بدترین دانش آن است که هدایتت را تباه کند . [امام علی علیه السلام]
 
یکشنبه 90 شهریور 20 , ساعت 10:8 صبح

 قائل‌بودن تقدس برای شیطان در «عرفان کیهانی»1

«عرفان کیهانی» که در ظاهر بر ماهیت عرفان اسلامی تأکید دارد، در محتوا هیچ یک از مؤلفه‌های عرفان اسلامی را دارا نبوده و‌ دارای تفکرات التقاطی و شیطانی است. 

به گزارش فارس یکی از عرفان‌های کاذبی که جامعه امروزی ما را درگیر کرده «عرفان کیهانی» است که تعداد زیادی مرید را به دور خود جمع کرده است، این فرقه که با ادعای ان‍رژی درمانی و علاج بیماری‌ها در محافل آکادمیک طرفدار پیدا کرده بود، به طوری که پزشکان زیادی در کلاس درس وی حضور پیدا می‌کردند، هر چند که با گذشت زمان ماهیت اصلی ادعاهای وی آشکار شد، به منظور آشنایی بیشتر با فرقه «عرفان کیهانی» با «حسین بابا زاده مقدم»، فعال فرهنگی و کارشناس فرق انحرافی و عرفان‌های کاذب و مؤلف کتاب‌های «گنوسیزم»، «کابالا میستی سیزم عبرانی» و «با کاروان غالیان» انجام داده‌ایم که در پی می‌آید: 

مؤسس «عرفان کیهانی»؛ از دادزنی در تئاتر لاله‌زار تا ادعای انژری درمانی

 * مؤسس عرفان کیهانی چه کسی است؟

«محمد علی طاهری» متولد 1/1/1335 در کرمانشاه است، وی با نام «مهندس» در میان مریدانش مشهور است، نامبرده دارای سوابقی چون؛ هواداری و عضویت در فرقه دموکرات و گروهکهای مارکسیستی و تروریستی غرب کشور و زندگی پنهان و نامتعارف است، در گذشته به فرقه «ریکی» گرایش داشته است، مدتی در ترکیه اقامت داشته، فاقد تحصیلات آکادمیک است و با پرداخت پول دارای دکترا از مؤسسه نفت و محیط زیست است. قبلاً داد زن تئاتر لاله‌زار و سیم‌کش ساختمانی بوده و بعدها به نویسندگی، پزشکی و درمان غیرقانونی، مدیریت نشریه‌های فرادرمانی مشغول شده است، از سال 1383 فعالیت خود را آغاز کرده است.

 «عرفان کیهانی» برای شیطان تقدس قائل است

  * آیا تفکرات گنوسیزم در عرفان کیهانی بروز پیدا کرده است تا بتوان این فرقه را دنباله‌رو عرفان‌های کاذب معرفی کرد؟

شاخصه‌های تاثیر گذاری گنوسیزم بر عرفان کیهانی این‌هاست:

1- «رمز گرایی»، قطب فرقه مدعی است که از برخی امور رمزی در عالم هستی و کائنات مطلع است و توان تشخصی رمزها را دارد، این رویکرد نظیر آنچه در «میستی سیزم» یا «رازوارگی در گنوسیزم» جریان دارد، می‌باشد.

2- «کرامت‌گرایی»، اساس هویت و ظهور فرقه فرادرمانی بنابر ادعای قطب فرقه شفا بخشی به بیماران از منبعی نا‌معلوم و نامشخص است که در زمره کرامات فرقه‌ای وی قرار دارد، فرقه‌های باستانی گنوسی نیز مدعی انواع کرامت‌ها بودند و این سنت کرامت‌گرایی را دراویش در فرقه‌های مختلف «صوفیه» در طول تاریخ نمایندگی کرده‌اند.

3- «همگرایی با تصوف»، همگرایی با تصوف ویژگی عمده فرقه‌هایی است که از گنوسیزم منشعب شده‌اند و همه آنها و من جمله «تصوف» میراث‌دار گنوسیزم هستند و این روابط متقابل و در هم تنیده است، تاکید طاهری بر ماهیت وحدت وجودی عالم، ماهیت دوری بودن روابط خلقت، تناسخ، دسترسی به غیب و عوالم بالا از جمله ویژگی‌های مشترک «تصوف» و «عرفان کیهانی» است.

4- «لامذهبی باطنی»، اگر چه بسیاری از انشعابات گنوسیزم مدعی یک مذهب خصوصاً اسلام و مسیحیت هستند، اما در عین حال همگی بر عدم تقید و اختصاص فرقه و آموزه‌های آن به مذهبی خاص پایبند هستند و همانطور که می‌دانیم در اتصال به حلقه‌های کیهانی مورد ادعای فرادرمانی ایمان به چیزی مورد نیاز نیست.

5- «تقدس قائل بودن برای شیطان»، بستر شیطان‌پرستی در طول تاریخ مادر فرقه گنوسیزم بوده است و این افراد تصور می‌کردند که شیطان کانون قدرت و عامل توزیع قدرت، مجرای آن و مامور الهی است، درحال حاضر نیز همین ادبیات و رویکردها در سخنان و نوشتارهای طاهری کاملاً به چشم می‌خورد.

 ادعای خدایی قطب «عرفان کیهانی»!

 6- «بی توجهی به ظواهر مذهبی و باطن آن»، اغلب فرقه‌های منشعب از گنوسیزم به ظواهر و باطن مذاهب بی‌اعتنا بوده‌اند و در نفی آن تمام تلاش خود را به‌ کار بسته‌اند، تلاش پیروان و مروجین شعور کیهانی بر تقدس زدایی از اعمال مذهبی نظیر نماز از این جمله شباهت‌هاست.

7- «اعتقاد به موجودات عجیب»، در تاریخ‌نگاری از فرق به هم پیوسته گنوسی ذکر شده است که اغلب این فرقه‌ها به موجودات ماورایی عجیب و متعددی اعتقاد داشته‌اند، قطب فرقه شعور کیهانی نیز همین نگرش را درباره برخی از ملائکه الهی با ایراد تغییرات قرائتی از وجود و ماهیت و عملکرد آنان و ابراز نکاتی از موجوداتی ناشناخته جامه عمل پوشانده است.

8- «قائل بودن قدرت خدایی و ماورایی برای قطب»، قطب‌های فرق «گنوسی»، هر یک پس از مدتی به نوعی خود را خدا نامیده و مردم را وادار به اطاعت از خود کرده‌اند، اگر پیروان فرقه فرادرمانی نیز توجه کنند، متوجه می‌شوند که همین مسیر را طی کرده‌اند و تنها منبع قابل پرستش آنان قطب و آموزه‌های فرقه‌ای او است.

9- «بهره‌برداری فرقه‌ای از ادبیات»، رجوع بی‌مانند قطب فرقه فرادرمانی به ادبیات و باز آفرینی اشعار شاعرانی که بیش از مسلمانی به تصوف شهرت دارند، در این دسته قابل ذکر می‌باشد.

10- «ارتباط و استمداد کمک از موجودات متافیزیکی»، عمل جن‌گیری و حاضر کردن ارواح در تمامی فرقه‌های متصل به جریان اندیشه‌ای «گنوسیزم» کاملاً رایج و معمول بوده است، قطب فرقه در شعور کیهانی نیز عملاً در همین مسیر پا گذاشته و به پیش می‌رود.

 عدم وجود اماکن معالجه بیماری از مهمترین علل گرایش به فرقه کیهانی است

 * علت جذب افراد به عرفان کیهانی چیست؟

چند عامل نقش دارد که مهمترین آن‌ها عبارتند از:

1- «بیماری‌های گوناگون و عدم امکان معالجه»، عدم امکان تشخیص و بی‌دقتی برخی از مراکز پزشکی و ناامیدی برخی از بیماران از درمان امراض‌شان.

2- «درآمد زایی اعضای فرقه خصوصاً مسترها»، هزینه ثبت نام در 8 دوره مختلف از افراد دریافت می‌شود و درصدی از مبالغ دریافتی اختصاص به قطب فرقه و الباقی در اختیار مسترها قرار دارد.

3- «توانایی فردی قطب در اغوای گروندگان»، اعم از توانایی‌های فردی و کلامی و همچنین برخی از اعمال جالب توجه برای کسانی که کمترین اطلاع از امور فرامادی را دارند.

4- «بهره‌برداری از مشکلات خاص مراجعین»، نظیر افسردگی، ترس، استرس، کم خوابی و غیره

5- «شکل هرمی گروه»، شکل هرمی گروه نیازمند فعالیت هرچه بیشتر مسترها برای کسب درآمد و افزودن نفرات جدید می‌باشد.

 حلقه‌های فرقه باعث سرسپرده ماندن مریدان تا پایان عمرشان می‌شود

 * در خصوص حلقه‌های عرفانی در «عرفان کیهانی» توضیحات بیشتری ارائه می‌دهید؟

یکی از موضوعات قابل توجه در نقد شبه عرفان موسوم به «شعور کیهانی» یا «فرادرمانی» موضوع حلقه‌هاست، حلقه‌های بی‌پایان که توسط مؤسس و قطب فرقه با انواع و اقسام گوناگون طراحی و حضور افراد در آنها اجرایی و عملیاتی می‌شود، این اصطلاح حلقه بازی‌ها عاملی است، برای سرسپرده ماندن مریدان تا پایان عمرشان در فرقه، حلقه‌هایی که هیچ‌گاه پایانی برای آنها متصور نیست و قطب هر روز می‌تواند با نامی جدید و مشغله سازی فکری جدیدی مریدان را همچنان گرد خود نگه دارد، توضیح «طاهری» درباره حلقه‌ها به این شرح است:

1- حلقه‌هایی که باید توسط فردی که متصل به حلقه است، برای افراد دیگر برقرار شود.

2- حلقه‌هایی که نیازی به وجود فرد متصل کننده نیست و با جاری و برقرار شدن آن، همه می‌توانند به طور مستقل آن را مورد استفاده و بهره‌برداری قرار دهند.

الف) حلقه‌هایی که افراد بدون داشتن اطلاع از چگونگی آن در معرض قرار می‌گیرند. (حلقه‌های روح جمعی).

ب) حلقه‌هایی که افراد می‌توانند از برقراری و همچنین از کاربرد آن مطلع شده و در صورت تمایل، به آن حلقه متصل شده و ارتباط برقرار کنند و مطابق تعریف آن حلقه، بهره‌برداری لازم را داشته باشند، جالب‌تر اینکه خود این افراد تاکید کرده‌اند که نیازی به داشتن ایمان حتی به فرقه برای دریافت اثرات حلقه ها نیست، تنها شرط برقراری اتصال، شاهد شدن و بی‌طرف بودن نسبت به حلقه است و نیازی به داشتن ایمان و اعتقاد نسبت به حلقه ی مورد نظر نیست، هر شخصی در هر لحظه می‌تواند به طور مستقل وارد این حلقه شده و بر خلاف سایر حلقه‌های «عرفان کیهانی» نیازی به وجود فرد متصل کننده و همچنین دادن اسم نیست.

 اسامی برخی از حلقه‌ها نیز به این شرح است:

1- حلقه «قونیه 1»

2- حلقه «قونیه 2»

این دو حلقه عملاً در راستای تاثیرپذیری از فرقه «مولویه» در مجموعه اتصال بی سروته فرقه‌ای به عالمی که احتمالاً شیطان و یا شیاطین فرمانروای آن هستند، در فرقه جاسازی شده است.

3- حلقه «رکوع»

4- حلقه «سجود»

5- حلقه «تشهد»

این سه حلقه نیز از جمله حلقه‌هایی هستند که افراد با اتصال به آنها از خواندن نماز طبیعتاً بدون اینکه کاری کنند، بی‌نیاز می‌شوند.

6- حلقه «اعوذ»

 این حلقه با بار برائت‌جویی ظاهری از شیطان و فرار از بار مسئولیت پاسخ‌گویی به لایه‌های تقدیس ابلیس در فرقه طراحی شده است که به نوبه خود جالب توجه می‌باشد. 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ