سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لازم ترین دانش بر تو آن است که صلاح دینت را به تو نشان دهد و مایه تباهی اش را برایت روشن سازد . [امام علی علیه السلام]
 
چهارشنبه 90 مرداد 12 , ساعت 10:53 صبح

پرسش از شما : 

درجات و مراتب اخوندی چیست و شامل چه رشته هایی میشود ؟ایا علم یک مرجع تقلید از ایت الله بیشتر است ؟

پاسخ از ما :

 فرهیخته عزیز،آنچه هم اکنون به عنوان دستگاه روحانیت شیعه مرجعیت مذهبی جامعه شیعه ایران را عهده‌دار است خاستگاهی دیرینه دارد.
توجه به این خاستگاه ریشه‌دار و اصیل می‌تواند ما را در شناختن هویت جامعه دینی ایران که پیوندی سترگ با جریان تفکر اسلامی و بالاخص شیعی دارد یاری ‌رساند.
اطلاق«روحانیت» و «روحانی» بر حوزه علمی مسلمانان و بر دانشمندان اسلامی، یک اصطلاح جدید است که ظاهراً محصول سده‌های جدید است.

و از آنجا که در دین اسلام و فرهنگ شیعی نیز اعتلای روح و جان بشری غایت موجودیت عالمان دانسته شده است، این نامگذاری از سوی روحانیت اسلامی و شیعی به رسمیت شناخته شد، از سوی دیگر نهاد روحانیت، مرکز انحصاری علم و دانش در جوامع اسلامی و جامعه ایران بود. مراکز علمی شیعه به حوزه‌های علمیه موسوم بوده‌اند. می‌توان گفت: تا حدود صدسال پیش از این هرکس می‌خواسته است از جرگه بی سوادی خارج ‌شود و به حلقه دانایان و عالمان و فرهیختگان درآید تنها و تنها می‌بایست در مدارس قدیم که از مکتب یا مکتبخانه در دوران کودکی آغاز می‌شده است شروع می‌کرد. در مکتبخانه علوم مقدماتی و آشنایی‌های مقدماتی با قرآن و مسائل بنیادین اخلاقی و مذهبی به کودکان آموزش داده می‌شد. از آنجا که دانش در گذشته فقط به خاطر خود دانش فضیلت شمرده می‌شد، برخلاف جوامع امروزی که دانش و تحصیلات موقعیت شغلی و اجتماعی او را تعیین می‌کند از خیل دانش‌آموختگانی که مکتب را تمام می‌کردند تنها افراد انگشت شماری به حلقه درس مدارس عالی آن روزگاران (حوزه‌های علمیه) وارد می‌شدند. یعنی آنان که حقیقتاً تشنه دانش و معرفت بودند.
القاب و عناوین روحانیون در قدیم :
پیش از آن در کتاب‌ها و نوشته‌ها هیچ‌یک از طبقات روحانیت با القاب امروزی مثل آیت الله وحجت الاسلام و... نام برده نشده‌اند. بلکه عناوینی که به کار می‌رفته است معمولاً به این صورت بوده است که برخی از آنها هنوز هم رواج دارند:
شیخ: معانی مختلفی دارد، از جمله: پیر، حکیم، دانشمند و به طور کلی عنوان احترام‌آمیزی بوده است که برای بزرگان و اهل‌فضل به کار می‌رفته مثل: شیخ سعدی، شیخ‌الرئیس ابوعلی‌سینا، شیخ عطار و ... از جمله برای علمای دین نیز به کار می‌رفته است.
البته گفتنی است که برای علمای دینی که از فرزندان پیامبر اسلام صلی‌الله علیه‌وآله بوده‌اند به جای عنوان«شیخ» از لقب«سید» استفاده می‌شده است. سید: همان طور که گفته شد برای سادات اطلاق می‌شده است مثل سیدمرتضی و سیدرضی.
اما درباره واژه ملّا: صیغه مبالغه از ریشه«ملأ» به معنی«پر» می‌باشد و ملّا یعنی کسی که پر و لبریز از علم و حکمت است.
میرزا: ظاهراً مخفف امیرزاده باشد و به ندرت برخی از علما با این عنوان ذکر شده‌اند. مثل میرزای شیرازی و میرزای قمی.
آقا: بسیاری از عالمان دینی نیز با این نام خوانده می‌شوند و معمولاً با یکی از عناوین دیگر ترکیب می‌شده است مثل: آقا شیخ...، آقا میرزا...
علامه: به معنی کسی که بسیار زیاد علم و دانش دارد. به عده کمی از علما اطلاق می‌شده که سرآمد همگان بوده‌اند. مثل علامه حلی .
آخوند: ظاهراً مخفف جمله«آقاخواند» است. این اصطلاح در قدیم لقب بوده مثل آخوند خراسانی و...که الان به طبقه روحانی، اطلاق می‌شود.

ظاهرا این القاب به ترتیب،شیخ ،(سید)،آقا ،»ملا،میرزا ،علامه ،آخوند،و در دوران جدید هم اصطلاحات حجت الاسلام‌ والمسلمین، آیت الله و آیت الله العظمی و.....در جهان علمی شیعه بکار رفت .
نام و القاب تعدادی از علمای متقدم شیعی جهت آشنایی ذیلاً ذکر می‌شود:
1- محمدبن محمدبن نعمان معروف به شیخ مفید(قرن چهارم هجری)
2- شیخ ابوجعفرطوسی معروف به شیخ الطائفه(قرن پنجم)
3- شیخ بهاءالدین محمدعاملی معروف به شیخ بهایی
4- شیخ جعفرکاشف الغطاء(قرن سیزدهم)
5- سیدمهدی بحرالعلوم(قرن دوازدهم)
6- آقا حسین خوانساری(قرن یازدهم)
7- آقا جمال خوانساری(قرن دهم)
8- شیخ صدوق(قرن چهارم)
9- سیدمرتضی و سیدرضی (جامع‌ نهج‌البلاغه) (دو برادر فقیه قرن چهارم)
10- ملاهادی سبزواری
11- ملامحمدباقر سبزواری(قرن یازدهم)
12- میرزا محمدحسن شیرازی(تحریم کننده قرارداد تنباکو)
13- علامه مجلسی(از علمای دوره صفویه)
14- علامه حلی(قرن هفتم)
15- آخوند ملامحمدکاظم خراسانی(از علمای مشروطه‌خواه) ... و هزاران عالم دیگر.

با این حال در گذشته این مراتب نوع دیگری بود . در سده 4 قمری عنوان ثقه الاسلام برای محمد بن یعقوب کلینی به کار رفت. (دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج 2، ص 260) محمد بن یعقوب کلینی در نزد همه طوائف اسلامی مقبول بود، شیعه و سنی به او مراجعه می کردند و روی همین اصل به ثقه الاسلام شهرت یافت. او نخستین کسی است که در دوره اسلامی به این لقب اختصاص یافت. (ریحانه الادب، ج 5، ص 79، کلمه کلینی)

در سده پنج هجری قمری عنوان «حجه الاسلام» برای امام محمد غزالی به کار رفت. (دائره المعارف بزرگ اسلامی و ریحانه الادب، ج 4، ص 237

در سده هفتم هجری قمری عنوان «محقق» برای جعفر بن حسن حلی به کار رفت. (دائره المعارف بزرگ اسلام) کتاب «شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام» نوشته همین محقق است و جواهر الکلام که در 43 جلد چاپ شده، شرح همین شرایع است.
در سده هشت هجری قمری عنوان علامه و آیت الله برای حسن بن یوسف حلی به کار رفت که معروف به علامه حلی است. این لقبها قرنها مختص همین علماء بود.
در سده چهاردهم هجری قمری کاربرد برخی از این عنوان ها برای گروهی از فقهاء تکرار شد و رفته رفته گسترش یافت.

القاب و عناوین روحانیون در عصر امروز:
درباره نام‌ها، القاب و عناوین علما و روحانیون باید گفت که القاب جدید تحت عناوین حجت الاسلام و حجت الاسلام‌ والمسلمین، آیت الله و آیت الله العظمی و... ظاهراً از دوران مشروطیت به بعد مورد استفاده قرار گرفته است.
القابی مانند حجت الاسلام و آیت الله و ... سابقه‌ای طولانی ندارند و از حدود صدوپنجاه سال پیش مورد استفاده قرار گرفته است. این عناوین، عنوان‌های رسمی و اعطایی نیستند بلکه بیشتر جنبه عرفی دارند. و شبیه سلسله مراتب سازمانی و اداری مثل درجات نظامیان و... است .
با همه این توصیفات در یک تقسیم‌بندی کلی می‌توان مراتب ودرجه علمی روحانیت را اینگونه نام برد :
ثقه‌الاسلام: به معنی«مورد وثوق و اطمینان برای اسلام» است و معمولاً به کسانی اطلاق می‌شود که به تازگی به کسوت طلبگی در آمده‌اند و معمولاً تازه لباس روحانی به تن کردند.
حجت الاسلام :دلیل و برهان اسلام وحجت‌الاسلام والمسلمین به معنی «دلیل و برهان و راهنمای اسلام و مسلمین»: به اکثریت قشر روحانی اطلاق می‌شود که مراحل مقدماتی تحصیلات حوزوی را گذرانده‌اند و در سطوح عالیه دروس حوزوی نیز یا مشغول به تحصیلند و یا آن را به اتمام رسانده‌اند ولی به درجه اجتهاد نائل نگردیده‌اند.
حجت الاسلام به معنی «دلیل و برهان اسلام»: همان ارزش لقب پیشین را دارد لکن مقداری از آن پایین‌تر است و به کسانی که تازه از مرحله ثقه‌الاسلامی ارتقا پیدا کرده‌اند اطلاق می‌شود.
آیت الله: به روحانیونی گفته می‌شود که سطوح عالی حوزوی را به اتمام رسانده و در یک یا چند باب فقهی صاحب‌نظر شده‌‌اند و به اصطلاح به درجه اجتهاد رسیده‌اند. این افراد در فروع دین مجاز به تقلید از مرجع تقلید نیستند و باید از خودشان تقلید کنند اما کسی هم نمی‌تواند از آنان تقلید کند.
آیت الله العظمی: از میان علمایی که به درجه اجتهاد می‌رسند، پس از سال‌ها تحقیق و تدریس، عده‌ای از آنان به پختگی و تبحر علمی و صلاحیت تقوایی ممتازتری دست پیدا می‌‌کند و به مقام مرجعیت شیعه می‌رسند که در جامعه به عنوان مرجع تقلید شناخته می‌شوند. از این افراد با لقب آیت الله العظمی یاد می‌شود.
اکنون عنوانهای ثقه الاسلام و حجه السلام و آیت الله کاربرد گسترده ای دارد و هر کدام از اینها نشان دهنده سطح معینی از علم فقه است. تا قرن چهاردهم هجری، فقط علامه حلی را آیت الله می نامیدند. در اوایل قرن چهاردهم هجری نخستین بار سید محمدمهدی بحرالعلوم آیت الله خوانده شد. چند دهه پس از آن شیخ مرتضی انصاری و سید محمدحسن شیرازی آیت الله خوانده شدند. مورخان مشروطه، «آیت الله» را بر آخوند ملا کاظم خراسانی و دیگران اطلاق کردند. پیش از این همه مراجع را حجه الاسلام می نامیدند. پس از تشکیل حوزه علمیه قم توسط شیخ عبدالکریم حائری، شماری از فقهای بزرگ که در آن گرد آمدند، آیت الله لقب یافتند و به تدریج معدودی از آنها آیت الله العظمی نامیده شدند. (دائره المعارف بزرگ اسلامی) بنابر آنچه گفته شد القاب و واژه گان نیز همانند بسیاری از لوازم زندگی بشری سیر تحول داشته است و شاید راز آن در این نهفته باشد که برای نشان دادن برجستگی یک نفر در میان افرادی که قبلا هم تراز بودند به طور طبیعی از لقب ممتازتر استفاده می شود و این سیر هم چنان ادامه می یابد.

برای آشنایی بیشترتان با دروس حوزه لیست درس های سطوح اولیه را برای شما می آوریم که بعد از آن نوبت به سطوح عالیه می رسد
دروس سال اول اخلاق(1): کتاب منیه المرید- کتاب الصمدیة- کتاب الهدایة فی النحو -کتاب عقائد(1) کتاب تاریخ اسلام(1): -صرف ساده- منطق(1): -نحو مقدماتى
سال دوم اخلاق(2) ادامه کتاب منیه المرید عقائد(2) تاریخ(2) منطق(2) منطق(3) قرآن(2) نحو (2) الفیه نحو (3)
سال سوم بلاغت -اخلاق (3) عقائد(3) تاریخ(3) قرآن(3) نحو(4) نحو(5)
سال چهارم اصول(1) عقائد(4) بدایة المعارف- تاریخ(4) سیره پیشوایان- قرآن(4) گزیده تفسیر نمونه -فقه(1) شرح لمعة -فقه(2) شرح لمعة
سال پنجم اصول(2) اصول الفقه عقائد(5) بدایة المعارف- تاریخ(5) سیره پیشوایان قرآن(5) گزیده تفسیر نمونه- فقه(3) شرح لمعة -فقه(4) شرح لمعة
سال ششم حکومت اسلامی- اصول(3) اصول الفقه- آشنایى با فلسفه -آیین نگارش - بر بال قلم- تاریخ(6) --قران(6)علوم قرآنی -مختصر التمهید فقه(5) - فقه(6) شرح لمعة
سال هفتم فلسفه - بدایة الحکمة- اصول - رسائل -عقاید- محاضرات فی الالهیات -تفسیر جوامع الجامع- فقه(1) مکاسب -فقه(2) مکاسب
سال هشتم اصول(1) رسائل اصول(2) رسائل -رجال -کلیات فی علم الرجال-عقاید- محاضرات فی الالهیات- تفسیر جوامع الجامع -فقه (3) مکاسب
سال نهم اصول - کفایة الاصول- رجال -کلیات فی علم الرجال -تفسیر - مکاسب فقه(4)(5) - فلسفه - نهایة الحکمة
سال دهم اصول (1) کفایة الاصول اصول (2) کفایة الاصول- اصول الحدیث و احکامه -تفسیر - المیزان - فقه (6) - مکاسب -فلسفه - نهایة الحکمة
 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ