پرسش از شما :
تاریخچه و عملکرد جریانهای چپ (سازمان مجاهدین خلق(منافقین) ) در ایران در پس از انقلاب چگونه بوده است؟
پاسخ از ما:
- مروری بر تاریخچه و عملکرد سازمان منافقین
سازمان مجاهدین خلق(منافقین)، نام سازمان مسلحی است که در اواسط دهه 1340 برای مبارزه با حکومت محمد رضا شاه پهلوی تشکیل شد.
بنیانگذاران این سازمان، محمد حنیف نژاد، سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان نام داشتند که در پانزدهم شهریور 1344، این سازمان را تاسیس کردند. این 3 تن از فعالان مسلمان جبهه ملی دوم ایران بودند که پس از تشکیل نهضت آزادی از فعالان یا هواداران آن سازمان بودند. این سازمان که مشی مبارزه مسلحانه را برگزیده بود، این مشی را از سرکوب تظاهرات 15 خرداد 42 توسط رژیم شاه و نیز بیثمر بودن مبارزات گذشته و نهایتا فراگیر بودن جنبشهای مسلحانه و فرهنگ استفاده از سلاح در منطقه و جهان استنتاج کرده بود.
بنیانگذاران سازمان، در ابتدا 6 سال را مصروف سازماندهی، جذب نیرو و کسب آموزشهای نظامی کردند، ولی در شهریور 1350، در یک یورش ساواک، نزدیک به 90 درصد افراد سازمان بدون اینکه حتی یک تیر شلیک کنند، دستگیر شدند و بهجز چند نفر که اعدام شدند، بقیه از جمله مسعود رجوی تا زمان پیروزی انقلاب، در زندان به سر بردند.
سازمان، در ابتدای کار شروع به تدوین ایدئولوژی خود نمود. در این راستا، در ابتدا مطالعاتی توسط اعضای سازمان صورت گرفت. در منابع مطالعاتی سازمان، هم کتب مذهبی و اسلامی و بویژه آثار مهندس بازرگان و نیز آثار مارکسیتی نیز به چشم میخورد. سازمان در این راستا، شروع به تالیف کتابهایی نمود. نخستین کتاب سازمان مجاهدین خلق(منافقین)، متدولوژی یا شناخت نام داشت که تفاوت چندانی با دیدگاههای مارکسیستی نداشت. این کتاب که حاصل مطالعات جمعی کادرهای اصلی سازمان طی سالهای 1344-47 بود، با آنکه بر اساس مبانی مارکسیستی- اسلامی نوشته شده بود، ولی به لحاظ بینش معرفتی، دقیقا مبانی مارکسیستی را پذیرفته بود. دومین متن تدوین شده در سازمان، کتاب راه انبیاء راه بشر، کار محمد حنیف نژاد است که بر اساس تئوریهای مهندس بازرگان در کتاب راه طی شده نوشته شد. علاوه بر اینها سازمان، چندین کتاب و جزوه دیگر نیز تهیه کرد که میتوان به کتاب تکامل و کتاب اقتصاد به زبان ساده اشاره کرد.
بنا به گفته یکی از اعضای مرکزی مجاهدین، تحلیل سازمان بر این بود که برای مبارزه جدی علیه امپریالیسم و دست نشاندگان آن بایستی مبارزه مبتنی بر یک ایدئولوژی اسلامی راستین باشد و باید اسلام را از حشو و زوائد و پیرایههای آن پاک کرد، در این راستا، سازمان، روحانیت را رد میکرد و نقشی برای آن قائل نبود. و معتقد بودند که باید اسلام اصیل و بیپیرایه را از سرچشمه زلال آن، یعنی قرآن و تا حدودی نهج البلاغه و آن هم بر پایه استنباط خود سازمان که بهاصطلاح مجهز به علم مبارزه و تشخیص صحیح از سقیم در شرایط پیچیده امروزی است، بهدست آورد. سازمان از سوی دیگر، قائل به معصومیت پیامبر اسلام (ص) و ائمه هدی (ع) نبود و معتقد بودند که آنها نیز دچار خطا و اشتباه میشدند. در بخش آموزشهای سیاسی و اجتماعی، بیشتر آنان به نوعی تحت تاثیر مارکسیسم- لنینیسم قرار داشته و در علوم اجتماعی، دیدگاههای چپ را به عنوان مسائل علمی میپذیرفتند و در مورد مسائلی فیالمثل مانند طبقات جامعه و مناسبات آنان با مسئله تولید و اساسا نظریه ماتریالیسم و غیره ایدههای آنان با مارکسیسم تفاوتی نداشت.
بهتدریج سازمان منحرف، از مبانی اسلامی دورتر شد و هر چه بیشتر به سمت مارکسیسم تغییر جهت داد تا جاییکه در سال 1354 عدهای از افراد سازمان عقاید مذهبی خود را ترک کردند و اعلام مینمودند که مارکسیسم را به عنوان منطق برتر مبارزه و تنها ایدئولوژی مبارزه اختیار کردهاند. پس از اعلام بیانیه تغییر ایدئولوژی سازمان و انشعاب آن به دو بخش اسلامی و مارکسیستی، مسعود رجوی که در زندان بود، هدایت بخش مذهبی مانده این جریان را بر عهده گرفت و پس از این سال تا 1357 تنها، اعضای مارکسیست شده سازمان در بیرون فعال بودند و از مجاهدین مذهبی، کسی در بیرون از زندان نبود.
مسعود رجوی همراه با 15 نفر از اعضای باقی مانده منافقین در 30 دی ماه 57 از زندان آزاد شده و به همراه خود از داخل زندان، بخشی از اعضا را که هنوز به مرکزیت سابق مذهبی وفادار مانده بودند را به عنوان سازمان جدید مجاهدین خلق ایران معرفی کرد و خودش به عنوان تنها بازمانده مرکزیت سابق، ادعای رهبری سازمان را کرد و پس از آن مشغول سازماندهی و عضوگیری شد.
سازمانمنافقین، پس از پیروزی انقلاب تا خرداد 1360، تلاش داشت خود را همراه مردم و مدافع حقوق آنان جلوهگر سازد. این سازمان در جریان همه پرسی نظام جمهوری اسلامی ایران در فروردین 1358 بهطور ضمنی با پرسش جمهوری اسلامی، آری یا نه، اظهار مخالفت میکرد، سپس در جریان تدوین و تصویب قانون اساسی در انتخابات تصویب قانون اساسی شرکت نکرد. بعدها در جریان انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری مسعود رجوی خود را به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری مطرح کرد ولی امام خمینی، ضمن یک موضع گیری قاطع اعلام کردند که کسانی که به قانون اساسی رای مثبت ندادهاند، حق ندارند، رئیس جمهور شوند. پس از این وقایع، سازمان بهدلیل حذف کاندیدای خود، انتخابات ریاست جمهوری را تحریم کرد.
پس از این وقایع، سازمان که تنها راه موجود برای مطرح کردن خود را ایجاد غائله و غوغا میدید، در اقدامی هماهنگ و با زمینه چینی، دست به ایجاد درگیریها و آشوبهایی پراکنده و نامنظم در اقصی نقاط کشور، به درگیری با اقشار مختلف مردم و نیروهای انقلاب مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرداخت. سازمان رفته رفته به رودررویی مستقیم با نظام جمهوری اسلامی پرداخت و در تاریخ 30 خرداد 60 با صدور اطلاعیهای، رسما وارد جنگ مسلحانه با نظام شد و برای براندازی حکومت اسلامی از طریق مسلحانه خیز برداشت. در این روز کادرهای سازمان به خیابانها ریختند و مردم را به سرنگونی جمهوری اسلامی دعوت کردند. بعد از این تاریخ بود که موج ترورهای گسترده سازمان در نقاط مختلف کشور، اقشار گوناگون مردم و نیز مسئولان نظام را آماج قرار داد.
در تاریخ 7 مرداد 1360، ابوالحسن بنی صدر بعد از اینکه مجلس شورای ملی، به بیکفایتی سیاسی وی رای داد، و متعاقبا توسط امام خمینی، از مقام ریاست جمهوری عزل شد، به اتفاق مسعود رجوی، سرکرده سازمان مجاهدین خلق، از ایران گریختند و پس از ورود به فرانسه، از آنجا مبارزه مسلحانه و تروریستی خود بر علیه نظام جمهوری اسلامی را ادامه دادند.
این سازمان، پس از انجام عملیاتهای تروریستی متعدد در ایران، در جریان جنگ ایران و عراق، با حمایت حکومت صدام در عراق مستقر شد و البته در آمریکا و کشورهای اروپایی نیز به فعالیتهای خود علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه دادند. در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، این سازمان با استخبارات عراق، همکاری تنگاتنگی داشته و ماموریتهای اطلاعاتی را برای عراقیها در خاک ایران به انجام میرسانده است.
سازمان مجاهدین خلق که از تابستان 1365 تشکیلات و مرکزیت خود را به عراق انتقال دادند از آن تاریخ به بعد تحت حمایت مالی، پشتیبانی و تبلیغی صدام قرار داشت. یک هفته پس از پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل از سوی ایران، سازمان منافقین در تاریخ سوم مرداد 67، عملیاتی با نام فروغ جاویدان را در تجاوز به مرزهای ایران آغاز نمود. در این عملیات ، نیروهای سازمان با استفاده از تسلیحات اهدایی صدام و دیگر کشورهای عربی، از سر پل ذهاب و اسلام آباد غرب آغاز کردند. نیروهای سازمان به زعم خود قصد داشند در مدت 33 ساعت و در 5 مرحله، خود را به تهران برسانند، ولی با مقاومت نیروهای ایرانی اعم از بسیج و سپاه و... روبروشدند. نیروهای ایرانی، طی عملیات مرصاد، منافقین را در مناطق مرزی متوقف ساخته و بسیاری از نفرات سازمان را به قتل رساندند. این شکست، ضربه شدیدی بر روحیه باقی مانده نیروهای این سازمان وارد آورد و در پی این عملیات، سازمان هر روز بیش از پیش منزویتر شد.
با بررسی کارنامه این سازمان، میتوان سازمان منافقین را به عنوان یک سازمان کاملا تروریستی نامید که اغلب نیز ترورهای خود را به طور رسمی اعلام میدارند. در سالهای 61و 60، علاوه بر تهران و شهرهای اطراف آن، تعداد کثیری از مردم بیگناه در نقاط مختلف کشور، مورد حمله تروریستهای مسلح سازمان قرار گرفتند و به شهادت رسیدند.
در طی این سالها، افراد بیگناه زیادی، در جریان این ترورهای کور، در محل کار و تحصیل خود هدف گلولههای سازمان قرار گرفتند. مسعود رجوی، خود مدعی است که از سال 1360 تا 61 منافقین تعداد دوازده هزار تن از نیروهای جمهوری اسلامی را ترور کرده است. همچنین بنا به گزارش منابع سازمان در سال 66 و بعد از تاسیس ارتش سازمان، مجموعا 23 بار عملیات نظامی در منطقه نوار مرز ایران و عراق با کمک و پشتیبانی ارتش رژیم صدام، صورت گرفته است که در این عملیاتها، جمعا 5880 نفر از نیروهای جمهوری اسلامی، شهید شدهاند.
علاوه بر این ، اقدامات تروریستی این سازمان در داخل کشور به شدت محکوم گردیده است و این سازمان، هیچگونه پایگاه مردمی و اجتماعی در داخل ایران ندارد، مجامع بین المللی نیز این سازمان را بهعنوان یک گروه تروریستی میشناسند.
منابع جهت مطالعه احزاب سیاسی و جریان های چپ در ایران:
1- رسول جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی- سیاسی ایران سالهای 1320 -1375، تهران: موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ دوم،. 1380
2- علی اکبر راستگو، منافقین خلق در آیینه تاریخ، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
3- انقلاب اسلامی و سازمان منافقین خلق، موسسه فرهنگی قدر ولایت،1381.
4- سازمان منافقین خلق، پیدای تا فرجام (1344-1384)، تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1385، 3جلد.
5- سیاست و سازمان حزب توده از آغاز تا فروپاشی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی » .
6- آبراهامیان، یرواند؛ ایران بین دو انقلاب، مترجم احمد گل محمدی، تهران، نشر نی، 1377.
7- مدنی، سید جلالالدین؛ تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1361، ج 2.
8- نوذری، عزتالله؛ تاریخ احزاب سیاسی در ایران، شیراز، نوید، 1380.
9- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چپ در ایران به روایت اسناد ساواک، تهران، وزارت اطلاعات، 1380.
10 - فوزی، سیدیحیی؛ تحولات سیاسی – اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی، تهران، نشر عروج، 1384، ج 1.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اربعین
شاخصههای اندیشه سیاسی شهید بهشتی
آل خلیفه و حامیانش باید پاسخگوی تداوم فشارها بر شیخ عیسی قاسم با
جوانان پس از پیروزی انقلاب اسلامی دین گریز شده اند یا دین گرا؟
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 7
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 6
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 5
سند 2030 - بخش چهرام
سند 2030 - بخش سوم
[عناوین آرشیوشده]