پرسش از شما:
تاریخچه و عملکرد جریانهای چپ (سازمان چریکهای فدائی خلق )در ایران در پس از انقلاب چگونه بوده است؟
پاسخ از ما:
تاریخچه و عملکرد سازمان چریکهای فدائی خلق
سازمان چریکهای فدائی خلق از ادغام دو گروه مارکسیست - لنینیست در فروردین1350 تشکیل شد. گروه اول در سال 1342توسط پنج دانشجوی دانشگاه تهران به نامهای بیژن جزنی، عباس سورکی، علیاکبر صفائیفراهانی، محمد آشتیانی و حمید اشرف بهوجود آمد که معروف به گروه جزنی – ظریفینیا یا سیاهکل بودند.
گروه دوم تشکیلدهندهی سازمان را دو دانشجوی مشهدی مقیم تهران با نامهای مسعود احمدزاده و امیرپرویز پویان، رهبری میکردند. گروه احمدزاده پویان در اواخر سال 1346 توسط تعدادی از فعالان جبههی ملی از جمله عباس مفتاحی تأسیس شد. گروه اول تیم روستایی و گروه دوم تیم شهری این سازمان جدید را تشکیل دادند.
استراتژی اصلی سازمان چریکهای فدائی خلق بسیار ساده بود: جنگ چریکی ..
ضدیت با مالکیت خصوصی و ترویج مالکیت عمومی، دشمنی با هر نوع سرمایهداری و تأکید بر سرمایهداری دولتی و سیاستهای اقتصادی دولتمحور و سوسیالیستی، ضدیت با امپریالیسم که نماد آن را با توجه به رقابت دولتها در آمریکا میدیدند، تمایل به حرکتهای مسلحانه و خشونتبار انقلابی و بیاعتنایی به روشهای مسالمتآمیز سیاسی و تأکید بر ضرورت ایدئولوژی مبارزه از ویژگیهای تفکر سازمان چریکهای فدائی خلق بود.
فعالیتهای سازمان چریکهای فدائی خلق
حمله به سیاهکل در تاریخ 19بهمن 1349 اولین عملیات چریکی از سوی چریکها در ایران بود؛ بهطوری که گفته میشود پس از حمله به سیاهکل گروهها در هم ادغام شدند و سازمان چریکهای فدائی خلق را ایجاد کردند. سازمان چریکهای فدائی خلق در ادامه با چندین عملیات مسلحانه، به پنج بانک دستبرد زدند، دو کارآگاه پلیس، یک کارخانهدار میلیونر و یک نظامی عالی رتبه را کشتند، سفارتخانههای انگلیس، عمان و ایالات متحده را بمبگذاری و دفاتر تلگراف و تلفن بینالمللی، آژانسهای هوایی ترانس ورُلد، انجمن ایران و آمریکا و مراکز پلیس در تهران، تبریز، رشت، گرگان، مشهد و آبادان را منفجر کردند.
در اواخر سال 1354سازمان چریکهای فدائی خلق به 2 شاخه تقسیم شد: شاخهی اکثریت که تا هنگام مرگ حمید اشرف در اواسط سال 1355 توسط وی رهبری میشد، بر ادامهی جنگ مسلحانه تا شکلگیری یک قیام تودهای پافشاری میکرد. اما شاخهی اقلیت طرفدار خودداری از درگیری مسلحانه، گسترش فعالیتهای سیاسی به ویژه در میان کارگران کارخانهها برقراری پیوند نزدیک با حزب توده بود. این گروه در اواسط سال 1355، به حزب توده پیوست، و تئوری تبلیغ از طریق عمل را انحراف مارکسیم نامید و گروه منشعب از سازمان چریکهای فدائی خلق وابسته به حزب توده ایران(فدائیان منشعب) را تشکیل داد. با ضربات ساواک در سال 1355 فعالیت هر دو گروه تا انقلاب اسلامی محدود شد.
فعالیت فدائیان خلق بعد از انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی، گروه فدائیان خلق توانستند خود را بازسازی و فعالیت خود را گسترش دهند و بدلیل محبوبیتی که بین جوانان و کارگران صنعتی داشتند توانستند افراد زیادی را جذب خود کنند.
از همان اولین روزهای پس از انقلاب و بویژه هنگامی که کار نشریهی هفتگی فدائیان انتشار علنی خود را آغاز کرد، سیاستهای متضاد سازمان شروع به خودنمایی کرد و از اینرو آنها نتوانستند یک موضع مشخص و صریح در مقابل جمهوری اسلامی ایران بگیرند.
آنها به مسائل قومی و منطقهای دامن زدند و در بحرانهای قومی و منطقهای در مناطق کردستان، گنبد، بلوچستان و خوزستان نقش فعالی ایفا کردند. در مورد رفراندوم نوع نظام اعلام کردند باید به مردم فرصت داد تا به حکومت مورد نظر خودشان در رفراندوم رأی دهند و جمهوری دموکراتیک خلق را پیشنهاد کردند؛ ولی در آخر همه پرسی را تحریم نمودند.
فدائیان خلق پیشنویس قانون اساسی منتشر شده را به خاطر عدم اشاره به کاپیتالیسم و امپریالیسم وابسته مورد انتقاد قرار دادند و آن را به اساسنامهی حزبی بیشتر شبیه میدانستند و معتقد بودند، پیشنویس قانون اساسی، کارگران را خلع سلاح کرده و سرمایهداران را مصلح کرده است.
سازمان چریکهای فدائی خلق همچنین در موضوعهای تنشزای اجتماعی همچون آزادی زنان، آزادی اقلیتهای قومی و مذهبی به منظور تشدید تضاد بین حاکمیت و مردم به بهرهبرداری پرداختند.
سرانجام چریکهای فدائی خلق
با سرکوب تحریکهای تجزیهطلبانهی قومی و منطقهای توسط نیروهای نظامی و منطقهای، استراتژی فدائیان نیز با شکست مواجه شد. این شکست به وقوع انشعاب در میان فدائیان انجامید. اکثریت فدائیان به خط مشی حزب توده یعنی مبارزهی سیاسی نزدیک شدند در حالی که اقلیت فدائیان همچنان بر شیوهی مبارزهی مسلحانه برای برپایی یک انقلاب تمام خلقی تأکید میکردند؛ ولی تشکیلات آنها در تابستان 1360 به همراه مجاهدین خلق که دست به عملیات مسلحانه علیه جمهوری اسلامی زده بودند، مورد حملات پی در پی نیروهای امنیتی قرار گرفت و فعالیت آنها در داخل کشور به شدت محدود شد. شاخهی اکثریت فدائیان نیز به رغم خودداری از عملیات مسلحانه به سرنوشت مشابه دچار شد. از سال 1360 به بعد هر دو شاخهی فدائیان فعالیتهای محدود خود را بیشتر در خارج از کشور ادامه دادند و در سالهای بعد شاخهی اکثریت در خارج از کشور فعالیت خود را افزایش داده و رهبران آن با تأکید بیشتری بر مبارزات مسالمتآمیز و دموکراتیک اعلام کردند که ایجاد تحول باید از طریق یک مبارزهی سیاسی و حتی با حمایت از تحولات تدریجی و درونی نظام موجود(جمهوری اسلامی) صورت گیرد. این تحولات از یک تغییر سیاسی در گروههای چریکی کمونیستی سابق ایران و گرایش آنها به سوی نوعی سوسیال دموکراسی خبر میداد. این گرایش اولا، ناشی از تحولات سیاسی و اجتماعی ایران طی سالهای بعد از انقلاب و ناکارآمدی استراتژی پیشین این سازمانها بود و ثانیا، برآمده از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بیاعتبار شدن الگوی مارکسیسم متکی بر تجربهی این کشور بود.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اربعین
شاخصههای اندیشه سیاسی شهید بهشتی
آل خلیفه و حامیانش باید پاسخگوی تداوم فشارها بر شیخ عیسی قاسم با
جوانان پس از پیروزی انقلاب اسلامی دین گریز شده اند یا دین گرا؟
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 7
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 6
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 5
سند 2030 - بخش چهرام
سند 2030 - بخش سوم
[عناوین آرشیوشده]