ماجرای وحدت استراتژیک مجمع روحانیون و جریان منتظری
به گزارش مشرق، مرداد و شهریور 78 روزهای داغ جدال بین خط امامیها و بیت آیتالله منتظری بود. احمد و سعید منتظری فرزندان آیتالله در یک طرف و مهدی کروبی، محتشمیپور و موسسه نشر و تنظیم آثار امام هم در طرف دیگر مشغول تبادل نامه و جوابیه بودند. کروبی در نامهاش به احمد منتظری از نقل قول شهیدمطهری رونمایی میکرد که پس از پیروزی انقلاب گفته بود «من از این قهدریجانیهای اطراف آقای منتظری برای ایشان نگرانم» و فرزند آیتالله هم با گلایه از «لحن غیردوستانه که مناسب مواضع اصلاحطلبانه» او نیست، از «طرح مباحث کهنه و تکراری چون سیدمهدی هاشمی» انتقاد میکرد.
طبیعی بود که پس از رجزخوانی فرزندان منتظری، بغضِ مقدسِ چپهای خط امامی از قائم مقامِ معزولِ امام فوران کند و لحنِ قاطع و گزندهی معروفشان مجددا گریبانگیر بیت منتظری شود. اما چه اتفاقی افتاد که مجمع روحانیون که روزگاری تریبوندار انقلابیترین مواضع علیه منتظری بودند درکنار او قرار گرفتند؟
چپهای خط امامی پس از امام
جریان چپ پس از رحلت امام تا سالها به انزوای سیاسی رفت. چپها که آنزمان تنها در قالب مجمع روحانیون مبارز متشکل بودند؛د ر دو انتخابات مجلس خبرگان در مهرماه 69 و مجلس چهارم در فروردین 71 ناکام شدند. انتصاب آیتالله یزدی توسط رهبرانقلاب به ریاست قوه قضائیه هم این نهاد مهم را که در ایام حیات امام(ره) در قبضه قدرتشان بود از دستشان خارج کرد. از بهمنماه سال 69 روزنامه سلام به مدیرمسئولی خوئینیها و برای مدت کوتاهی نشریه بیان با مدیریت محتشمیپور به روی دکه رفتند تا تنها تریبون چپها باشند.
سالهای ابتدایی دهه هفتاد که آیتالله منتظری با اظهارنظرهای گاه و بیگاه خود میکوشید مجددا خود را در عرصه سیاسی کشور مطرح کند، با موضعگیری اطرافیان امام و بیت ایشان روبرو میشد. منتظری و یارانش بیت امام را دشمن خونین خود میپنداشتند چرا که آنها را عامل بدبینی امام به منتظری میدانستند؛ از سوی دیگر بیت امام هم بیت منتظری کانون فتنه میدانست که باعث جدایی قائممقامرهبری از نظام و انقلاب میدانستند. به همین خاطر بود که در سالهای ابتدایی دهه هفتاد، هرگاه آیتالله منتظری دست از پا خطا میکرد با واکنش شدید خطامامیها روبرو میشد.
انتخابات ریاستجمهوری خرداد76 همه معادلات را تغییر داد. پیروزی چپهای دهه شصت- که دیگر لقب اصلاحطلب را برای خود برگزیده بودند- آنها را از فرشِ سیاست به عرشِ قدرت برگرداند. اما دوقطبی جریانهای سیاسی هنوز تغییر چندانی نکرده بود و برای اصلاحطلبان همچنان راستهای دهه شصت -که اصلاحطلبان دوست داشتند آنها را محافظهکار بنامند- مهمترین رقیب به شمار میآمدند.
محتشمیپور خطاب به منتظری: بیت خود را از تفاله های باند سیدمهدی پاک کنید/ کروبی به احمد منتظری: باند سیدمهدی شما را نفوذی حزب جمهوری میدانستند
اما مرداد و شهریور78 دوقطبی خط امام- منتظری مجددا داغ شد و خطامامیهای همیشه خشمگین از منتظری ، قلم بدست گرفتند تا از حریم امام دفاع کنند. کروبی دبیرکل مجمع روحانیون مبارز اولین نفری بود که قلم بدست گرفت و احمد منتظری را خطاب قرار داد. رد و بدل شدن چندنامه بین طرفین ادامه یافت. روزنامه های زنجیرهای که همیشه از کاهی کوه میساختند، ترجیح دادند تماشاگر باشند و فقط به نقل معمولی اخبار این نامهها بسنده کنند.
کروبی در یکی از نامههای خود خطاب به فرزند منتظری با اشاره به اینکه در صورت سوء استفاده برخیها «بسیاری از آفرینندگان حماسه دوم خرداد که از عاشقان و دلباختتگان به امام هستندکوچکترین نسبت ناروا به امام را تحمل نمیکنند» نوشت: «درست است که امروز، دوره جامعه مدنی است. اما جامعه مدنی برای همه است، جامعه مدنی سالهای 67-60 نیست که شخص ایشان یکطرفه هرچه میخواهد بگوید اما دیگران به علت جایگاه خاصی که دارد حرمت نگه دارند و عکسالعمل نشان ندهند. اگر قرار است نسبت به امام حرمتشکنی شود و برای توجیه عملکرد اشتباه و غلط جمعی،امام مورد اتهامات دروغ و خلاف واقع قرار گیرد، تردید نداشته باشید که بسیاری از واقعیتها و جریانهایی که تا امروز بازگو نشده است گفته خواهد شد.»
کروبی همچنین به احمد منتظری برخورد باند سیدمهدی هاشمی با او را یادآور شد و نوشت:«واقیت آن است که آنان شما را از بیت کنار گذاشته و طرد کرده بودند. شما را نفوذی جناح راست حزب جمهوری اسلامی می دانستند و علیه شما تبلیغات میکردند که چون داماد آیتالله ربانی املشی هستید از طرف آنان ماموریت دارید که از جند و چون کارهای بیت آگاهی پیدا کنید و گزارش کنید.»
پس از آن احمد نوبت سعید-فرزند دیگر منتظری- بود که در رروزهای ابتدایی شهریور دست به قلم ببرد و به از لحن و محتوای نامه او به برادرش انتقادی گزنده کند.
پس از این نامه، اینبار محتشمیپور به حمایت از امام وارد میدان شده و در نامهای سرگشاده صریح و قاطعانه خطاب به آیتالله منتظری نوشت: «متاسفانه نامههای تنطیمی بیت شما،بیشرمانه حیثیت، عزت و شرف اسلامی و ملی ایران و امام را نشانه رفته است.»
محتشمیپور با اشاره به سیطره جریان مهدی هاشمی بر بیت منتظری در دهه شصت با طعنه مینویسد «حضرت آقای منتظری! اگر شما راست گفته و میگویید که نظر امام را بر نظر خود مقدم دانسته و اطاعت از امام را بر خود فرض میدانید، بعد از اشاعه این همه دروغ و ناسزاگویی به شخص امام و یارانش، بیایید و این تفالههای باند سیدمهدی را از دور خود برانید و به فرزندانتان ادب بیاموزید...حضرت آیتالله منتظری! گاهی با خود میاندیشم که ای کاش شهیدمحمدمنتظری زنده بود و با هوشمندی و ذکاوتی که داشت، بیت شما را از وجود خناسان پاک میکرد و برادرانش که در کوران مبارزات کودک بودن و امروز ناتوان ذهنی و سیاسی هستند را سرپرستی مینمود. گرچه سیاستبازان حرفهای ممکن بود دست به کار شوند و با استفاده از همان سادگی شما همان خیانتی را که در سال اول انقلاب کردند و شما را وادار کردند که شهیدمحمد را دیوانه قلمداد کنید، اگر اواکنون زنده میبود نیز مانع پالایش محیط اطراف شما توسط ایشان میشدند.»
موسسه نشر و تنظیم آثار امام در پاسخ به نامه سعید منتظری جوابیه منتشر میکند. جالب آنکه این جوابیه با اشارهای کوتاه به جنایات باند مهدی هاشمی و و اسناد و مدارک وشواهد بسیار در باب برکناری منتظری؛ به جای دفاع از امام؛ لطمه «طرح اینگونه مسائل انحرافی»را «ایجاد بحرانهای کاذب و سنگاندازی در مسیر اجرای سیاست توسعهسیاسی و اقتصادی کشور که از سوی دولت محبوب آقای خاتمی تعقیب میشود و مورد تاکید مقام معظمرهبری قرار دارد» معرفی میکند.
سلام بر قدرت؛ خداحافظی با دفاع از امام
وقتی این جدالِ قلمی داشت آخرین مراحل خود را در شهریورماه پشت سر میگذاشت ، مطلبی در یکی از روزنامههای زنجیرهای منتشر شد که از زاویهای متفاوت اتفاقات دوماه گذشته را تحلیلکرده بود. «رادیکالها علیه رادیکالها» تیتر مطلبی بود که 12 شهریورماه بر صفحه یک روزنامه نشاط جا خوش کرده بود.
محمد قوچانی ستون نویس تازهکار زنجیرهایها - که بعدها با نزدیکی به جریان کارگزاران سردبیر ثابت نشریاتِ آنها شد- در این مطلب با نگاهی عاری از گفتمان و تنها با دغدغه های جناحی و سیاسی، درگیرشدن چپهای خطامامی با جریان منتظری پس از رحلت امام را را بازی جناح راست برای حذف دوجریان رقیب-یعنی منتظری و چپها- دانست و نوشت: «تنها زمانی تلاش محافظهکاران(کسانی که هیچگاه در ده سال از رهبری امامخمینی به گرایش غالب در جمهوری اسلامی بدل نشدند) در حذف رادیکالها به نتیجه رسید که شکافی در درون این جناح شکل گرفت و مردانی از هردوجریان به حذف یکدیگر مشغول شدند. در اینجا بود که تلاش محافظهکاران و سکوت میانهروها آنان را به مردان پیروز میدان بدل ساخت. در حالی که روحانیون عالیرتبه جناح رادیکال سرگرم نامهنگاری علیه آیتالله منتظری بودند محافظهکاران برای فتح مجلس چهارم برنامه ریزی میکردند»
او درگیری کروبی و محتشمیپور با باند منتظری در دوماه گذشته را نیز تداوم همین اشتباه عنوان کرده و گفته بود «با وجود اینکه هنوز صدای گوشخراش سقوط آنان از نردبان قدرت در پایهی دهه 60 در گوشها طنین انداز است که یکبار دیگر اعضای مجمع روحانیون مبارز پرچمدار دفاع از برکناری آیتالله منتظری میشوند. در حالی که محافظهکاران همچنان زیرکانه در حال جمعکردن امتیازات به نفع خود هتسند، بازی با حاصل جمع صفر رادیکالها تنها یک برنده دارد و ان برنده کسی جز جناح محافظهکار نیست.»
او درنهایت توصیه میکند که به خاطر حفظ قدرت؛ این بازی باید توسط طرفین خصوصا چپها تمام شود، چرا که برندهاش جناح رقیب است. او با یادآوری این ضربالمثل «عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود» سیره افرادی مثل خوئینیها و خاتمی را به کروبی و محتشمی و حمید انصاری یادآور میشود که «در مرزبندی با آیتالله منتظری اصرار نداشتهاند.» و مینویسد «شاید لازم باشد یک بار دیگر رقیبانی را که در ان سوی مخط ایستادهاند به آنها نشان داد؛ و این کار دشواری نیست. هرزمانی که روزنامههای محافظهکار شخصا ایشان را در صدر صفحات خود قرار دادند باید دانست که سود بازی به جیب بازیگردانها میرود،نه بازیگران. قطعا پاسخ به اسن پرسش که بازی گردانها ازچه جناحی هستند برای اعضای مجمع روحانیون دشوار نیست.»
وحدت تاکتیکی؛ آغاز رفاقتها
مهم نیست نویسندهی تازهکارِ آن روزهای روزنامهی نشاط از چه کسی خط گرفته و آن مطلب را نوشته است. اما آنچه در سالهای بعد در عمل اتفاق میافتد همان الگوی مطلوبی است که روزنامه نشاط تجویز کرده بود.
طی سالهای بعد دشمنیِ خونینِ اصلاحطلبان به رفاقت صمیمی و حول«دشمن مشترک» تبدیل میشود. به این ترتیب آن طیف از جریان اصلاحات که طی سالهای قبل در برابر آیتالله منتظری و اطرافیانش قرار داشت با نادیدهگرفتن طردشدن او توسط امام، در کنار او قرار گرفت و به تجلیل از او پرداخت. حتی چهرهای مثل عبدالله نوری که در سال 67 و پس از عزل منتظری توسط امام دیوار حائل بیت او را با بولدوزر خراب کرده بود، به ترویج و تجلیل از او پرداخت و به همین خاطر دادگاهی شد و نمایندگان اصلاحطلب مجلس ششم به دیدار او رفتند.
اشتراک در اهداف سیاسی باعث شد جریان حول آیتالله منتظری و بیت او، تعدادی از روحانیون هوادار او که در مجمع محققین و مدرسین جمع شده بودند، مجمع روحانیون مبارز و چپ های خط امامی دوآتشه دهه 60 به وحدت استراتژیک برسند و با فراموش کردن گذشته، با هم همکاری کنند.
کروبی که سال 78 تند و گزنده از منتظری میخواست بیتش را از تفالههای باند سیدمهدی پاک کند؛ حزب متوبعش- اعتمادکلی- در انتخابات سال 88 به خبرسازی برای حمایت منتظری از او پرداخت. کروبی هم در نطق انتخاباتیاش در دانشگاه محقق اردبیلی اعلام کرد « حمایت آیتالله منتظری از بنده در انتخابات ریاستجمهوری را یک افتخار برای خود میدانم و از این مسئله خشنودم.»
کم کم مواضع پرشور و و حرارت بیت و موسسه نشر و تنظیم آثار امام هم فروکش کرد و در برابرهجمههای گاه و بیگاه جریان منتظری به صدور بیانیه یا مصاحبهای ساده اکتفا شد. از حسن خمینی که سالهای دهه هفتاد جوانتر بود و در سال 79 علیه منتظری موضع گرفته بود، موضعی علیه جریان منتظری دیده نشد.
دشمن مشترک که گاهی نامش «راست»، گاهی «محافظهکار»، گاهی «اصولگرا» ولی در واقع جریان ارزشی حزبالله وانقلابیون بود توانسته بود سرِ زخمِ سال 68 را موقتا ببندد. خطامامیها و منتظریچیها حالا با هم علیه آنچه «تندروها، افراطیون و محافظهکاران» لقب داده بودند موضع میگرفتند.
خطامامیهای آنتیمنتظری کمکم در جلسات ختم و ترحیم در کنار بیت و فرزندان منتظری هم دیدهشدند و عکس گرفتند.
این همپیمانی همچنان ادامه یافت و به طور خاص در سال 88 هم پررنگ تر شد و با طرح دروغ تقلب، خط امامیهای دهه60 و اصلاحاتیان دهه 70؛ منتظری را به عنوان پدر معنوی جریان فتنه به رسمیت شناختند، برای فوتش در آذر88 داغدار شدند و سالهای پس از آن هم با چاپ ویژهنامه های متعدد به تجلیل از او پرداختند. مراسم تشییع منتظری تبدیل به بزرگترین گردهمایی متحدان استراتژیک دوددهه گذشته شدکه کروبی؛ محتشمیپور، هادی خامنهای؛ محمدرضا خاتمی و همه ی چپهای خطامامی دهه شصت و اصلاحطلبان دهه هفتاد در آن حاضر شدند. کمکم در سالگرد فوت منتظری عکسش روی جلد نشریات اصلاحطلب نشست و ویژهنامههای تمجیدآمیزشان از او روی دکه رفت.
فوت پدرسیدسراجالدین موسوی از اعضای دفتر امام در مهرماه 90 هم به یکی از نقاط اشتراکی تبدیل شد که باعث شد در اقدامی بیسابقه، یادگاران امام در کنار سیدهادی هاشمی-بدنامترین عضو دفتر منتظری- نشسته و عکس بگیرند. همچنین در تصاویر منتشرشده از نمازمیت این مراسم، سیدهادی هاشمی در صف اول به امامت حسن خمینی ایستاده است! سایت موسسه نشر و تنظیم آثار امام-جماران- نیز در خبر این مراسم نوشت: «به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، در این مراسم که با اقامه نماز توسط یادگار امام همراه بود، آیت الله موسوی خوئینی ها، حجج الاسلام سیدعلی و سید یاسر خمینی، هاشمی و رحمانی و سعید منتظری نیز حضور داشتند.»
مهرماه سال91 روزنامه آرمان از سفر مشترک هادیخامنهای دبیر کل مجمع نیروهای خط امام و علی اکبر محتشمیپور عضو برجسته مجمع روحانیون مبارز به همراه اعضای سازمان جوانان ودانشجویان مجمع نیروهای خط امام به قم و دیدار با برخی مراجع و علما و احمد منتظری به نمایندگی از بیت منتظری خبر داد.
امام و خط امام؛ وجهالمصالحه سیاسیکاری جریانات مدعی خط امام
متاسفانه باید گفت اتحاد این دو جریان به خاطر مصالح سیاسی، آسیبهای مهمی هم در معرفی ناقض امام و تحریف تاریخ انقلاب بوجود آورده است. به عنوان مثال موسسه نشر و تنظیم آثار امام طی اقدامی عجیب سالهاست «رنجنامه مرحوم حاجاحمدخمینی خطاب به آیتالله منتظری» که در 9/2/1368 نوشته شده را چاپ نکرده و حتی این نامه مهم و تاریخی در فروشگاههای این موسسه و غرفههای آن در نمایشگاه کتاب نیز عرضه نمیشود.
گفتنی است آیتالله منتظری و تاریخسازان اطراف او با جعل خاطرات و برخی نقل قولها علاوه بر مخدوش جلوه دادن محتوای این سندمهم تاریخی، کوشیدهاند این نکته را القاء کنند که مرحوم حاجاحمدآقا پس از فوت امام از برخورد با آیتالله منتظری پشیمان شده بود؛ و این مساله را به برخی شخصیتهای پیرامون حاجاحمدآقا – که از قضا در زمره همپیمانان استراتژیک دهه اخیر آیتالله منتظری هستند- نظیر سید سراجالدین موسوی منسوب میکنند.
مسالهای که نه تنها با واکنشی از جانب منسوبین به بیت امام و موسسه نشر و تنظیم همراه نبوده؛ بلکه متاسفانه عدم چاپ و توزیع رنجنامه مرحوم حاجاحمدآقا توسط این موسسه راه را برای سوءاستفاده معاندان خط امام و یادگار ایشان و شایعهسازان هموارتر کرده است.
بررسی پدیده بهارستان دهم؛
مقایسه منتخبان مجلس به روایت رسانه اصولگرا و اصلاحطلب
گروه سیاسی مشرق - با اتمام دوردوم انتخابات مجلس شورای اسلامی، چینش منتخبان بر اساس گرایش سیاسی به موضوع مهمی برای بسیاری از تحلیل گران و مردم تبدیل شد .
در روزهای گذشته افراد شناخته شده جناح های مختلف کشور، هرکدام سعی کردند به نوعی برنده این انتخابات را هم حزبیهای خود عنوان کنند و این خود نشان از شور سیاسی و پیروزی ملی دارد.
از سوی دیگر، رسانههای مختلف نیز در این باره با ارائه آمارهایی از منتخبان جریانهای سیاسی سعی در برنده نشان دادن جناح متبوع خود در انتخابات داشتند.
به عنوان نمونه، خبرگزاری دولتی ایسنا نیز اعلام کرد بر اساس نتایج رسمی اعلام شده از سوی وزارت کشور، از مجموع 289 منتخب راه یافته به مجلس دهم 120 اصلاحطلب، 83 اصولگرا، 81 منتخب مستقل و 5 منتخب اقلیت به بهارستان راه یافتند که از این تعداد 18 نفر را زنان و 270 نفر را مردانتشکیل میدهند.
خبرگزاری فارس نیز در گزارشی به ترکیب جناح های سیاسی منتخبان پرداخته و اعلام کرده است: اصولگرایان 126کرسی، اصلاح طلبان 112 کرسی، مستقلین 42 کرسی و اعتدال گرایان نیز 9 کرسی را در انتخابات مجلس دهم از آن خود کردند.
همچنین خبرگزاری تسنیم با اعلام کسب حدود 118 کرسی توسط اصولگرایان،مستقلین را 55 نفر، اعتدالیون را 20 نفر معرفی کرد. همچنین اصلاح طلبان را که تحت عنوان لیست امید وارد عرصه رقابت انتخاباتی شده بودند، موفق شدند حدود 96 کرسی از مجلس دهم را در اختیار بگیرند. با این توصیف باید گفت، اصلاحطلبان دومین جریان سیاسی غالب بین 4 جریان سیاسی حاضر در مجلس دهم خواهند بود. نکته مهم دیگر آنکه برخی افراد حاضر در لیست امید همانند کاظم جلالی، بهروز نعمتی و علی مطهری که با عنوان این لیست وارد مجلس شدهاند، خود را اعتدالی خوانده و از اصلاحطلب تلقی کردن خود استنکاف دارند.
خبرآنلاین دیگر رسانه اصلاح طلب نیز اعلام کرد، با احتساب نتایج دور اول میتوان گفت که در مجموع 122 نفر از لیست امید وارد مجلس دهم شدهاند. سهم اصولگرایان در مجلس آینده نیز 84 کرسی است و 82 نفر هم به صورت مستقل وارد شدهاند. در این انتخابات دو نفر در مجموع به صورت نامزد مشترک اصلاحطلبان و اصولگرایان وارد مجلس شدهاند.
اما مقایسه نتایج انتخابات این 4 منبع خبری از گرایشهای سیاسی منتخبان در استانهای مختلف نشان میدهد در بهارستان دهم هم از حیث جریانهای سیاسی و هم از حیث تفکر سیاسی نمایندگان منتخب، با چهار دوره گذشته مجلس شورای اسلامی، تفاوتهای قابل تأملی دارد تا جایی که رسانهها در نتایج آرا تفاوتهایی با هم دارند و یا منتخبینی وجود دارند که عضو دو گرایش فکری به صورت مشترک هستند و این نشان میدهد شناسنامه بسیاری از منتخبین دهم ابهامات قابل توجهی دارد و تحلیلگران باید در آینده درباره این فرصت یا آسیب به فکر چاره و راهحل باشند.
*** مقایسه نتیجه آرا در انتخابات بهارستان دهم به روایت چهار رسانه خبری ***
مجلس همچنان با پیشتازی اصولگرایان «بکر» ماند
مسیر پاستور به بهارستان نخورد
«میوه» لوزان، ژنو، برجام که اصلاحطلبان و حامیان دولت مرحله به مرحله قصد چیدن آن را برای بهرهبرداریهای انتخاباتی داشتند، در نهایت «نارس» ماند و حامیان دوآتشه آن در انتخابات مجلس دهم یا GAME OVER شدند
به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس،
دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی 7 اسفندماه و دور دوم آن نیز در برخی از حوزههای انتخابیه 10 اردیبهشت برگزار و تکلیف متساجرنشینان 4 ساله بهارستان مشخص شد.
در انتخابات دو نوبتی دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، 125 کرسی را اصولگرایان، 113 اصلاحطلبان، مستقلین به همراه 5 کرسی مربوط به اقلیتهای مذهبی 41 و 10 کرسی را اعتدال گرایان به دست گرفتند و طبق این آمار چینش غالب مجلس دستنخورده یا به تعبیر دیگر «بکر» باقی ماند و اصولگرایان همچنان در اکثریت مجلس خواهند بود.
هرچند آرایش سیاسی مجلس دهم نسبت به مجلس نهم و هشتم دستخوش تغییرات قابل توجهی شده است اما تم(THEME) غالب مجلس دهم (اصولگرایی) نسبت به دولت حاکم، اتفاقی نادر پس از انقلاب است چرا که دولت یازدهم برخلاف دولتهای کارگزاران، دوم خرداد، عدالت و مهرورزی که مجالس را به نوعی با خود همراه کردند، نتوانست در این مسیر پیروز باشد.
میوه لوزان، ژنو، برجام که اصلاحطلبان و حامیان دولت مرحله به مرحله قصد چیدن آن را برای بهرهبرداریهای انتخاباتی داشتند، در نهایت «نارس» ماند و حامیان دوآتشه آن در انتخابات مجلس دهم یا GAME OVER شدند و یا ریزش آرا داشتند در حالی که منتقدان پرو پا قرص برجام با گرفتن تائید دوباره از ملت بر کرسیهای مجلس دهم هم تکیه خواهند زد.
آنچه در ادامه میآید جدول آماری استانها به تفکیک حوزه انتخابیه و گرایش سیاسی نمایندگان است.
برای دسترسی سریع به جدول تفکیکی میتوانید بر روی نام استان مورد نظر خود کلیک کنید.
در حال حاضر اصولگرایان اکثریت آرا در 15استان (آذربایجان شرقی، اصفهان، البرز، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، خوزستان، زنجان،سمنان، سیستان و بلوچستان، قم، کرمانشاه، گیلان، لرستان، هرمزگان، همدان)،
صلاحطلبان 13 استان (آذربایجان غربی، اردبیل،بوشهر،تهران، چهارمحال و بختیاری، فارس، قزوین، کرمان، گلستان، مازندران، مرکزی، یزد)
مستقلین 1 استان (کردستان) را ازآن خود کردند
و در 3 استان (ایلام، خراسان شمالی و کهگیلویه و بویر احمد) هیچکدام از گرایشهای سیاسی نتوانستند اکثریت کرسیهای این استان را به دست آورند؛
همچنین جریان اعتدال در جریان برگزاری دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی متاسفانه نتوانست اکثریت آرای حتی یک استان را به دست بگیرید.
در جدول زیر که به ترتیبت حروف الفبا تنظیم شده است اصولگرایان با رنگ زرد، اصلاح طلبان با رنگ آبی، اعتدالیون بنفش و مستقلین بدون رنگ و بینابین به رنگ قرمز مشخص شدهاند.
ادامه مطلب...
هزینه های تبلیغاتی اصلاح طلبان در مجلس دهم
به گزارش کانال سید حسین مرعشی
تبلیغات ستاد انتخابات اصلاح طلبان با 750 میلیون تومان بسته شد.
- در مقابل تبلیغات پر حجم رقیب می خواستیم تبلیغات درخوری داشته باشیم اما پول نداشتیم.
- تبلیغات، هزینه بر است.
- برآورد حداقلی نشان می داد که تبلیغات محیطی در پایتخت، نیاز به 10 میلیارد تومان هزینه دارد.
- این برآورد در شورای ائتلاف رأی نیاورد، چون منابع تأمین آن را نداشتیم.
- گزینه تبلیغات 3 میلیارد تومانی روی میز قرار گرفت،
- یعنی به ازای هر نماینده 100 میلیون تومان پول تبلیغات بدهیم که مبلغ زیادی هم نبود،
- سرانجام و در میدان عمل، به ازای هر نماینده، نتوانستیم بیشتر از 25 میلیون تومان بودجه تأمین کنیم.
- در واقع، کل هزینه تبلیغات ستاد انتخابات اصلاح طلبان – از اعتدال و توسعه خبر ندارم – با 750 میلیون بسته شد.
شرح و تفسیر گزارش جناب مرعشی !!!
1- هزینه انتخابات اصلاح طلبان ( کارگزاران ) در تهران 750 میلیون تومان شده است ( خبر و سند دست اول و معتبر و غیر قابل خدشه )
2- هزینه اعتدال و توسعه در این گزارش نیامده است ( از اعتدال و توسعه خبر ندارم) برفرض احتمالا 750 میلیون تومان
3- هزینه لیست صدای ملت ( علی مطهری ) در این گزارش نیامده است برفرض احتمالا 750 میلیون تومان
4- نامزدها ( 30نفر ) هم احتمالا به طور طبیعی از جیب شخصی هزینه کردند !!! برفرض احتمالا 750 میلیون تومان
5- ستادهای مردمی و خیرین و دوست داران و مریدان و ارادتمندن هر یک از 30نامزد .... نیز احتمالا هزینه کردند !!!! برفرض احتمالا 750 میلیون تومان
6 - شرکت ها و موسسات و ادارات و کارخانه ها و صنایع و هیات مدیره ها و... نیز احتمالا هزینه کردند !!!! برفرض احتمالا 750 میلیون تومان
7- دولت و نهاد های دولتی و یا شبه دولتی یا هر یک از احزاب و.....نیز احتمالا هزینه کردند !!!! برفرض احتمالا 750 میلیون تومان
8- هزینه های پیش بینی نشده نیز هزینه شده است !!!! برفرض احتمالا 750 میلیون تومان
این گزارش می خواهد بگوید اصلاح طلبان برای 30 نماینده در تهران احتمالا
750 میلیون تومان + 750 میلیون تومان+ 750 میلیون تومان + 750 میلیون تومان +750 میلیون تومان +750 میلیون تومان + 750 میلیون تومان + 750 میلیون تومان هزینه کردند .
نتیجه اصل و شرح گزارش
شما بگویید اصلاح طلبان حداقل برای 200 نماینده از 280 نماینده مجلس برای سراسر کشور در مرحله اول و دوم چقدر هزینه کردند !؟
چرا تمام فراریان کشور اصلاحطلب هستند؟!
بنیصدرکها/ تمام آنهایی که از ایران گریختند...
به گزارش جهان به نقل از فارس، مسئله «نفوذ» و هشدارها پیرامون آن بویژه پس از اشارات اخیر رهبر معظم انقلاب، بصورت گستردهتری مدّ نظر افکار عمومی و کنشگران سیاسی و اجتماعی قرار گرفته است.
پرونده آنهایی که از ایران رفتهاند یا به عبارت بهتر گریختهاند، پروندهای است قطور؛ پروندهای که در صدر آن کسی به نام «ابوالحسن بنیصدر» به چشم میخورد.
رئیسجمهور مخلوع و فراری ایران که هیچگاه دست از عناد خود با جمهوری اسلامی ایران برنداشت و طی سالها حضور خود در خارج از کشور؛ از شیطنت در ماجرای بیدادگاه میکونوس گرفته تا اعلام آمادگی برای حکومت بر اغتشاشگران سال 88 در صورت موفقیت پروژه براندازی! کم نگذاشته است.
بنی صدر اگرچه تمام شد و از وی به جز یک درس عبرت، چیز دیگری در حافظه تاریخی ایران نماند اما نمونههای کوچکتر از او نیز بعدها بروز یافتند تا خطر نفوذ در اذهان عمومی هیچگاه فراموش نشود.
یکم: عطاءالله مهاجرانی
او وزیر فرهنگ و ارشاد دولت اصلاحات بود؛ مردی که وی را «زینتالوزرای دولت اصلاحات» معرفی میکردند و جمله مشهور او که زمانی گفته بود در کودکی شیر خر خورده! نیز برای همه آشناست.
سیاست تساهل و تسامح او شهره خاص و عام بود و همچنین اظهار نظر مشهور او پیرامون رئیس جمهور دولت هفتم ایران نیز بصورت عجیبی در خاطرهها ماند که گفته بود:«اگر امکان تغییر در قانون اساسی وجود داشته باشد آقای هاشمی شایستهترین فرد برای احراز این مسئولیت است»!
مهاجرانی که از مؤسسان حزب کارگزاران سازندگی است، بعدها در سال 83 از ایران خارج شد و به انگلستان رفت و هیچگاه بازنگشت.
او که در خارج از کشور در قامت یک چهره اپوزسیون ظاهر شده، در سال 88 نیز گفته شد که بعنوان مشاور یکی از کاندیداها در امور مسائل و مشکلات ایرانیان خارج از کشور منصوب شده است.
کاندیدایی که بعداً در رأس فتنه قرار گرفت و هماکنون نیز در حصر گذران زندگی میکند.
حضور مهاجرانی در نشست سعودی الجنادریه در چند سال قبل و همچنین جنجال سند ویکیلیکس مبنی بر درخواست کمک او از عربستان برای تأمین مخارج تحصیل فرزندش نیز اغلاط سیاسی این فرد را بیشتر در نظر مردم ایران آشکار کرد.
دوم: رجبعلی مزروعی
او نماینده اصلاحطلب مجلس ششم بود؛ مزروعی را بیشتر با مواضعی که ناشی از عضویت وی در حزب منحلّه مشارکت بود، میشناسند.
او در سال 88 به همراه تعدادی از اعضای خانواده خود از ایران رفت و در کشور بلژیک اقامت گزید.
مزروعی در قبال تبلیغ علیه نظام در سال 88 به مجازاتهایی محکوم شده است.
سوم: جمیله کدیور
او همسر عطاءالله مهاجرانی است.
وی که از نمایندگان مستعفی مجلس ششم نیز هست، به همراه مهاجرانی از ایران رفت و هماکنون نیز گفته میشود که در سایتهای ضد انقلاب فعالیت میکند.
چهارم: محسن کدیور
محسن برادر جمیله کدیور و ملبّس به لباس روحانیت بود.
او مدعی است که پایهگذار عبارت «اسلام رحمانی» بوده است.
وی که سابقه محکومیت سیاسی و ردّ صلاحیت برای حضور در انتخابات خبرگان را نیز دارد، زمانی در اظهارات خود تلاش کرده بود تا مسئول قتلهای زنجیرهای سال 77 را نظام اسلامی جلوه دهد.
کدیور که از عبارت «مبارزه با استبداد دینی»! هم استفاده کرده است پس از خرداد 84 از کشور خارج شد و به مواضع ضد انقلابی خود شدت بخشید.
پنجم: عبدالکریم سروش
از او با عنوان نواندیش یاد میکنند.
سروش که در فتنه سال 88 در خارج از ایران به سر میبرد و به صورت علنی از فتنه حمایت میکرد، علیالظاهر مبدع نظراتی همچون «قرائتهای مختلف از دین»، «طرح قبض و بسط دین» و «پیشنهاد مهاجرت به مراجع قم» به شمار میرود.
گفته میشود که نظریات وی بصورت مبنایی ملهم از «لیبرالیسم» است.
وی در اواسط دهه 70 از ایران خارج شد و هماکنون در آمریکا اقامت گرفته است.
ششم: فریبا داوودی مهاجر
وی از اعضای دفتر تحکیم وحدت بود که در دولت اصلاحات سمتهایی از جمله مشاور رئیس جمهور در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری، مشاور وزیر علوم، مشاور وزیر ارشاد و مدیر کل امور زنان وزارت کشور! را نیز تجربه کرد.
داوودیمهاجر که بعدها مرتکب جرم سیاسی و امنیتی نیز شد پس از حوادث انتخابات سال 88 از کشور خارج شد و به آمریکا رفت.
وی که در آمریکا خود را فعال حقوق بشر و مدافع حقوق زنان اعلام میکند، اقدام به کشف حجاب علنی هم کرده است.
هفتم: محسن سازگارا
عدهای میگفتند او از بانیان اصلاحات است.
وی از اعضای حلقه مشهور کیان نیز هست؛ سازگارا که سوابق مختلف اجرایی نیز داشته است در دوره اصلاحات به روزنامهنگاری هم روی آورد.
وی بعدها به دلیل برخی جرائم محکوم گردید اما در سفری که اعلام کردند برای درمان بیماری قلبی بوده از ایران خارج شد و به انگلستان رفت. سازگارا پس از مدتی هم به آمریکا پناهنده شد.
از محسن سازگارا در پروندهای امنیتی که بهزاد نبوی(فعال شهیر اصلاحطلب) هم در آن دخیل بوده نام برده میشود.
این فرد در جریان فتنه سال 88 نیز تلاشهای فراوانی در حمایت از فتنهگران بعمل آورد.
هشتم: سیدمجتبی واحدی
او سردبیر روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد بود.
وی که در سال 88 نیز سمت مشاورت مهدی کروبی را بر عهده داشت، پس از فتنه از کشور خارج و به آمریکا پناهنده شد.
واحدی هماکنون با فعالیت برای محافل ضد نظام عمر خود را سپری میکند.
نهم: فاطمه حقیقتجو
او نماینده اصلاحطلب مستعفی مجلس ششم بود؛ حقیقتجو در دوران دولت اصلاحات نیز مرتکب جرم و محکوم شد.
این زن پس از مدتی به بهانه ادامه تحصیل از ایران خارج شد و ضمن کنار گذاشتن حجاب ایرانی خود، به فعالیت علیه نظام مشغول شد.
حقیقتجو نیز در جریان فتنه سال 88 حمایتهای تمامعیاری را از سبزها بعمل آورد و برای تشکیل کمپینهای مختلف در حمایت از فتنهگران تلاش کرد.
او زمانی در مصاحبه با صدای بیبیسی اینطور گفته بود که بهتر است در ایران یک حکومت غیر دینی بر سر کار باشد.
دهم: محسن مخملباف
او از اعضای سازمان منحله مجاهدین انقلاب اسلامی بود؛ مخملباف که بیشتر با فعالیتهای هنری در زمینه فیلمسازی شناخته میشود از اوایل دهه 80 دست به ساخت فیلمهایی با محتوای اروتیک زد.
این فرد که اوایل سال 84 از ایران مهاجرت کرد و به فرانسه رفت، بعدها طی یادداشتی نوشته بود: وقتی 3 سال پیش از ایران به تبعید خودخواسته آمدم با رئیس جمهور دموکرات قبلی (رئیس دولت اصلاحات) ملاقات کردم. گفتم: میروم. گفت: کجا؟ گفتم: آمار مرگ و میر هر سال را در آخرین روزنامه سال می خوانید؟ گفت: نه. گفتم: میروم چون در ایران هیچ کس حتی رئیس جمهور هم نمیداند که ما چرا و چقدر میمیریم.
مخملباف چند سال بعد نیز رسماً به جرگه اپوزسیون پیوست.
او در سال 86 و در جشنواره کن اظهار کرده بود: «اگر من یا اعضای خانوادهام کشته شویم کار حکومت ایران است»!
مخملباف در سال 88 نیز با شال سبزرنگی که به گردن خود میانداخت در محافل حامی فتنه سبز در خارج از کشور حضوری دائم داشت.
یازدهم: علی افشاری
او از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در دوران اصلاحات و داماد فریبا داوودی مهاجر است.
وی که سابقه دستگیری توسط وزارت اطلاعات را نیز دارد از اعضای ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان در سال 75 بود.
افشاری در زمره چهرههایی است که پس از قتلهای زنجیرهای انگشت اتهام را به سمت نظام اسلامی دراز کرد.
از این فرد بعنوان یکی از فعالان فتنه سال 78 و کوی دانشگاه نیز نام برده میشود.
افشاری در سال 84 و پس از خروج از ایران ابتدا به ایرلند و سپس به آمریکا رفت.
او هم با فعالیت در سایتهای ضد انقلاب گذران عمر میکند.
دوازدهم: اکبر گنجی
اکبر گنجی از مشاهیر اصلاحطلبان به شمار میرود.
او که با عنوان یکی از اعضای دیگر حلقه مشهور کیان شناخته میشد با روی کار آمدن دولت اصلاحات فعالیتهای مختلفی را در عرصههای نظری اصلاحطلبان آغاز کرد و در زمره کسانی بود که در پرونده قتلهای زنجیرهای، نظام اسلامی را متهم کردند.
گنجی از جمله شرکت کنندگان در نشست برلین نیز هست و سابقه دستگیری به دلیل ارتکاب به جرایم سیاسی هم دارد.
او به دلیل جرمهایش چندین سال را در زندان گذراند و ماجرای اعتصاب غذاهای او و تصویرش با محاسن بلند در زندان شهره خاص و عام است.
وی که منکر امام زمان(عج) نیز شده است و تفکیک نهاد دین از نهاد دولت را یکی از لوازم پروژه روشنفکری دینی میداند؛ در سال 84 از زندان به در آمد و مدتی بعد نیز از ایران خارج شد.
او نیز همچون سایر اصلاحطلبان رفته از ایران، چند جایزه را در محافل مختلف غربی دریافت کرد و در سال 88 نیز حمایت راهِ دورِ تمام عیاری از فتنهگران بهعمل آورد.
تصویر مشهور او در کنار خواننده مبتذل لسآنجلسی در حمایت از فتنهگران نیز تصویر دیگری است که از گنجی در یادها مانده است.
یکی از مقامات کشورمان یکبار در اشاره به سوابق دهه 60 اکبر گنجی گفته بود: «اکبر گنجی که امروز ادعا میکند، آن روزها دنبال دخترهایی میگشت که چند تار مو از زلفشان بیرون زده و به روی آنها اسید میپاشید و اینکه به او اکبر پونز میگفتند برای این بود که به پیشانی دخترهای جوانی که پوشش متفاوتی داشتند پونز میچسباند»
سیزدهم: علیاصغر رمضانپور
او هم یکی دیگر از مدیران دولت اصلاحات بوده است.
وی در دوران دولت اصلاحات از همکاران احمد مسجدجامعی بود.
گفته میشود انتصاب او در وزارت ارشاد دولت اصلاحات در حالی بوده است که نهادهای نظارتی و امنیتی نسبت به انتصاب وی هشدارهای لازم را ارائه کرده بودند.
رمضانپور هم در زمره فراریهاست و به فعالیت در رسانههای بیگانه شناخته میشود.
*بنیصدرکهایی از جنس روزنامهنگار و «فعال»!
اما در کنار این چهرهها و مقامات سابق، کسان دیگری هم در اردوگاه جریان اصلاحات هستند که تحت عنوان خبرنگار و عنصر مطبوعاتی و «فعال»! به جمع همراهان اصلاحات پیوستند و شناخته شدند اما بعد از مدتی پرونده فعالیتهایشان را به خارج از کشور منتقل کردند.
مسعود بهنود، بابک داد، نیکآهنگ کوثر، نوشابه امیری، محمدجواد اکبرین، فرناز قاضیزاده، مسیح علینژاد و شادی صدر از جمله افراد اشاره شده هستند که در سایتها و محافل غربی به تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران مشغولاند.
کشف حجاب برخی از زنان این لیست تعجب زیادی را در میان همراهان آنها در داخل ایران برانگیخت.
بعید نیست که از این آدمها باز هم کشف شود اما نکته آنجاست که آیا زمانی خواهد رسید که جریان سیاسی خاص، برائت همیشگی خود را از این آدمها اعلام و نسبت به قابل رسوخ بودن گفتمان خود و چرایی امکان حضور عمده نفوذیها در حیطه آن تأمل کند؟!
جلد دوم حزب مشارکت راه اندازی شد
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، روز گذشته (پنج شنبه) 29/5/94 اولین کنگره حزب اتحاد ملت ایران در سالن اجلاس سران برگزار شد.
در این کنگره چهرهها و فعالین اصلاحطلبی همچون محمدرضا عارف، ابراهیم اصغرزاده، مصطفی معین، محمدرضا جلایی پور، محمدرضا خباز، عبدالواحد موسوی لاری، عمادالدین باقی، محمد قوچانی، زهرا اشراقی، حسین کمالی، علی شکوری راد، عبدالله ناصری، علی تاجرنیا، فیضالله عربسرخی، عبدالله نوری، غلامحسین کرباسچی و محسن میردامادی حضور داشتند.
اصلیترین دستور جلسه این کنگره برگزاری انتخابات شورای مرکزی و شورای داوری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی بود که درنهایت آذر منصوری، علی تاجرنیا، هادی خانیکی، محمد کیانوش راد، حمیدرضا جلاییپور، حسین کاشفی، ولی الله شجاع پوریان، علی شکوری راد، فاطمه راکعی، غلامرضا انصاری، جلال جلالیزاده، مرتضی مبلغ، عماد الدین خاتمی، اشرف بروجردی، حجت مصطفی درایتی، سید محمود حسینی، شمس وهابی، علی صوفی، رضا باوفا، حسین عبادی،حسین نقاشی، علی محمد حاضری، زهره آقاجری، سید حسین موسوینژاد، نسیم چالاکی، محمد فاضلی کیا، امیر آریا زند، علی محمد مظفری، مهدی فراهانی و حجت شریفی به عنوان اعضای شورای مرکزی این حزب انتخاب شدند.
نکته قابلتوجه این است که اعضای شورای مرکزی این حزب حاشیهساز تفاوت چندانی با ترکیب "حزب منحله مشارکت" ندارند؛ حتی در دوره جدید مشارکتی سهمی هم به فرزند رئیس دولت اصلاحات داده شد و فرزند عضو خاکستری فتنه هم به عضویت این حزب پیوست.
همچنین حجت کرمانی، محمد پورحسن، یوسف کرمی، محسن ابوالحسنی، مجتبی شایسته و بهروز آقامحمدی به عنوان هیات داوری اصلی و مصطفی ثبتی، اکرم مصوری منش، حمید امین اسماعیلی، مژگان اثباتی، زهرا صدرالاعظم نوری، زهرا بهروز آذر و پرویز شکوری به عنوان اعضای علی البدل انتخاب شدهاند.
علی شکوری راد عضو شورای مرکزی حزب منحله مشارکت در رقابتی با آذر منصوری توانست بر کرسی دبیر کلی حزب اتحاد ملت ایران تکیه کند.
عناصر فراری از کشور اصلاح طلبند!
کسانی هستند که خود را پشت دولت اعتدال و نام مقدس خبرنگاری مخفی کردهاند ولی به هیچ یک از ارزشهای ملی و دینی اعتقاد و علاقهای ندارند و منتظر فرصتی برای انتقامگیری از کشور لطمه به حیثیت جامعه خبرنگاری هستند.
ناطق نوری اصلاح طلب است یا اصولگرا؟
ناطق نوری که در انتخابات 76 به نماد حاکمیت تبدیل شده بود، بعد از شکست در آن انتخابات دوره جدیدی از حیات سیاسی ایشان رقم خورد. دورانی که بیشتر افول بوده است تا صعود. اما انتخابات یازدهم فرصتی برای بازگشت سیاسی این سیاستمدار کهنه کار را فراهم آورده است.
سوابق یک اصلاحطلب اصولگرا!
عبدالرضا داوری در سالهای حاکمیت کارگزاران سازندگی دوره کارشناسی و در اوایل دوران دوم خرداد کارشناسی ارشد خود را در دانشکده فنی دانشگاه تهران گذراند و همزمان یکی از اعضای طیف تندرو دفتر تحکیم وحدت در انجمن اسلامی این دانشکده و یکی از افراد پشت صحنه و صحنه گردان وقایع 18 تیر سال 1378 در کنار افرادی چون علی افشاری فراری بود.
پرسش از شما:
کارکرد یا وظیفه احزاب در کشورمان چیست؟چند مورد از احزاب را نام ببرید؟
پاسخ از ما :
یکى از موضوعات مهم در صحنه سیاسى ایران بعد از انقلاب مشروطیت، احزاب و تشکل هاى مردمى است که به رغم سابقه یک صد ساله، هنوز حزب و تشکیلات منسجم و قوام یافته فراگیرى که نماینده واقعى بخشى از طبقات اجتماعى باشد، شکل نگرفته است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اربعین
شاخصههای اندیشه سیاسی شهید بهشتی
آل خلیفه و حامیانش باید پاسخگوی تداوم فشارها بر شیخ عیسی قاسم با
جوانان پس از پیروزی انقلاب اسلامی دین گریز شده اند یا دین گرا؟
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 7
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 6
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 5
سند 2030 - بخش چهرام
سند 2030 - بخش سوم
[عناوین آرشیوشده]