جریان شناسی سیاسی -فتنه ونفاق -منافقین قدیم منافقین جدید2
فتنه و نفاق اصحاب مدینه
از ابتدا علىعلیه السلام گرفتار منافقان بود
از گروه خواص و نخبهگان «گروه قائدین در مدینه» که از بیعت با علىعلیه السلام سرباز زدند و برخى از آنها از بغض على در دام معاویه و عمروعاص افتادند و فریب قرآنهاى بر بالاى نیزهها را خوردند گرفته تا بزرگان و اشرافى همانند سعد ابن وقاص، ابوسعید خدرى، ابوموسى اشعرى، عبداللَّه بن عمر، ابومسعود انصارى و... که از ابتدا با على همراهى نکردند.وبا علی (ع) بیعت نکردند.
حضرت امیرعلیه السلام در نهج البلاغه در موارد متعدد در خطبهها و نامهها، امر خلافت را حق مسلم خویش مىداند و بر آن اصرار مىورزد و دیگران را غاصب خلافت مىداند و از کار فتنهگران و منافقان و اعمال آنها گلایه دارد.
«بار خدایا! من از قریش به درگاه تو شکایت مىبرم،... آنها روزگارم را تباه کردند و در مخالفت با من اجماع و اتفاق کردند! و حق مرا به تاراج بردند و گفتند: اگر خواهى با رنج و اندوه شکیبا باش و یا از حسرت و دریغ جان بسپار!(3) (3) کشف المحجة، ص 184، سید ابن طاووس، المطبعة الحیدریه نجف.)
فتنه و نفاق کوفیان و برخورد علىعلیه السلام با آنها
امام على به دلایل مختلف کوفه را مرکز خلافت خود قرار داد. اما هرگز در کوفه روى آرامش و امنیت را ندید! بارها یاران و کوفیان را مذمت و شماتت و سرزنش کرد. و آنها را مردان نامرد! مردان مردنما!، مردان بىاصل و نسب! مردان بى دین! مردان بىغیرت! داراى افکار پراکنده، سست اعمال و سست عنصر، افراد ضعیف و ناتوان، و... مىنامند.(4) (4) نهجالبلاغه، خطبهها 39، 29، ....)
در کنار گلایه از قریش ، (منافقان مدینه )و منافقان کوفه ،على (ع) به منافقان و فتنه آنها در زمان حکومتش اشاره مىکند. فتنه گران و منافقان (زیرک و نادان، دانا و متحجر،...) در برخورد با علىعلیه السلام را باید در سه گروه معروف و مشهور در کلام علىعلیه السلام در برخورد با علىعلیه السلام شناخت.
1. فتنه و نفاق ناکثین و اصحاب جمل.
2. فتنه و نفاق قاسطین و اصحاب صفین.
3. فتنه و نفاق مارقین و اصحاب نهروان و خوارج.
فتنه و نفاق منافقین ،اصحاب جمل، ناکثین
علىعلیه السلام در توصیف منافقان مىفرماید: ممکن است گروه منافقان افراد ناتوان و ریشهاى بلند! عقلهاى سست و افکار فاسد! برخودار باشند.(5). (5) علىعلیه السلام، اختصاص، ص 170.)
.
آنچه در شکست ناکثین و اصحاب جمل اتفاق افتاد چیزى نبود که خواسته من باشد بلکه این پیشامد بر خلاف میل باطنى بر من تحمیل شد و من به ناچار به آن تن دادم!(6)
(6 ) خصال شیخ صدوق، ص 430، و اختصاص، ص 175؛ )
اگر با آنها برخورد نمىکردم من ناخواسته در فساد و تعدى و خونریزى آنها سهیم مىگشتم!... با این حال من شتاب نکردم و بر آنها یورش نبردم بلکه تا آنجا که ممکن بود جنگ و قتال را به تأخیر انداختم! واسطهها فرستادم خود به سوى آنها رفتم! هر چه از من خواستند قبول کردم!... اما افسوس که آنها جز جنگ هواى دیگرى در سرشان نبود! پس به ناچار با آنها جنگیدم.(7) (7) خصال، ص 430، اختصاص ص 175؛ بحارالانوار، ج 32، ص 105)
عجیب این است که اصحاب جمل همه از مخالفان سرسخت خلیفه سوم بودند! عایشه، طلحه، زبیر... اما همه به خوانخواهى عثمان و خلیفه مقتول و مظلوم برخواستند و على را قاتل عثمان معرفى کردند!!(8)(8) همان المحجة، ص 182.)
آنان که با من پیمان بسته بودند و در شمار یاران من محسوب مىشدند چون دیدندد که مقاصد شخصى و خواهشهاى نارواى ایشان را برنمىآورم توطئه آغاز کردند...(9)
(9) اختصاص، ص 170)
طلحه به حکومت یمن دل بسته بود و زبیر به امارت عراق(10) (10) المحجة، ص 182)
در فتنه نفاق زر و زور و تزویر نقش مهم و اساسى را به عهده دارد.
مردان موجه و پیران خردمند! اصحاب جمل، طلحه، زبیر و... اشراف و ثروتمندان (یعلى بن منبه) که با درهم و دینار فراوان که علىعلیه السلام سوگند یاد کرد که اگر کارها سامان پذیرد! اموال او را (یعلى بن منبه) به بیتالمال برمىگرداند!(11)( 11) همان، ص 182.)
و مردان جنگجو (عبیداللَّه بن عامر و سربازانش)(12) (12). همان، ص 182.)
اما فتنه نفاق با شمشیر على در جمل برچیده شد.
سرنوشت و سرگذشت «طلحه الخیر» و «زبیر سیفالسلام» براى همه انقلابیون و همه مسلمانان و مجاهدان آیینه عبرت است.
حکایت عجیب تاریخ تکرار مىشود!
- عمروعاص معروف مصر را فتح کرد و توسط خلیفه اول و دوم استاندار مصر شد. اما توسط خلیفه سوم عزل گردید. عمروعاص کینه او را بدل گرفت پس از قتل خلیفه و حکومت معاویه با معاویه همراه شد و به خونخواهى!! عثمان پرداخت
آنچه عثمان از او ستانده بود معاویه به او برمىگرداند آن هم به بهانه خونخواهى خلیفه سوم!
ویا اشعث بن قییس کندی و فرزندش محمد بن اشعث( حاکم کوفه در زمان حسین بن على) دشمنان خلیفه سوم در فتنه جمل و به خونخواهى!! عثمان برخواستند .این هم عوامفریبى بزرگى بود! براى مقابله با علىعلیه السلام.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اربعین
شاخصههای اندیشه سیاسی شهید بهشتی
آل خلیفه و حامیانش باید پاسخگوی تداوم فشارها بر شیخ عیسی قاسم با
جوانان پس از پیروزی انقلاب اسلامی دین گریز شده اند یا دین گرا؟
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 7
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 6
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 5
سند 2030 - بخش چهرام
سند 2030 - بخش سوم
[عناوین آرشیوشده]