آشنایی با قدیمی ترین اتاق فکر براندازی نرم
بنیاد کارنگی در رخدادهای پس از انتخابات ریاست جم
در اولین دهههای قرن بیستم میلادی، مؤسسات تحقیقاتیای پا به عرصه تصمیمسازی گذاشتند که پرچمدار آنها موقوفه کارنگی برای صلح بینالملل بود که با اهدای مبلغ 10 میلیون دلار توسط اندرو کارنگی، صاحب صنایع فولادشهر پیتسبورگ، تأسیس شد.
با توجه به مباحث داغی که در آن زمان درباره نقش جهانی آمریکا پس از جنگ جهانی اول در این کشور صورت میگرفت، این بنیاد که اولین اتاق فکر مختص مسائل خارجی بود، هدفگذاری خود را بررسی دلایل جنگ و یافتن راهکارهایی برای حل مسالمتآمیز اختلافات قرار داد.
اینبار هم که برای این پرونده به تحقیق در منابع مختلف میپرداختم، به نامهایی همچون بنیاد راکفلر، شورای روابط خارجی آمریکا، بنیاد سوروس، مجمع بیلدربرگ و... برخوردم که نشانه ارتباطات تنگاتنگ و هماهنگیهای این اتاقهای فکر در پشتپرده است. به عبارتی "صداهای متفاوتی هستند که همه یک آواز را میخوانند ".
در مقالهای به نقش متفاوتی درباره بنیادهای آمریکایی پرداختهایم که عملا به عنوان چتری حمایتی برای شرکتهای بزرگ سرمایهداری غرب - بهخصوص آمریکا - مطرح است.
بنیاد کارنگی -خصوصاً شخص کریم سجادپور- در رخدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، بسیار فعالانه و با برگزاری نشستهای مختلف از فتنهگران حمایت میکردند تا جاییکه وزارت اطلاعات، آنها را در فهرست بنیادهای موثر در اغتشاشات معرفی کرد.
در پایان، ذکر این نکته ضروری است که خلاصه مقالات، مراسم و... که در صفحه ارتباط اتاقهای فکر با ایران آورده میشود، تنها ترجمه معرفی رسمی از سایت آن مؤسسه است و بههیچوجه بیانگر موضع هفتهنامه پنجره نیست.
موقوفه کارنگی برای صلح بینالملل، یک اتاقفکر فعال در حوزه سیاست خارجی و مستقر در واشنگتن است. این اتاق فکر، مأموریت خود را مختص به افزایش همکاری بین ملتها و پیشبرد تعاملات بینالمللی توسط ایالات متحده میداند. بنیاد کارنگی که در سال 1910 توسط "اندرو کارنگی " تأسیس شد، کار خود را "خارج از چهارچوبهای حزبی " توصیف میکند. هدف اعلام شده کارنگی "تبدیل شدن به اتاق فکر شماره یک در سراسر دنیاست " و با این شعار که "در جهان معاصر هر اتاقفکری که برای خودش در تأمین امنیت، رفاه و ثبات جهانی نقشی قائل است، باید در مرکز فعالیتهایش حضوری دائمی داشته باشد و نیاز به نگاهی چند ملیتی دارد " در سال 1993 در مرکز مسکو و سپس شعباتی در دیگرکشورها تأسیس کرد.
تاریخچه
----------
اندرو کارنگی مانند بسیاری از مردان مشهور عصر خود، معتقد بود که با ایجاد سازمانها و وضع قوانین بینالمللی میتوان جلوی بروز جنگها را گرفت؛ بهطوریکه در سال 1907 نوشت: "من به این آرمان بیش از هرچیز دیگری جلب شدهام. " پس بزرگترین کاری که در راه این آرمان انجام داد، تأسیس موقوفهای برای صلح بینالملل بود و در 25 نوامبر 1910 در هفتاد و پنجمین سالگرد تولدش، تأسیس موقوفه کارنگی با بودجه 10 میلیون دلاری را اعلام کرد.
در سند وقفی که در 14 دسامبر همان سال رونمایی شد، کارنگی به افراد مورد اعتماد خود مأموریت داد که این بودجه را صرف برنامههایی برای ممانعت از وقوع جنگ کنند "که لکه ننگی بر دامان تمدن ماست. " طبق سند موقوفه، این معتمدین اختیار تام داشتند که برای رسیدن به هدف تعیینشده، هر سیاستی که مایلند برگزینند و به هر اقدامی دست بزنند تا هدف موردنظر اموال وقف شده تأمین شود. کارنگی در وهله اول از یک دوست و مشاور قدیمی، سناتور نیویورک و وزیر اسبق جنگ و خارجه آمریکا "الیهو روت " خواست که اولین مدیر مؤسسه باشد. روت که تا سال 1925 این سمت را برعهده داشت، برنده جایزه صلح نوبل 1912 شد. هیئتامنای موقوفه در زمان تأسیس عبارت بودند از:
- چارلز ویلیام الیوت ( مدیردانشگاه هاروارد)
-رابرت. س. بروکینگز (ثروتمند خیر)
-جوزف هاجز کوات (سفیر سابق آمریکا در پادشاهی بریتانیا)
-جان.و. فوستر (وزیر خارجه اسبق آمریکا)
-هنری اسمیت پریچت (رییس بنیاد پیشرفت آموزش کارنگی).
بنیاد در سال 1914 گزارش کمیسیون بینالمللی تحقیق در مورد علل و نحوه وقوع جنگهای بالکان را منتشر کرد. همان سال در تأسیس دانشکده حقوق بینالملل لاهه در شهر هیگ هلند همکاری داشت که این دانشکده از سال 1923 در قصر صلح، واقع در همین شهر مستقر شد و دربهای خود را به روی عموم باز کرد. بعد از جنگ جهانی دوم به مدت دو دهه، بنیاد کارنگی برنامههای آموزشی و مطالعاتی در گستره وسیعی از موضوعات ولی عمدتا در رابطه با سازمان نوپای ملل متحد و آینده سیستم دادگستری بینالملل انجام داد، برای 250 کارمند از سرویسهای خارجی کشورهای تازه استقلال یافته و نوظهور، دورههای آموزش دیپلماتیک برگزار کرد و مجلهای در همین حوزه به نام مصالحه بینالمللی منتشر کرد. بعد از آن شعبه اروپایی خود را برای همکاری و تماس بیشتر با زیرمجموعههای سازمان ملل به ژنو منتقل کرد، که به کانونی برای مذاکرات آمریکا و اروپا بر سر مسائل مختلف بینالملل تبدیل شد.
ساختار مدیریتی
-------------------
ساختار بنیاد فوق، شامل هیئت امنایی است که از 23 مدیر از حوزه تجارت و اجتماعی تشکیل یافته است که ضمن اداره آن، پروژههای تحقیقاتی را جهتدهی میکنند. جسیکا تی. ماتیوس هم ریاست اجرایی آن را برعهده دارد.
منابع مالی
-------------
کارنگی بودجه سالانه 18 میلیون و 300 هزار دلاری دارد. بیشتر منابع مالی آن از راه کمک، درآمد ناشی از اجاره مستغلات و انتشارات است.
در وبسایت رسمی مؤسسه، تنها از افراد حقیقی و حقوقی نام برده شده که از سال 2007 تاکنون به آن کمک مالی کردهاند. در این قسمت نوشته شده: "موقوفه کارنگی ازهرگونه پشتیبانی مالی در راستای اهداف مؤسسه که عبارتند از ثبات و امنیت جهانی و رفاه جوامع، استقبال میکند. همکاران ما در کشورهای مختلف در حوزههای کاری خود سرگرم انجام تحقیقاتی برای یافتن راهکارهای مختلف، مستقل و آماده ارائه پیشنهادهای عملی برای حل چالشهای جهانی به سیاستگذاران و همکاریهای مطالعاتی طولانی مدت در سراسر جهان هستند. " این موقوفه از پشتیبانیهای بیدریغ این منابع عمومی و خصوصی از سال 2007 به بعد کمال تشکر را دارد:
شرکت BP شاخه آمریکا، شورون؛ بنیاد فورد، بنیاد هریتیج؛ اکسون موبیل، بنیاد خانوادگی فلورا؛ وزارت خارجه سوئد، نروژ، هلند و فرانسه؛ وزارتهای خارجه، دفاع و انرژی آمریکا؛ آژانس توسعه بینالملل سازمان ملل، برنامه مقابله با تهدیدات هستهای، شورای اطلاعات ملی آمریکا، آژانس توسعه بینالمللی آمریکا؛ وزارت امور توسعه بینالمللی بریتانیا و نهایتا کمکهای غیرمالی شرکتهای گوگل، یوتیوب و گروه رسانهای ردبریک.
فعالیتها
-----------
از دهه 70 میلادی به بعد با درک تغییرات روی داده در صحنه جهان، بنیاد کارنگی یک سری نشستهای رو در رو را با هدف تسهیل گفتوگو میان شرکتکنندگان دولتی و غیردولتی، درباره مسائل مختلف بینالمللی برگزار کرد و از همان زمان در پرورش و توسعه سازمانهایی چون برنامه مارشال آمریکا در آلمان؛ مؤسسه اقتصاد بینالملل؛ انجمن کنترل تسلیحات و... شرکت کرد. در هفتاد و پنجمین سالگرد تأسیس مؤسسه در سال 1985، گزارشی بهعنوان "بیگانگی آمریکا از جهان " منتشر شد که به بررسی موقعیت آمریکا در جهان بعد از جنگ میپرداخت.
از سال 2001 به بعد و در سالگرد یک قرن حضور درعرصههای مختلف، مدالی به نام "مدال کارنگی " معرفی شد که هر دو سال یکبار به فرد یا افرادی که مانند اندرو کارنگی، ثروت خصوصی خود را برای کمک به مردم فقیر و اقدامات بشردوستانه اختصاص داده باشند، اهدا میشود. برندگان سال 2007 عبارت بودند از:
ترزا هینز و خانواده هینز، راتان تاتا و خانواده تاتا در هندوستان، الی برد و خانواده ملن که تقریبا همه آنها در بخشهایی چون حفظ و نگهداری آثار هنری، فعالیتهای محیط زیست، ایجاد فرصتهای شغلی، اختصاص بخشی از درآمد خود به فقرا، برگزاری دورههای آموزشی و... فعال بودهاند.
در سال 2007، بعد از نزدیک به یک قرن فعالیت و برگزیدن سیاستهای مختلف، بنیاد کارنگی برنامه جدید و جاهطلبانهای را به اجرا درآورد که هدف آن تبدیل شدن از یک اتاقفکر آمریکایی به یک اتاقفکر درجه اول بینالمللی بود. هدف این برنامه عبارت است از: "افزایش درک و فهم آمریکا از موضوعات داخلی و منطقهای کشورها و مناطق مختلف جهان، تعیین و تدوین سیاستهای قابلاستفاده و عملی برای سیاست خارجی و روابط بینالملل آمریکا. " اجرای این برنامه ضرورت حضور در کشورهای دیگر را نیز یادآوری میکرد، بنابراین علاوهبر واشنگتن و مسکو، شعبههای پکن، بیروت و بروکسل نیز تأسیس شدند.
در سال 2008 با شروع بحران مالی جهانی و اهمیت فزاینده نقش اقتصاد در مباحثات جهانی، بنیاد کارنگی کارگروه ویژهای را برای بررسی اقتصاد بینالملل به سرپرستی اوری دادوش، رییس سابق بانک جهانی، تشکیل داد و از آن زمان بولتنی به نام بولتن اقتصاد بینالملل را هردوماه یکبار منتشر میکند که شامل اطلاعاتی در زمینه مسائل مالی در جهان است. تا سال 2008 نیز مجله Foreign Policy - سیاست خارجی - هردو ماه یکبار چاپ میشد که در این حوزه از معتبرترین نشریات دنیا محسوب میشود.
رویدادها
---------
موقوفه کارنگی برای صلح بینالملل بهطور مرتب کنفرانسها و نشستهایی در رابطه با حوزههای کاری خود برگزار میکند که این برنامهها عمدتا در این زمینهها هستند: روسیه و اوراسیا، چین، شبهقاره هند و جنوب آسیا، جهانیسازی، منع توسعه تسلیحات و مسائل امنیتی.
کارشناسان پیشرو در امور بینالملل عمدتا با دعوتنامه در اینگونه گردهمایی شرکت میکنند ولی امکان مطالعه مسائل مطرح شده، چکیده مقالات ارائه شده و شنیدن نوارهای صوتی این نشستها از طریق وبسایت اینترنتی بنیاد وجود دارد.
پس از نزدیک به یک قرن فعالیت مداوم در ساختار سیاستگذاری آمریکا، جهان و اتخاذ سیاستهای مختلف، کارنگی هنوز به بزرگترین هدف اعلام شده که "مبدل شدن به برجستهترین اتاقفکر جهان " باشد، نرسیده است. اما ادامه پروژهها و حضور در تقریبا همه مناطق استراتژیک جهان نشان میدهد، این بنیاد همچنان در راستای هدف خود حرکت میکند. حضور در چندین شهر مختلف و مهم جهان، امکان ارتباط و عضوگیری از کارشناسان و اندیشمندان آن کشورها یا همسایههای اطراف را تسهیل میکند و در عینحال به هدف جهانی کردن افکار عمومی از طریق نخبگان ملتهای مختلف بهشکل شایانی مدد میرساند
شعبات بنیاد
---------------
مسکو
مرکز مسکو کارنگی تأسیس شده در سال 1993، اولین مؤسسه تحقیقات سیاستهای عمومی در این ابعاد و نوع در منطقه فوق است. با 40 کارمند روسی و یک آمریکایی عضو هیئتمدیره، مرکز مسکو تبدیل به یک "برند " در روسیه به دلیل تحلیلهای rigorous، مستقل و با بهترین کیفیت شدهاست.
پکن
مرکز تصمیمسازی جهانی کارنگی-تسینگهام یک مرکز تحقیقاتی مشترک میان آمریکا و چین است که در دانشگاه تسیگهوا پکن مستقر است. این مرکز، دانشگاهیان برجسته و متخصصین آمریکا و چین را در جهت تحقیقات مشترک در زمینه چالشهای جهانی مشابه که آمریکا و چین با آن مواجه هستند، گردآوری میکند.
بیروت
بنیاد، دفتر منطقهای خود در خاورمیانه را در سال 2006 در بیروت تأسیس کرد. با ریاست پل سالم، یکی از دانشگاهیان برجسته خاورمیانه و تصمیمسازان، مرکز ارتباط نزدیکی با "برنامه خاورمیانه " دفتر مرکزی در واشنگتن و با مؤسسات همکار در سراسر منطقه و در اروپا دارد.
بروکسل
دفتر بروکسل در بهار 2007 با هدف در اختیار قراردادن یک مجمع برای تصمیمسازی چندجانبه، برای تصمیمسازان ارشد مؤسسات و دولتهای اروپایی، افتتاح شد. علاوه بر این، نقش برقراری ارتباط با روزنامهنگاران، اتاقهای فکر، و دانشگاهیان سراسر اروپا را دارد.
بخش خاورمیانه کارنگی
---------------------------
سایت بنیاد کارنگی شامل بخشهای مختلفی از جمله بخش خاورمیانه است.
در پروژه خاورمیانه کارنگی چهار سرفصل عمده به چشم میخورد:
1. اقتصاد خاورمیانه: مطالعه اقتصادهای وابسته به نفت و گاز کشورهای خلیج (فارس)، تحلیل تغییراتی که در آنها روی میدهد، نفوذ منطقهای و استراتژی سرمایهگذاری خارجی در آنها.
2. سیاست اعراب: مطالعه روند شرکت جنبشهای اسلامگرا، فعالان اجتماعی، متحدان اصلاحطلب و تأثیر آنها بر سیاستهای کشورهای عربزبان و ناآرامیهای اجتماعی ناشی از آنها.
3. روابط منطقهای: بررسی عمیق نگاه نخبگان سیاسی ایران، عرب و ترک به فرصتها و چالشهای ناشی از شرایط اقتصادی و امنیتی خاورمیانه.
4. امنیت: جمعآوری اطلاعات و برآورد تهدیدات منطقهای و جهانی که از سوی شبکههای اسلامگرای خشونتطلب ایجاد میشود و اینکه سیاستگذاران چگونه میتوانند واکنش مناسبی به آنها نشان دهند.
در بخش خاورمیانه بنیاد کارنگی چند حوزه اصلی دیده میشود: لبنان؛ عراق؛ذمراکش؛ کشورهای عربی و خاورمیانه، بهطور عام و همیشه در بین مقالات آن میتوان موضوعی در مورد ایران پیدا کرد، اما هیچ اشاره مستقیمی به اسراییل نشده است.
انتشارات کارنگی
--------------------
بنیاد کارنگی که خود را متخصص انجام مطالعات غیرحزبی و تحلیلهای عمیق میداند، دستاندرکار انتشار کتابها، گزارش، مقالات کاری و چکیدهها در گستره وسیعی از موضوعات بینالمللی برای سیاستگذاران، مقامات دولتی، دانشگاهیان و افراد شاغل در حوزه تجارت است.
- چکیدهها: مجموعههایی کمحجم همراه با توضیحات و ارائه پیشنهادهایی دقیق و بهروز، درباره اصلیترین مباحث مطرح شده در عرصه سیاست خارجیاند. این چکیدهها بهصورت فایل PDF رایگان و آنلاین قابلدسترسی هستند.
- مقالات کارنگی: نمایشدهنده تحقیقات عمیق فنی و پروژههای در دست اجرا هستند که عمدتا نیز در مجلات و ژورنالهای دانشگاهی منتشر میشوند. این مقالات بهصورت فایل PDF رایگان و آنلاین در دسترس هستند.
- گزارشها: تحلیلهایی مفصل همراه با جزییات فراوان و پیشنهاد مربوط در حوزه سیاستگذاری و موضوعات و عناوین مختلف بوده و بهصورت فایل PDF رایگان و آنلاین قابل دسترس هستند.
- کتابها: معمولا توسط اعضای بنیاد، نوشته یا ویراستاری میشوند و سپس چاپ شده و آنلاین آنها در دسترس است. این کتابها از طریق فروشگاه اینترنتی بنیاد قابلخریدن هستند.
بنیاد کارنگی و ایران
----------------------
در مقدمه صفحه مخصوص ایران در سایت بنیاد کارنگی آمده است: "ایستادگی در جاهطلبیهای هستهای و ناآرامی سیاسی داخلی ایران موجب شده است که بهصورت روزافزون؛ مرکز توجه بینالمللی شود. منابع گسترده نفت و گاز طبیعی، آن را تبدیل به بازیگری کلیدی در مباحث امنیت انرژی؛ و علاقهمندیهای سیاسی، بهخصوص فلسطین، سوریه و لبنان، ایران را تبدیل به قدرت منطقهای در خاورمیانه کرده است. محققین کارنگی، تحلیلهایی از شرایط داخلی، برنامه هستهای، نقش منطقهای، و روابط ایران با آمریکا ارائه میکنند. "
جدیدترین مقالات
5 دقیقه با بنیامین نتانیاهو
کریم سجادپور
آتلانتیک، بیست و چهارم اوت 2010
هنگامی که نتانیاهو جواب اسراییل در برابر جاهطلبیهای هستهای ایران را برنامهریزی میکند، وی باید عناد شخصیاش را کنار بگذارد و ماهیت سیاسی ایران و منش نظام تهران را در نظر بگیرد.
حمله به ایران: آخرین کاری که دولت آمریکا میل به انجامش دارد
کریم سجادپور
آتلانتیک، هفدهم اوت 2010
جدا از عدم احتمال و نابخردی حمله آمریکا به ایران، چنین اقدامی یک گام بزرگ اشتباه برای دولت اوباما خواهد بود.
صحبتهای اوباما درباره ایران: بحث فشار است، نه دیپلماسی
رابرت کاگان
واشنگتن پست، ششم اوت 2010
هنگامیکه رییسجمهوری اوباما و افراد بلندمرتبه امنیت ملیاش در این هفته برای خبرنگاران از راهبرد واشنگتن در برابر برنامه هستهای ایران صحبت کردند، وی تلاش میکرد اثبات کند که برخورد دولت در منزوی کردن ایران، موفقیتآمیز بوده است.
جدیدترین تحقیقات
ایران، آمریکا و خلیج[فارس]: سیاست منطقهای گریزان
مارینا اوتاوی
نوامبر 2009
هر برخورد مؤثر دیپلماتیک آمریکا با ایران باید شامل دیگر کشورهای خلیجفارس باشد. آمریکا اگر بخواهد به تلاش برای تشکیل یک اتحاد ضدایرانی ادامه بدهد، شکست خواهد خورد. عادیسازی روابط میان ایران و همسایگان، یک گام مهم و در دسترس برای بازگرداندن ایران به جامعه بینالملل است.
مواجهه با ایران: قدرت مشروعیت
جورج پرکوویچ
اکتبر 2009
مقررات، کلید حفظ فشار مورد نیاز بر ایران و تنظیم کردن یک خروجی قابلپذیرش برای دو طرف و حافظ حیثیت آنهاست. ایران باید گامهایی را در جهت ساخت و حفظ اعتماد بینالمللی و اینکه تمام فعالیتهای هستهایاش صلحآمیز و فاقد بعد نظامی است، بردارد.
سلامت اقتصادی ایران و تأثیر تحریمها
حسین عسکری (دانشگاه جورج واشنگتن)، فرید محمدی (PFC Energy)، کوان هریس (جان هاپکینز)، ماتیو لویت (WINEP)، کریم سجادپور
بیست و هفتم آوریل 2010- واشنگتن
وجود ذخایر عظیم انرژی، بیماری اقتصادی، سرفصل این میزگرد بوده است. میهمانهای این میزگرد، سلامت کلی اقتصاد ایران، وضعیت زیرساختهای انرژی و نتایج احتمالی یک اصلاحات اقتصادی بزرگ را بررسی کردند. کریم سجادپور، اداره جلسه را بر عهده داشت.
سخنرانیهای متخصصین
ایران: تحولات اخیر و تأثیرگذاری در سیاست آمریکا
کریم سجادپور
کمیته روابط خارجی کنگره آمریکا، بیست و دوم ژوئیه 2009
دولت اوباما باید با این وظیفه سخت کنار بیاید که چه زمانی و چگونه با این نظام که یکی از چالشهای فوری امنیت ملی است، مواجه شود
متخصصان ایران بنیاد کارنگی
---------------------------------
- جورج پرکوویچ (قائممقام بخش تحقیقات)
وی همچنین مدیر برنامه سیاست هستهای بنیاد است. تمرکز تحقیقاتش بر راهبردهای هستهای و مبارزه با اشاعه هستهای، بهخصوص در جنوب آسیا و ایران و مشکل برابری در اقتصاد سیاسی بینالملل بوده و در این زمینه کتابهای زیادی به رشته تحریر درآورده است.
وی در سالهای 1989 تا 1990 یکی از نطقنویسان و مشاوران سیاست خارجی سناتور جورج بایدن (معاون اول رییسجمهوری کنونی آمریکا) بوده است. پرکوویچ از مشاوران "کمیسیون بینالمللی مبارزه با اشاعه و خلع سلاح هستهای " و عضوی از گروه کاری سیاست هستهای شورای روابط خارجی آمریکاست. حوزههای تخصصی وی سیاست خارجی آمریکا، مبارزه با اشاعه سلاحهای هستهای، امنیت، حکومت جهانی و بازیگران غیردولتی است.وی مدرک دکترای خود را از دانشگاه ویرجینیا، فوقلیسانساش را از هاروارد و لیسانس را از دانشگاه کالیفرنیا در سانتاکروز گرفته است.
- دیپتی چوبی (معاون مدیر برنامه سیاست هستهای)
چوبی مسئول تعیین اولویتهای راهبردی برنامه، هدایت تحقیقات و تهیه تحلیلهای سیاستها و رهبری "کنفرانس سیاست هستهای بینالمللی کارنگی " است.
وی قبل از پیوستن به بنیاد کارنگی در سال 2006، مدیر "ابتکار صلح و امنیت " (PSI) از صندوق پلافشایر بود. PSI شبکهای از 160 اتاق فکر، سازمانهای حمایتی، گروههای محلی و حامیان مالی است که با هم در جهت افزایش ظرفیت تأثیر سیاستهای امنیت ملی آمریکا، همکاری میکنند.چوبی مدرک فوقلیسانس را در مسائل بینالملل با گرایش سیاست امنیتی در جنوب آسیا، از دانشکده مسائل بینالمللی و عمومی دانشگاه کلمبیا کسب کرده و همچنین سابقه مشاوره دادن به شرکتهای بزرگ تجاری در آسیا، اروپا و آمریکا را نیز دارد. وی لیسانس خود را در رشته حکومت از دانشگاه هاروارد گرفته است.
- آریل (الی) لویت (عضو پیوسته ارشد غیرمقیم برنامه سیاست هستهای)
وی عضو هیئت مدیره "مؤسسه برادران فیشر در مطالعات راهبردی هوا و فضا " است.
قبل از پیوستن بهکارنگی، لویت قائممقام مدیرعامل "کمیسیون انرژی اتمی اسراییل " در بخش تصمیمسازی بوده است. لویت همچنین بهعنوان مشاور امنیت ملی در سیاستهای دفاعی و مدیر "دفتر کنترل سلاح و امنیت بینالملل " در وزارت دفاع رژیم اشغالگر، مشغول بهکار بوده است.
وی در سپتامبر 2000، از ارتش اسراییل مرخصی دو ساله گرفت تا بهعنوان کارشناس مدعو و مدیر مشترک پروژه "نیروی تبعیضآمیز " در مرکز امنیت و همکاری بینالمللی (CISAC) در دانشگاه استنفورد کار کند. قبل از مشاغل دولتی، لویت پنچ سال نیز در اتاق فکر برجسته "مرکز مطالعات راهبردی جافی " دانشگاه تلآویو بود. وی دکترا و فوقلیسانس خود را از داشنگاه کورنل و لیسانساش را از تلآویو گرفته است.
- مارینا اوتاوی (مدیربرنامه خاورمیانه)
مارینا اوتاوی بر روی مسائل مربوط به تبدیل سیاسی و امنیت خاورمیانه کار میکند. وی که یکی از تحلیلگران باسابقه بنیاد در زمینه تشکیل و تغییرات در نظامهای سیاسی است، همچنین کتابهایی را درباره بازسازی سیاسی در عراق، افغانستان، کشورهای بالکان و آفریقایی نوشتهاست.
او قبل از پیوستن به کارنگی، سالهای متمادی تحقیقاتی مربوط به آفریقا و خاورمیانه در دانشگاه آدیسآبابا (زامبیا)، دانشگاه آمریکایی قاهره و دانشگاه ویتواترزراند آفریقای جنوبی انجام داده است.
تحقیقات عمیق او در نوشتههایش که شامل نگارش 9 کتاب و تدوین پنج کتاب دیگر است، منعکس شده. آخرین کتاب او بههمراه عمرو حمزاوی با عنوان "رسیدن به پلورالیسم " منتشر شده است.وی دو مدرک دکترا از دانشگاههای کلمبیا (آمریکا) و پاوینا (ایتالیا) کسب کرده است.
- کریم سجادپور (عضو پیوسته برنامه خاورمیانه)
وی پس از چهارسال تحلیلگری مسائل ایران برای گروه "بحران بینالملل " در واشنگتن و تهران، دهها مصاحبه با مقامات ارشد ایرانی، صدها روشنفکر، عالم، مخالف، شبهنظامی، تاجر، دانشجو، فعال و جوان، انجام داده است.سجادپور حضور مستمری در تلویزیون و رادیو بی.بی.سی، سی.ان.ان، NPR، اخبار PBS و الجزیره و برنامههای پر مخاطب شبکههای آمریکایی داشته و مقالاتی نیز در اکونومیست، واشنگتنپست،نیویورکتایمز، هرالدتریبون و فارین پالیسی نوشته است.
وی برای توضیح درباره مسائل خاورمیانه، توسط مقامات آمریکایی، اروپایی و اتحادیه اروپایی دعوت میشود و در برابر کنگره آمریکا نیز شهادت میدهد.او فوقلیسانس خود را از "مدرسه جان هاپکینز در مطالعات بینالمللی پیشرفته " و لیسانساش را از دانشگاه میشیگان گرفته است.
- شهرام چوبین (عضو پیوسته ارشد غیر مقیم)
چوبین که در شهر ژنو سوئیس مستقر است، تحقیقات خود را در مبارزه با اشاعه سلاح هستهای، تروریسم و مسائل امنیتی خاورمیانه متمرکز کرده است.
وی در سالهای 1996 تا 2009 مدیر تحقیقات مرکز سیاست امنیتی ژنو بوده است. چوبین با تخصص در مسائل امنیتی، یکی از مشاوران وزارت دفاع آمریکا، شرکت رند و سازمان ملل است. وی مدیر مطالعات امنیت منطقهای در "مؤسسه بینالملل مطالعات راهبردی " بوده و همچنین سابقه کار در مرکز ویلسون و مؤسسه هادسون را دارد.
وی در دانشگاههای برجسته آکسفورد، هاروارد، کلمبیا و دانشکدههای افسری نیز سخنرانی کرده است.
او که دارای ملیت سوئیسی است، متولد تهران و تحصیلکرده انگلیس و آمریکاست. چوبین مدرک دکترای خود را از دانشگاه کلمبیا گرفته است..
- گزارش از انتشارات بنیاد کارنگی، شامل سرفصلهای زیر است:
حقایق سیاسی و هستهای ایران و گزینههای تصمیمسازی آمریکا
کریم سجادپور
کمیته روابط خارجی سنای آمریکا، سوم مارس 2009
گزینههای تصمیمسازی آمریکا در برابر ایران منوط به تعامل با ایران در مسائلی است که دو طرف دارای منافع مشترک هستند و باید با ارتباط با مقام معظم رهبری، آیتالله خامنهای، و ارائه نظرات جامعه بینالملل درباره برنامه هستهای ایران، صورت گیرد.
نگاه جهان به قدرتمندترین رهبر ایران
کریم سجادپور - مارس 2008 - با مقدمه جدید در دسامبر 2009
گزارش فوق که توسط کریم سجادپور، کارشناس مسائل ایران بنیاد کارنگی نگاشته شده، شامل سرفصلهای زیر است:
- اهمیت [آیتا...] خامنهای؛
- شاخصههای انقلاب؛
- شاخصههای انقلابی و سیاست خارجی؛
- چالشهای رهبری و آینده ایران پس از [آیتا...] خامنهای؛
- نتیجهگیری و تأثیرات تصمیمسازی آن.
وی در پژوهشی نزدیک به چهل صفحهای، به کنکاش در سخنرانیها، نوشتهها و مواضع رهبر انقلاب در سه دهه گذشته پرداخته و مینویسد: شاید در جهان، هیچ رهبری وجود نداشته باشد که به اندازه آیتالله خامنهای برای مسائل جاری جهان اهمیت داشته، اما همزمان تا این حد برای جهانیان ناشناخته باشد.
وی همچنین میافزاید که برخلاف تصور برخی از تحلیلگران که نگاهشان معطوف به رییسجمهوری است، قدرت واقعی سیاسی در دستان رهبر معظم ایران است: "زمان آن فرارسیده که جهان کمتر به احمدینژاد و بیشتر به آیتا... خامنهای بپردازد. چراکه سیاستهای خارجی، داخلی و اقدامات ایران در طول دو دهه گذشته، همه بازتاب دقیقی از سخنرانیهای ایشان هستند. "
بهنظر وی "بلاغت ایشان، رهبری مصمم را به نمایش میگذارد که بهصورت قابلتوجهی از دیدی استوار و منسجم نسبت به جهان برخودار است. "
کریم سجادپور در بخشی از مقالهاش مینویسد: "مقامهای آمریکایی هنگامی که با این انتقاد مواجه میشوند که "چرا به تماس با ایران نمیپردازند "، در پاسخ میگویند، با چه کسی در ایران باید گفتوگو کرد. با اینکه پاسخ شاید آیتالله خامنهای باشد، واقعیت آن است که تا زمانی که آیتالله خامنهای رهبر باشد، تغییر بنیادی در سیاست داخلی یا خارجی ایران هم غیرمحتمل است. "
سجادپور می افزاید: "آیتالله خامنهای به این دلیل به مقام رهبری انتخاب شد که به آرمانهای انقلابی و آموزههای آیتالله خمینی وفادار بود. "
البته در این مقاله به انعطافهای رهبر انقلاب نیز اشاره شده است.
نویسنده مقاله میگوید: "هر طرحی که آمریکاییان برای برقراری تماس با ایران طراحی کنند و آیتالله خامنهای را در نظر نیاورند، پیشاپیش محکوم به شکست است. "
وی میافزاید: اقدام ناموفق دولت کلینتون که آیتالله خامنهای را درنظر نمیگرفت و همچنین پرداختن به خاتمی و اصلاحطلبان در سال 2000، نمونههایی در همین زمینه به شمار میروند.
سجادپور در ادامه لازمه این مسئله را سه نکته میداند:
- ایشان باید متقاعد شوند که آمریکا مشروعیت جمهوری اسلامی را قبول دارد و به آن احترام میگذارد و بهدنبال تغییر حکومت نیست؛
- ایشان هیچگونه توافقی را که لازمهاش قبول شکست یا عقبنشینی از مواضع باشد, نمیپذیرند و با فشار هم حاضر به مصالحه نمیشوند؛
سجادپور در پایان میافزاید: "اما اگر فقط یک مساله که آزموده شده و درست باشد، همانا این نکته است که دیدگاه تماس با ایران اگر هدف خود را نادیده گرفتن، دور زدن یا دست کم گرفتن آیتالله خامنهای قرار دهد، محکوم به شکست است. "
در اواخر سال 2009، سجادپور مقدمه جدیدی به کتاب اضافه کرد که برخلاف ساختار اصلی گزارش که با 39 بار نقل قول مستقیم از صحبتهای ایشان، تلاش کرده بود روندی علمی - پژوهشی داشته باشد، لحنی ژورنالیستی، شعاری و کینهتوزانه داشت. علاوهبراین، در مقدمه فوق، با بزرگنمایی رخدادهای پس از انتخابات، آن را چالشی جدی برای جایگاه رهبری دانسته است
- بنیادهایی محافظ شرکتهای بزرگ غربی
بنیادهایی همچون فورد، کارنگی، راکفلر و هیوز با تسلط کامل بر مناسبات داخلی و خارجی آمریکا و منابع مالی و انسانی آن، اهداف سلطهجویانه و استعماری این کشور را از طرق مختلف آموزشی، سیاسی، تبلیغاتی و... در جهان تعقیب میکنند.
شرط تداوم حیات شرکتها و مؤسسات اقتصادی بزرگ غرب، وجود پشتوانهها و زمینههایی است که شامل مواردی همچون: پشتوانههای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی، و دستیابی به علوم و فنون روز از سویی و اشراف بر افکار عمومی، کنترل اندیشهها، بازاریابیهای گوناگون سیاسی و اقتصادی در سطح جهان، ارتباط با اندیشمندان و صاحبنظران و چهرهها و جریانهای سیاسی حوزههای خارج از اقتدار، نفوذ در جوامع رقیب، برآوردها و ارزیابیهای دائمی از موقعیت خود و رقبا و... است.
ارتباط و هماهنگی برای دستیابی به امتیازات و موقعیتهای فوق تنها از عهده مؤسساتی برمیآید که بتوانند در معادلات حساس، ضمن جلب و جذب منافع و برطرف ساختن خطر، مقاصد چند منظوره را دنبال کنند. مؤسسات و تشکیلاتی که در قالب موقوفهها و بنیادهای خیریه و مؤسسات علمی و پژوهشی غیرانتفاعی و عامالمنفعه با اهداف ظاهرا انسانی فعالیت میکنند، در مصونیت کامل از هرگونه سوءظن و تردید و در عین حال فشار مالی و الزامات قانونی جهت پاسخگویی هستند.
مشهورترین این بنیادها: بنیاد فورد، بنیاد راکفلر و بنیاد کارنگی هستند که هر یک صدها بنیاد و مؤسسه و تشکیلات مشابه داشته و هر کدام بر بخشی از بدنه اجرایی یا نظام سیاسی آمریکا و مراکز حساس این کشور احاطه دارند.
از سال 1945 تا زمان حاضر، هیچ شخصیت آمریکایی که مشاغل و پستهای مهم سیاسی را عهدهدار شده، وجود ندارد که مدتی در این بنیادها کار نکرده و از آنها حقوق دریافت نکرده باشد. در واقع، این بنیادها به منزله اتاق رختکنی برای ورود به مقامات عالی هستند.
آیزنهاور رییسجمهوری اسبق ایالات متحده، مدتها عضو هیئتمدیره بنیادهای فورد و کارنگی بود.
دین راسک و جان فاستردالس از وزرای خارجه اسبق آمریکا هر کدام مدتها ریاست بنیادهای کارنگی و راکفلر را برعهده داشتند.
رابرت مک نامارا، رالف بانچ، سایروس ونس و هنری کسینجر نیز هر کدام سالیان طولانی در هیئت مدیره و دیگر بخشهای بنیادهای فورد و راکفلر و کارنگی حضور داشتند.
بنیاد کارنگی که فعالیتش را درباره مطالعات روابط بینالمللی و مسائل صلح و امنیت جلوهگر ساخته و انتشارات و رسالات متعددی را در اینباره توسط محققان همکارش تهیه کرده و به افکارعمومی ارایه میدهد، از بنیادهای حساسی است که با پنتاگون و سیا ارتباط مستقیم دارد. در واقع هدف اصلی این بنیاد ارتباط با جریانهای سیاسی و دستاندرکاران و زمامداران جوامع مختلف، بهخصوص رژیمهای سیاسی است که با ایالات متحده تضاد منافع دارند.
برای نمونه در سال 1947، این بنیاد با اعطای مبلغ 750 هزار دلار به رییس دانشگاه هاروارد، مرکزی را برای تحقیق و پژوهش مسائل شوروی سابق تحت عنوان مرکز مطالعات روسیه تأسیس میکند. در سال 1953، بنیاد فورد نیز به سهم خود کمکهای شایانی میکند و بودجه مؤسسه را افزایش میدهد. در سال 1959 مرکز نامبرده اجرای طرح پژوهشی بسیار وسیعی را درباره سیستم اجتماعی اتحاد جماهیر شوروی سابق آغاز میکند که اطلاعات جمعآوری شده فوق با ارقام بالا به مؤسسه تحقیقات منابع انسانی نیروی هوایی آمریکا فروخته میشود و در اختیار پنتاگون و سازمان سیا قرار میگیرد.
در اینجاست که موارد بسیار زیادی از همکاریهای آنها در پشتپرده را میتوان ذکر کرد. بهعنوان مثال، شورای روابط خارجی آمریکا برای تأمین منابع مالی خود، مانند دیگر مؤسسات از اعضاء و خیرین استفاده میکند ولی بار اصلی هزینهها بر دوش دو موقوفه اصلی یعنی راکفلر و کارنگی است.
بنیاد کارنگی تحت عنوان وظایف خود در "آموزش بزرگسالان "، صدها هزار دلار طی سالهای متمادی به این شورا کمک کرده است.
در یکی از پروژههای به اصطلاح "آموزشی " که توسط بنیاد، طرحریزی و توسط شورا اجرا شده بود، گروههای تحقیقاتی محلی و کمیتههای روابط خارجی در شهرهای متعددی در سراسر آمریکا در سال 1938بنیانگذاری شد. در حقیقت این تشکیلات، مسئولیت توجیه عموم مردم درباره سیاستهای آمریکا را داشتند.
آخرین نمونه از ارتباطات دو سویه، حضور مسئولین شورای روابط خارجی در هیئت امنای سازمانهای تأثیرگذار همچون بنیاد راکفلر و کارنگی است. در مجموع، 11نفر(20 درصد) از 55 مسئول، از چنین شرایطی برخوردارند که اکثرا در سازمانهای مختلف زیرمجموعه کارنگی هستند
- حواشی
فیلیپ وایس در نشریه "نیویورک آبزرور " نوشتهاست که آناتول لیون، عضو پیوسته ارشد کارنگی "مجبور به خروج از کارنگی شد، زیرا که آنها نمیخواستند که حرفهایی را که درباره اسراییل میزند، بشنوند. " لیون نسبت به برخی از مسائل در روابط آمریکا با رژیم صهیونیست، انتفاد داشت. در حقیقت لیون بهطور شفاف بیان کرده بود که برخی تصمیمات آمریکا که باب میل رژیم اشغالگر اتخاذ میشود، مخالف "اعلامیه استقلال آمریکا "ست.
لیون میگوید: "من به همراه دوستانم تصمیم گرفتیم که نقش فعالی بازی کرده و در راستای چیزی که به نظرمان روشنفکران عمومی-سیاستسازی به جامعه خود بدهکار هستند، عمل کنیم... ما باید هر چیز را داریم برای نظراتی که به آن اعتقاد داریم، ایثار کنیم. حال دیگر زمان تنها حرف زدن گذشته است، ما باید با روش سیاسی عمل کنیم. "
اعتراضات هانس
ادعای "مجمع بینالملل حقوق کارگران " که کارخانه نساجی TOS در جمهوری دومینیکن که زیرمجموعه شرکت "هانسبرندز " است، بهطور جدی حقوق کارگران را پایمال میکند، جسیکاتی ماتیوس، رییس کنونی بنیاد را وارد حواشی زیادی کرد. ماتیوس یکی از اعضای هیئتمدیره هانسبرندز است.
14 مارس 2008، دانشجویان و فعالین کارگری، در مقابل دفتر مرکزی بنیاد کارنگی در واشنگتن راهپیمایی کردند که به ماتیوس "فشار بیاورند " تا "با استفاده از قدرتش به عنوان عضوی از هیئت مدیره، شرایط مشقتآمیز کارگران " در کارخانه را به پایان برساند.
یکی از کارگران، پوستری با شعار "مرد ریاکار حقوق بشر سال " در دستان خود داشت. طبق گفته معترضین، ماتیوس ملاقات با کارگران را نپذیرفت.
منبع: پنجره 58
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اربعین
شاخصههای اندیشه سیاسی شهید بهشتی
آل خلیفه و حامیانش باید پاسخگوی تداوم فشارها بر شیخ عیسی قاسم با
جوانان پس از پیروزی انقلاب اسلامی دین گریز شده اند یا دین گرا؟
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 7
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 6
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 5
سند 2030 - بخش چهرام
سند 2030 - بخش سوم
[عناوین آرشیوشده]