پرسش از شما :
در مورد آقای سازگارا و زندگی ایشان چه اطلاعات مستندی دارید؟ چرا با نخبگان سیاسی کشور چنین رفتارهای صورت می گیرد؟
پاسخ از ما:
محمد حسن (محسن) سازگارا، فرزند محمدعلی، در سال 1333 در خانوادهای نسبتاً مرفه در تهران متولد و پس از پایان تحصیلات متوسطه، وارد دانشگاه صنعتی آریامهر (شریف کنونی) شد که احتمالاً در سال 1351 بوده است. سازگارا پس از مدتی از ادامه تحصیل در این دانشگاه معتبر ایرانی منصرف شد و به آمریکا رفت تا در دانشگاه شیکاگو در رشته فیزیک تحصیل کند. در آن جا به فعالیتهای سیاسی روی آورد و بنا به گفته برخی، به عضویت نهضت آزادی در آمده و عضو انجمن اسلامی دانشجویان در آمریکا و کانادا شد: «من خودم پیش از انقلاب هم مبارز خارج از کشور بودم. وقتی برای ادامه تحصیل به خارج رفتم از فعالین جنبش دانشجویی خارج کشور هم بودم» (شنود اشباح، ص 601). به نظر نمیرسد وی در داخل کشور در قبل از انقلاب فعالیت سیاسی خاصی داشته و یا عضو تشکلی بوده و خروج وی از کشور در آن زمان هم نمیتوانسته انگیزه سیاسی داشته باشد.
سرانجام در زمستان سال 57 و در آستانه تحولات منجر به سقوط رژیم پهلوی، به واسطه و توصیه ابراهیم یزدی، که خود ارتباطات گستردهای را با سیاستمداران غربی به هم زده بود، برای انجام «امور خبرنگاری و ترجمه متون» به نوفل لوشاتو اعزام شد و ظاهراً به همین دلیل تحصیلاتش در آمریکا نیز ناتمام ماند.
او در روزهای نخست انقلاب به همراه مرحوم لاهوتی، ابراهیم یزدی، صباغیان و... در پادگان حر (باغشاه سابق) اعلام تشکیل سپاه کردند. او در این مقطع مسئول اطلاعات و تحقیقات سپاه بود. با توجه به تشکیل چند سپاه دیگر در نهایت این سپاه ها در هم ادغام شد و اغلب عناصر لیبرال و همراه با این گروه از سپاه کنار نهاده شدند، وی نیز بعداز گذشت چندین ماه خارج و به رادیو پیوست. ابتدا در بخش تفسیرهای سیاسی و سپس مدیریت تولید رادیو را عهده دار شد. به فاصله اندکی به عنوان معاون سیاسی-اجتماعی و قائم مقام مشاور در امور اجرایی منصوب می شود. همراهی وی با بهزاد نبوی در حالی بود که وی به عضویت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز درآمده بود و به عنوان معاون، بهزاد نبوی را در دوره وزارت صنایع سنگین نیز همراهی می کرد.
سازگارا توسط قطب زاده به سرپرستی رادیو منصوب شد و بعد در زمان نخست وزیری شهید رجایی به این نهاد پیوست و در سمت مشاور سیاسی بهزاد نبوی فعالیت کرد. در روز انفجار دفتر نخست وزیری در سالن نبود و در معرض اتهام قرار گرفت و هیچ گاه توضیح قانع کننده ای در این زمینه ارائه نکرد که چه رابطه ای با کشمیری داشتهاست.
نویسنده «شنود اشباح» در کتابش آورده است که بعد از انفجار نخست وزیری در حالی که هیچ نشانه ای از مجروح شدن کشمیری نبود، بهزاد نبوی، بهزاد باستانی، محسن سازگارا (معاون سیاسی اجتماعی بهزاد نبوی)، بیژن تاجیک، علی اکبر تهرانی و محمد رضوی، هسته اصلی «شهیدسازی» از کشمیری و انتشار خبر «شهادت» او را شکل دادند. مخصوصاً سازگارا محکم روی این قضیه مانور داده و در جمع آوری مقداری خاکستر از محل انفجار و قرار دادن آن در تابوت کشمیری سعی زیادی داشت و از یک زن به عنوان همسر کشمیری دعوت کرده بود تا در مراسم ختم او شرکت کند، در حالی که خانواده کشمیری قبلاً به خارج از کشور فرستاده شده بودند. وی دو بار در سال های 63 و 65 به اتهام همکاری با منافقین و دست داشتن در انفجار نخست وزیری بازداشت شد و هر دو بار به دلیل کمبود مدارک و نیز اعمال نفوذ حامیانش از مجازات در امان ماند؛ هر چند اتهامات او هیچ وقت پاک نشدند و بخصوص در سالیان اخیر و در پی مواضع او علیه انقلاب و نظام به نوعی تأیید هم شده اند.
پس از مختومه شدن پرونده انفجار مقر نخست وزیری، سازگارا به وزارت صنایع تحت مدیریت بهزاد نبوی رفت و مدتی رئیس سازمان گسترش و نوسازی صنایع شد. در سال 68 و در روزهایی که سخن از رفتن او به ریاست سازمان برنامه بود از فعالیت های حکومتی جدا شد و ترجیح داد در بخش صنعت فعالیت نماید. سازگارا تا سال 80 در مشاغل مختلف اجرایی و صنعتی در ایران مشغول به کار و عضو هیئت مدیره برخی از شرکت های بزرگ کشور، مانند ایران خودرو، تراکتورسازی و داده پردازی بود و به نظر می رسد در همین سالها توانست توان مالی خوبی پیدا کند و به مانند سایر همفکرانش که بعداً مدعی اصلاحات شدند، ابتدا بر منابع مالی مطمئن بخصوص در صنعت و ساختمان مسلط شده و سپس برنامه های خود را در چهارچوب اصلاحات و روشنفکری دینی پی بگیرد.
سازگارا در انتخابات هشتم ریاست جمهوری برای شرکت در انتخابات ثبت نام کرد اما از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد و همین باعث گردید این شورا را هم به عنوان یکی از موانع عملی شدن منویات خود و همفکرانش مورد حمله و تخطئه قرار دهد.
در مقطعی دیگر، او برای نفوذ در ساختار حاکمیت به شورای شهر روی آورد و از جمله نامزدهای اصلاح طلبان برای شهرداری تهران شد اما با پیروزی محافظه کاران در انتخابات اسفندماه سال 81 این موضوع منتفی گردید.
سازگارا در دولت پنجم و ششم با مرکزتحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری که دوستانش همچون حجاریان در آن فعال بودند همکاری داشت و در کنار این، خود رابه عنوان یکی از موثرترین اعضای حلقه کیان به عنوان ارگان اصلی استحاله دینی در کشور معرفی می کند.
سازگارا پیش از انتشار روزنامه جامعه، مؤسسه ای مطبوعاتی را اداره می کرد که از جمله نشریات آن، هفته نامه آینه بود. بعد از پیروزی جبهه اصلاحات درانتخابات دوم خرداد، سازگارا چهره خودرا نه تنها به عنوان یک فعال سیاسی و نظریه پرداز اقتصادی دولت بلکه به عنوان مسئول اصلی روزنامه جامعه از شاخص ترین روزنامه های دوم خردادی مطرح می کند. روزنامه ای که به عنوان نخستین روزنامه جامعه مدنی مطرح می شود. او در سلسله روزنامه های زنجیره ای بعدی نیز به همکاری پرداخت. در نهایت سازگارا بعد از وقایع خرداد ماه سال1382 در کوی دانشگاه و هم چنین مطالب منتشر شده برخی از سایت ها به نقل از وی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی بازداشت می شود اما این بار نیز با حمایت برخی از نمایندگان مجلس ششم از زندان آزاد می شود.
وی بعد از آزادی از زندان برای معالجه از کشور خارج می شود وبه انگلیس و سپس به آمریکا می رود و در آنجا ماندگار می شود. محسن سازگارا در حال حاضر مدیر مرکز تحقیقات ایران معاصر در واشنگتن است که به طور مستقیم تحت نظر CIA اداره می شود. وی به طور هفتگی به همراه علیرضا نوریزاده در برنامه تلویزیونی تفسیر خبر که از تلویزیون فارسی صدای آمریکا پخش میشود، بهعنوان کارشناس به توهین و ایراد اتهام بر علیه نظام جمهوری اسلامی می پردازد. برنامه ای که این روزها با تواتر بیشتری پخش می گردد. در حال حاضر محسن سازگارا حقوق بگیر دولت آمریکا در آمریکن اینترپرایز ، واشینگتن انستیتو و VOA و پسرش شهاب سازگارا حقوق بگیر رادیو فردا است.
واشینگتن انستیتو موسسه ای است که دیلی استار درباره علت منصوب شدن دنیس راس به عنوان مشاور مخصوص هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده، در امور خلیج [فارس] و کشور های آسیای جنوب غربی من جمله ایران، می نویسد: انتصاب راس به علت وابستگی و همچنین همکاری پیشین او با گروه هایی نظیر انستیتو واشینگتن برای سیاست های شرق که از طرفداران اسرائیل است می باشد.
مؤسسه امریکن اینترپرایز نیز از لابی های صهیونیستی است که خواهان تغییر نظام سیاسی در جمهوری اسلامی ایران هستند. صدای آمریکا یا V.O.A نیز فرستنده رسمی سازمان سیا است که با کلان مصوب بودجه کنگره این کشور علیه جمهوری اسلامی فعالیت می کند.
رسوایی او تا به حدی بود که حتی چندی پیش محسن سازگارا مورد انتقاد برخی اپوزسیون خارج از کشور قرار گرفت که چرا به قیمت فروختن ارزان کشور برای خود کسب سرمایه می کند و رفتارهای او به حدی مشمئز کننده بود که موجی علیه وی در میان فراریان خارج نشین نیز فراگیر شد.
به طور کلی، مقاطع فعالیت فکری و عملی وی را می توان چنین در نظر گرفت:
تا مقطع انقلاب (نزدیک شدن به مرکزیت نهضت اسلامی)؛ تا تأسیس سپاه پاسداران (نفوذ در ارگان های انقلابی)؛ تا انفجار نخست وزیری (همکاری پنهان با گروهک ها)؛ تا ورود به بخش صنعت (حفظ حضور و نفوذ در حاکمیت)؛ تا خرداد 76 (زمینه سازی تغییر نرم نظام)؛ تا تعطیلی و توقیف روزنامه های زنجیره ای (ترویج افکار التقاطی و ایجاد شکاف فکری و نظری میان مردم و نظام)؛ تا خروج از کشور (حمله آشکار به ارکان نظام)؛ بعد از خروج از کشور (تشکیل حلقه کیان خارجی و سازماندهی اپوزیسیون فکری علیه نظام).
برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به:
- گزارش تحلیلی از تولد تاکنون محمد حسن سازگارا ، مسعود محمدی ، سایت تابناک.
- نگاهی به نقش متهمان یک پرونده همچنان مفتوح در غائله اخیر ،هم پروندهایها ، محمد مهدی اسلامی ، سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اربعین
شاخصههای اندیشه سیاسی شهید بهشتی
آل خلیفه و حامیانش باید پاسخگوی تداوم فشارها بر شیخ عیسی قاسم با
جوانان پس از پیروزی انقلاب اسلامی دین گریز شده اند یا دین گرا؟
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 7
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 6
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 5
سند 2030 - بخش چهرام
سند 2030 - بخش سوم
[عناوین آرشیوشده]