود (مفید، 1410ق، ص32). امامت به معنای زعامت امت در امور معاش و معاد است. این بنیاد سیاسی و دینی همواره مورد تأکید شیعیان بوده و آنان با اتکای بر آن به مبارزه با سلاطین جور پرداخته و حکومت آنها را نامشروع می دانستند. امام از نظر شیعه، علاوه بر پیشوایی دینی، رهبر سیاسی نیز هست و در تمامی رفتارهای سیاسی، شیعیان همواره به آنان توجه می کنند و اوامر آنان را می پذیرند (همان).
با توجه به اهم مبانی اندیشه سیاسی شیعه در عصر غیبت که بر پایه اصول مهدویت، انتظار، ولایت فقیهان و تقیه استوار است، فقهای شیعه از جمله شیخ مفید بر اساس این بینش عقیدتی و سیاسی، با تأکید بر ضرورت وجود امام معصوم در هر زمان و اهمیت معرفت به او، ضمن اعلان عدم مشروعیت حکومت هایی که در رأس آن امام معصوم(ع) قرار ندارد، مردم را به انتظار و تقیه و قیام، به منظور برقراری حکومت اسلامی دعوت می کردند (مفید، 1414ق(ب)، ص8).
باید توجه داشت که انتظار، به معنای خلوت نشینی و بی کاری نیست، بلکه به معنای آمادگی و زمینه سازی برای تشکیل حاکمیت مطلوب است. انتظار نوعی عمل، طرح و برنامه ریزی و توقعِ مقصود است، نه کیفیت و حالتی روحی و به همین خاطر فرمودند:
«انتظار فرج، بالاترین عمل است» (ابن شُعبه حرّانى، 1404ق، ص110) و تقیه نیز بی کاری و گریز نیست، بلکه پنهان کاری است که به منظور حفاظت از ولی و رهبر، مؤمنین (حر عاملی، 1403ق، ج16، ص223) و یا حفاظت از سایر ارزش ها صورت می گیرد.
همچنین گاهی به منظور مدارا با گمراهان و منحرفین و جذب آنان اتفاق می افتد و گاهی هم به جهت نفوذ در دشمن و تسلط بر او انجام می شود؛ زیرا سرداران فاتح، گاهی قلعه ها را از درون فتح می کنند. شیخ مفید در خصوص تقیه می نویسد: «من می گویم که گاهی تقیه عنوان تکلیف پیدا می کند و به صورت واجب شرعی در می آید» (مفید، 1414ق(ب)، ص97-96).
منابع و مآخذ
1. قرآن کریم.
2. نهج البلاغه.
3. آذری قمی، احمد، ولایت فقیه از دیدگاه شیخ مفید، قم: گنگره شیخ مفید، 1372.
4. ابن شُعبه حرّانى، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، قم: جامعه مدرسین، چ2، 1404ق.
5. بازرگان، مهدی، آخرت و خدا هدف بعثت انبیا، تهران: خدمات فرهنگی رسا، 1377.
6. جعفری، محمدتقی، فلسفه دین، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چ2، 1378.
7. حر عاملی، محمدبن حسن بن علی، وسائل الشیعه إلى تحصیل مسائل الشریعه، ج6، 16، بیروت: دارإحیاء التراث العربی، چ5، 1403ق.
8. حکیم، سیدمحمدتقی، اصول العامه للفقه المقارن، قم: مجمع جهانی اهل بیت:، 1418ق.
9. صدوق، محمدبنعلی، کمال الدین و تمام النعمه، تحقیق علی اکبر غفاری، ج2، قم: جامعه مدرسین، 1405ق.
10. --------------، الامالی، الطبعه الخامسه، اعلمی، بیروت، 1400ق.
11. کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج1و7، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چ4، 1407ق.
12. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت: نشر الوفاء، چ2، بی تا.
13. محقق داماد، سیدمصطفى، قواعد فقه، تهران: مرکز نشر علوم اسلامى، چ12، بی تا.
14. مفید، محمدبن محمد، الامالی، قم: کنگره شیخ مفید، 1413ق.
15. مفید، محمدبن نعمان، اقسام المولی فی اللسان ، قم: المؤتمر العالمی للشیخ المفید، 1413ق.
16. --------------، الاختصاص، قم: گنگره شیخ مفید، 1413ق.
17. --------------، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج2، قم: کنگره شیخ مفید، 1413ق .
18. --------------، الافصاح فی الامامه، قم: کنگره شیخ مفید، 1413ق .
19. --------------، الجَمل، قم: المؤتمر العالمی للشیخ المفید، 1413ق.
20. --------------، المسائل الجارودیه، قم: المؤتمر العالمی للشیخ المفید، 1413ق.
21. --------------، المسائل العکبریه، قم: المؤتمر العالمی للشیخ المفید، 1413ق.
22. --------------، المقنعه، قم: مؤسسه نشر اسلامی، چ2، 1410ق.
23. --------------، النکت الاعتقادیه، بیروت: نشر المجمع العالمی لاهل البیت:، 1413ق.
24. --------------، اوائل المقالات، تحقیق ابرهیم انصاری، بیروت: دارالمفید، چ2، 1414ق.
25. مکارم شیرازى، ناصر، حکومت جهانی مهدی(عج)، قم: نسل جوان ، چ8، 1390.
26. نصری، عبدالله، انتظار بشر از دین، تهران: مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چ4، 1385.
27. نوروزی، محمدجواد، فلسفه سیاسی اسلام، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، چ3، 1391.
مروری بر کتاب «جریان شناسی جریان های سلفی، تکفیری و جهادی»
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا مؤسسه انتشارات وثوق کتاب جریان شناسی جریان های سلفی، تکفیری و جهادی، نوشته حجت الاسلام محمدعلی لیالی را منتشر کرده است.
نویسنده این کتاب را در سه فصل نوشته و در فصل اول به معنا و مفهوم سلفیت و سلفیگری، در فصل دوم به تاریخ سلفیگری و در فصل سوم به جریانهای سلفی تکفیری و جهادی پرداخته است.
مؤلف در مقدمه علت تألیف کتاب را جامعیت نداشتن تحقیقات درباره جریانهای سلفی تکفیری دانسته و در این باره گفته است:
گرچه درباره جریانهای سلفی، تکفیری و جهادی کارهای متفرقهای انجام شده است ولی متأسفانه ناقص و فاقد جامعیت است؛ لذا در این پژوهش سعی شده است اکثر منابع موجود، محتوای سمینارها، همایشها، کنگرهها و کنفراسها، مصاحبههای اساتید، کارشناسان و صاحب نظران مورد تحلیل بررسی و ارزیابی قرار گیرد و از برخی از آنها استفاده شود.
وی در فصل اول، سلف را به معنای پیشین و گذشته دانسته و درباره آن چنین نوشته است:
چون این فرقه معتقد به پیروی و تقلید محض از صحابه و تابعین و خلفا هستند و هیچ تأویل و توجیه و تفسیری را از ظاهر سخنان آنان روا نمیشمرند، سلفی نامیده میشوند.
نگارنده در بخشی دیگر از همین فصل به وجود تناقض در مفهوم حدیث خیر القرون و اشکالات وارد شده بر این حدیث از دیدگاه رجالی میپردازد.
حجت الاسلام لیالی در ادامه، رشد و تحول مراحل سلفیگری را به چهار قسمت تقسیم میکند:
سلفیگری نقلگرایی و حدیثگرایی(احمد بن حنبل در المسند)، سلفیگرایی اعتقادی(حرمت توسل و شفاعت و...)، سلفیگری عملی(محمد بن عبدالوهاب با طرح توحید و شرک عملی) و سلفیگری سیاسی_جهادی(جریانهای تکفیری و جهادی امروزی).
همچنین وی در آخر این فصل به تنوع و تقسیم بندی جریانهای سلفی تکفیری و جهادی و تجمیع جریانهای سلفی، تکفیری و جهادی در نقاط مختلف جهان پرداخته است.
مؤلف در فصل دوم با عنوان تاریخ سلفیگری موضوعاتی همچون: سلفیگری براساس اندیشههای اصحاب خبر و حدیث مدینه، سلفیگری براساس اصحاب حدیث، سلفیگری براساس اندیشه احمد ابن حنبل، سلفیگری براساس اندیشه بَربَهاری و سلفیگری براساس ابن تیمیه و تفکر سلفیه را واکاوی کرده و در بخشی از این فصل درباره اندیشه ابن تیمیه نسبت به سلفیگری چنین آورده است:
ما چیزی را میگوییم که سلف گفته باشند و سلف هرچه گفت ما هم میگوییم؛ فهم و ایمان سلف بهترین است و حتی بر فهم خلف نیز برتری دارد؛ بر همین مبنا گسترش دایره شرک و پیدایش تفکر تکفیر و عبارت «وَجَبَ قَتلُه» در تفکر سلفیه از ابنتیمیه آغاز شده است؛ لذاست که تفکر وهابیت در عصر حاضر نیز از چنین تفکری نشأت میگیرد.
نگارنده در فصل سوم نیز به بررسی جریانهای سلفی، تکفیری و جهادی در گروههای مختلف مانند وهابیت، دیوبندی، اخوان المسلمین، و داعش پرداخته و هفت جریان موافق و مخالف تفکر وهابیت و آل سعود در عربستان را چنین برشمرده است:
جریان وهابی افراطی اخوان التوحید به رهبری فیصل الدویش، جریان موافق دولت(جریان درباری ملکیه)، جریان نوسلفیان متأثر از اندیشه های اخوان المسلمین، جریان صوفی شافعی، جریان زکی یمانی، جریان مالکی و جریان شیعیان عربستان.
مؤلف در بخش دوم از این فصل درباره فرقه دیوبندی که شاه ولی الله دهلوی حنفی آن را ایجاد کرده نیز این گونه گفته است:
استعمار انگلستان با تأسیس کمپانی هند شرقی در ادامه اقدامات تفرقه افکنانه برای نابودی و تفرقه در جهان اسلام، این بار دست به تأسیس فرقهای زدند که با انزوا و گوشهگیری و دوری کردن از سیاست راه را برای غارت سرزمینهای اسلامی هموار میکند...
دیوبندی ها با گرایش به سلف و معنویتگرایی و تصوف و عدم گرایش یه سیاست و امور سیاسی و عدم ضدیت با غرب و استعمار و فقدان تفکر جهادی مکتبی استعمار پسند می باشند.
همچنین حجت الاسلام لیالی جماعت تبلیغ، سپاه صحابه و طالبان را نشأت گرفته از تفکرهای این فرقه میداند که غالبا رهبران این فرقهها فارغالتحصیلان مدارس دیوبندیهای پاکستان هستند.
نویسنده در ادامه جریان سلفیگری اخوانالمسلمین، بزرگترین گروه سیاسی اهل تسنن را بررسی کرده است. این جریان تفکر سلفیگری دارد و وی در صفحه 82 این کتاب در این باره چنین گفته است:
رهبران برخی از کشورهای اسلامی، مثل اردوغان(ترکیه)، راشدالغنوشی(تونس)، حسن ترابی(سودان)، برهان الدین ربانی(افغانستان)، عباس مدنی(جبهه نجات ملی الجزایر)، محمد مرسی(مصر)، اسماعیل هنیه و خالد مشعل(فلسطین) و... از جریان اخوان هستند.
مؤلف نام رهبران این گروه را از تأسیس این فرقه چنین برمیشمارد:
رشید رضا(1865-1935)، حسن البنا،بنیان گذار اخوانالمسلمین(1928-1949)، سید قطب(1906-1966)، یوسف قرضاوی و عبدالسلام فرج که تاکنون، رهبری این جریان را شیخ یوسف قرضاوی برعهده دارد.
نگارنده در بخش چهارم از این فصل به جریان شناسی القاعده و النصره و چگونگی تشکیل این دو جریان می پردازد و مینویسد:
ابومصعب زرقاوی(نماینده بنلادن در عراق) در زندان عراق با ابومحمد مقدسی، ابوعمر البغدادی و ابوبکر البغدادی آشنا شد. این آشنایی منجر به تأسیس هسته اولیه القاعده عراق(النصره) در زندان ابوغریب عراق زیر نظر ژنرال های آمریکایی شد.
مؤلف در ادامه به معرفی زندگی و تحرکات سیاسی رهبران جریان جهادی القاعده و النصره در عراق و افغانستان همچون: عبدالله عزام، ابومحمد مقدسی، اسامه بن لادن، ابومصعب زرقاوی، ایمن الظواهری و ابو محمد الجولانی پرداخته است.
حجت الاسلام لیالی در آخر این فصل چگونگی ایجاد داعش را بررسی کرده، در این باره چنین گفته است:
در سال 2004م. جماعت التوحید و الجهاد توسط ابومصعب الزرقاوی در عراق تشکیل شد و به دنبال قتل زرقاوی، ابو عمر البغدادی جانشین وی شد. وی نیز در سال 2006م. گروه «دولت اسلامی در عراق» را بنیان نهاد و در سال 2010م. به قتل رسید و بعد از او ابوبکرالبغدادی به رهبری رسید و بسیاری از گروه های جهادی با البغدادی و داعش بیعت کردند.
همچنین مؤلف در صفحه 135 علل موفقیت داعش را چنین برشمرده است:
فقدان وحدت اسلامی و اختلافات دنبالهدار اهل سنت با یکدیگر، جمع بین مثلث عربی بعثی و سنی، اندیشه احیای خلافت اسلامی «با شعار بازگشت به سلف صالح در دوران بی دینی»، اتصال و ارتباط با حزب بعث و بیعت حزب بعث با داعش، جوانان مهاجری که به بهانه جهاد از سراسر جهان به سوی عراق و سوریه آمدند و دیگر عامل موفقیت توجه به طبقه متوسط و پایین جامعه می باشد.
مروری گذرا بر آثار نویسنده:
از حجت الاسلام محمدعلی لیالی تاکنون آثار زیادی در زمینه های پژوهشی، آموزشی، مقالات و کتب منتشر شده است که برخی از این آثار عبارتند از: حماسه دهم، جریان شناسی و بررسی آراء و آثار و احوال هشام بن الحکم.
مؤسسه انتشارات وثوق کتاب جریان شناسی جریان های سلفی، تکفیری و جهادی را با شمارگان 1000نسخه در قطع رقعی و 143 صفحه به قیمت 7200 تومان منتشر کرده است./998/ ن 602/ ش
الگوی حاکمیت اسلامی(2)
تشکیل حاکمیت در الگوی سیاسی اسلام همواره افق رفتارهای و کنشهای فردی و اجتماعی فقهای جهان اسلام را شکل داده است تا جایی که با مشاهده کوچکترین زمینه مطلوب فقهای بزرگ جهان اسلام اقدام به تقویت پایگاههای مردمی در مراتب گوناگون از مدلهای حاکمیت کردهاند بر این مدار امام راحل در حساسترین نقطه از تاریخ که ظلمت مطلق تمام نورانیت زیست معیار اسلامی را تهدید میکرد، اقدام به طراحی نظامی با ماهیت اسلامیکرد که با تکیهبر بینش انقلابی مؤمنان در عرصههای جهان با الگویی کامل ظهور و بروز کرد در چنین شرایطی رهبر معظم انقلاب همواره در طول تاریخ انقلاب پس از تجربه دفاع مقدس در حال ترسیم حدود نظام اسلامی و تعریف الگوی نوینی از مبانی مرزهای بینالمللی انقلاب بوده است.
دشمن مادی نظام الهی اسلامی ایران همواره از ابعاد گوناگون ابن نظام و ارزشهای آن را موردحمله مستقیم خود قرارداده است که تشکیک در اذهان عمومی یکی از این فتنههای پلید بوده است در بخش اول این گفتوگوی تفصیلی به ماهیت نظام اسلامی و الگوی تعامل آن با روزنههای فساد خیز قدرت پرداخته شد در ادامه سعی شده است که برخی از ابعاد حقوقی حاکمیت اسلامی موردنقد و بررسی قرار گیرد.
حجتالاسلاموالمسلمین محمدعلی لیالی در گفتوگوی تفصیلی با خبرنگار خبرگزاری رسا، به بررسی ابعاد گوناگون حاکمیت اسلامی در عصر غیبت امام عصر (عج) پرداخت و اظهار داشت: اساساً تفکر و اندیشهای که معتقد باشد هر قیامی قبل از قیام امام عصر (عج) از منظر دین پذیرفته نیست یک اعتقادی باطل است این در حالی است که باطل بودن این اعتقاد را میتوان با طرح مبانی نظری مستدل قرآنی نقض کرد.
رسا ـ برخی قائلاند برای حفظ اسلام نیازمند تشکیل حکومت اسلامی نیستیم بلکه این حوزه و علمای اسلام هستند که اسلام را از صدر اسلام تا امروز حفظ کردهاند نه حکومتها، آیا این سخن صحیح است؟
استاد سطح عالی حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه چند چالش اساسی در اعتقاد سکوت تا قیام امام عصر(عج) وجود دارد، عنوان داشت: دین دارای احکام فردی و اجتماعی است؛ برای مثال احکامی از قبیل معاملات، تجارت، حدود و دیات از احکام اجتماعی دین است بر این اساس وظیفه جامعه متدینان در امور اجتماعی چیست؟ در غیاب امام معصوم آیا باید احکام الهی نیز تعطیل شود؟ عقل محض به چنین سؤالاتی پاسخ نقض خواهد داد.
احیاء ارزشهای الهی هویت اصیل تشکیل حاکمیت دینی است
باید توجه داشت که جامعه اسلامی در سیاق رفتارهای اجتماعی خود ممکن است که اختلافاتی را پیش رو داشته باشد باید توجه داشت که اختلافات برای حل شدن نیاز به حضور بزرگانی در مسند قضا دارد؛ در چنین شرایطی سؤال عقلی از معاندان این است که مگر الگوی حاکمیت و حکومت غیر از اجرای قضاوت و اجرای احکام الهی است بر این اساس غیبت امام عصر (عج) و از سوی دیگر مسائل مرتبط به جامعه اسلامی مقدمه تأیید بر شکل دادن الگوی حاکمیت اسلامی است چراکه اگر از سوی دشمنان بر جامعه اسلامی حملهای صورت پذیرد! جامعه اسلامی با کدام ساختار و قدرت به دفاع از حریم خود برخیزد این در حالی است که اسلام ناب لشکر و سپاه را برای دفاع از حریم امت توصیه کرده است.
برپایی حاکمیت دینی هویت و اصالت احیاء ارزشها و احکام الهی است باید توجه داشت که عقل از ما میپرسد که چه معنایی دارد که فقها و متشرعان به دین الهی توان به دست گرفتن حاکمیت و قدرت را برای احیاء ارزشهای الهی داشته باشند و از این امر واجب امتناع کنند.
سؤال منطق زندگی بشری این است که اگر در جامعهای حاکمیت دینی برقرار باشد بهتر است یا حاکمیت غیردینی؟ حاکمیت نیاز اولیه بشر است؛ بنابراین در شرایط مطلوب قیام و احیاء ارزشهای الهی و ایجاد حاکمیت الهی از اساسیترین مؤلفههای یک حاکمیت الهی است.
در جامعه اسلامی منتظران باید چه عملی را انجام دهند؟ آیا حق تشکیل حکومت دینی ندارند! احیاء فرمانها احکام دینی یکی از تکالیف مؤمن است سؤال اساسی این است که چگونه باید فرمانها اجتماعی و احکام عموم امت اسلام بدون وجود بستر حکومتی اجرا شود.
حکومت دینی زمینه شکلگیری حکومت عدل جهانی است
الگوی حاکمیت اسلامی(1)
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا،حکومت و قاعده قدرت هویتی اعتباری است که در طول تاریخ همواره بشر برمدار کنشهای استکباری و تفکر سلطه به دنبال اخذ جایگاه اعتباری آن بوده است این در حالی است که خداوند متعال هویتی از حاکمیت را برای بشر ترسیم میکند که الگوی جاری شدن احکام حاکمیت دینی را بر الگوی ولایتمداری استوار ساخته است ازاینرو به صرف اسلام آوردن مؤمنان رضایت نداده و صراحتاً فرموده است«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذی نَزَّلَ عَلی رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعیداً؛ ای کسانی که به خدا ایمان آوردهاید، به خدا و فرستاده او کتابی که بر رسولش فرو فرستاده و کتابی که پیشازاین نازل کرده به همه اینها ایمان بیاورید و ای کسانی که به زبان ایمان آوردهاید (از ته دل) ایمان بیاورید و ای کسانی که ایمانتان محقق شده در حفظ آن استوار باشید؛ و هر که به خدا و فرشتگان و کتابها (ی آسمانی) و فرستادگان او روز واپسین کفر ورزد حقّا که به گمراهی دورودرازی افتاده است.»
باید توجه داشت قرآن کریم تقوا را مدار هویت رفتاری در حاکمیت دینی برای حاکم و محکوم یا به عبارتی روانتر«ولی و امت» دانسته است تا جایی که در سوره مبارکه احزاب آیه 70 چنین فرموده است«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقولوا قَولًا سَدیدًا؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید.» بر اساس این الگو شیاطین عالم هویت نفوذ را در حاکمیت دینی بهدرستی تشخیص داده و با ایجاد شبهات گوناگون در گزارهها و ارزشهای الهی که حدودالله هستند تشکیک میکند و این تشکیک مسلماً میتواند بر بدنه حکومت اسلامی رخنه ایجاد کرده مگر آنکه امت اسلام بر هویت کنشهای احکام ظاهری و روح معانی ارزشهای اسلام تمکین عملی داشته باشند.
برای روشن شدن بهتر موضوع با حجتالاسلام محمدعلی لیالی به گفتوگو نشسته که بخش اول این گفتوگو به شرح ذیل است.
رساـ با سلام ابتدای گفتوگو لازم دانستیم از عمومیترین شبهات مطرح در فضای مجازی آغاز کنیم؛ بر این اساس اولین سؤال ما در باب حکومت اسلامی چنین مطرح میشود که«برخی قائلاند تشکیل حکومت توسط عالمان دینی باعث میشود تا فساد و کاستیهای آن حکومت نادیده گرفته شود، چراکه تشکیلات حکومت منسوب به دین و عالمان دین است و این افراد هم منسوب به حکومت هستند. آیا این سخن صحیح است؟ تحلیل شما چیست؟»
حکومت اسلامی در دوران انقلاب اسلامی به هویت نظام اسلامی مفهوم قابللمسی به خود گرفته است؛ بر این اساس حکومت دینی، جمهوری اسلامی، حکومت اسلامی و نظام انقلابی اسلام در این مسیر هویت قابلبیان از مصادیق برای عموم ملل دنیا بهحساب میآید.
ضرورت پاسخ به شبهات از سوی حوزهها / مبانی منطقی پاسخ به شبهه اصالت صیانت از هویت حاکمیت دینی است
عید ایرانی با کالای ایرانی؛
حمایت از تولید داخلی یک جهاد است
تهران - ایرنا - کارشناس مذهبی با استناد به آیات و روایات، حمایت از تولید داخلی و کالای ایرانی را جهاد و وظیفه همه ایرانیان دانست.
حجت الاسلام محمدعلی لیالی روز سه شنبه به خبرنگار معارف ایرنا گفت: کمک به تولید ملی و توجه به مصرف کالای ایرانی باعث جلوگیری از بیکاری و ورشکستگی شرکت های تولیدی است و از جهتی این مساله به عنوان یک تفکر دینی مطرح است.
وی با استناد به آیه 141 سوره نساء افزود: در این آیه تاکید شده که کافران و دشمنان نباید هیچگونه تسلطی بر مسلمانان داشته باشند و تسلط اقتصادی یکی از ابزارهای سلطه است و مصرف تولیدات خارجی باعث می شود تا دشمنان بر اقتصاد ما سلطه پیدا کنند.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی اضافه کرد: مصرف کالای خارجی نه تنها اقتصاد دشمن را تقویت می کند که حتی ممکن است برخی از کارخانجات آنان را از ورشکستگی نجات دهد.
لیالی اظهار کرد: افرادی که در کارخانه و کارگاه ها برای تولید کالای ایرانی تلاش می کنند، در واقع بخشی از خانواده ما و هموطنانمان محسوب می شوند که گرفتار مشکلات اقتصادی هستند و تحریم ها و هجمه اقتصادی دشمن هزینه های بسیاری را ایجاد کرده و در چنین شرایطی حمایت از تولید داخلی و مصرف کالای ایرانی یک وظیفه و جهاد است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اربعین
شاخصههای اندیشه سیاسی شهید بهشتی
آل خلیفه و حامیانش باید پاسخگوی تداوم فشارها بر شیخ عیسی قاسم با
جوانان پس از پیروزی انقلاب اسلامی دین گریز شده اند یا دین گرا؟
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 7
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 6
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 5
سند 2030 - بخش چهرام
سند 2030 - بخش سوم
[عناوین آرشیوشده]