سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منفورترین حالتِ بنده نزد خداوند ـ عزّوجلّ ـ، هنگامی است که شکمش پُر باشد . [امام صادق علیه السلام]
 
دوشنبه 89 شهریور 29 , ساعت 1:41 عصر

پرسش از شما :

آیا کتاب 23 سال نوشته علی دشتی مانند کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی لعنه الله است؟ خواندن این گونه کتابها از لحاظ شرعی چه حکمی دارد؟

پاسخ از ما :

کتاب «بیست و سه سال» که توسط علی دشتی سناتور طاغوتی با کمک یک خاور شناس یهودی نگاشته است معجون غریبی است از تحریف قرآن و تفسیر و سیره و تاریخ و جز اینها. و خطر آن هم بیشتر از همین ناحیه است که کمتر کسی از خوانندگان درصدد برمی آید تا مندرجات کتاب را پیگیری کند و آنها را با منابع تاریخ اسلام تطبیق دهد که اگر کسی حوصلة این کار را داشته باشد

 بزودی در می‌یابد کتاب بیست و سه سال، آیتی است از تحریف تاریخ و قلب مدارک اسلامی و دگرگون‌ساختن مندرجات کتابها! <BR>گاهی متن قرآن و ترجمة آن را تغییر می‌دهد چنانکه در صفحة 22 می‌نویسد: <BR>[آیا آیة والرجس فاهجر= از پلیدی اجتناب کن (سورة مدثر آیة 5) که سی سال بعد از دهان مبارکش بیرون آمده است مؤید این فرض و حدس نیست؟]!<BR>در صورتی که می‌دانیم شکل اصلی آیه 5 از سورة مدثّر:<BR>)وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ ((مدّثر: 5). «از عذاب اجتناب کن». است نه آنچه نویسنده ادعا دارد.<BR>گاهی تاریخ را ناتمام نقل می‌کند مظهر اسلام را که به حق، پیغمبر عدالت و رحمت بوده، مردی ستمگر و سخت‌دل و بی‌رحم جلوه دهد چنانکه در صفحة 152 و 153 می‌نویسد: <BR>[یک زن را نیز گردن زدند و آن زن حسن‌القرظی بود که تا هنگام مرگ نزد عایشه نشسته و گفتگو می‌کرد، هنگامیکه نام او را بردند با گشاده‌رویی و خنده بسوی قتلگاه رفت. جرمش این بود که هنگام محاصره کوی بنی ‌قریظه سنگی پرتاب کرده بود]!! و دنبالة داستان را که در تاریخ آمده حذف می‌کند که: <BR>(آن سنگ، سنگ زیرین آسیاب دستی بود و زن مزبور متعمداً آنرا از بلندی بر سر مردی مسلمانی به نام «خلاد بن سوید» کوفته و او را کشته بود!) همانگونه که ابن هشام در کتاب «السیرة النبویة» (الجزء الثانی، صفحه 242 چاپ مصر) می‌نویسد: وهی الّتی طرحتِ الرَّحا علی خلاد بنِ سُوید، فَقتلتهُ!<BR>پیامبر گرامی اسلام هم به حکم عدالت فرمان داد تا آن زن یهودی را به سزای قتل، کیفر کنند. و گاهی بر نویسنده‌ای دروغ می‌بندد تا ادعای خود را بر ضد اسلام به کرسی نشاند! مثل آنکه در اثبات! این پندار که همانند قرآن را می‌توان آورد در صفحة 85 می‌نویسد: <BR>[بعضی را عقیده بر این است که الفصول والغایات را ابوالعلاء مَعری به قصد رقابت با قرآن انشاء کرده و از عهده بر آمده است]!<BR>در حالی که «الفصول و الغایات» به هیچ وجه شباهتی با قرآن مجید از حیث اسلوب سخن ندارد و کمترین اشاره‌ای در آن بر اینکه نویسنده‌اش قصد معارضه با قرآن را داشته نرفته است و به علاوه «ابوالعلاء مَعری» کسی است که خود در «رساله الغفران» تصریح می‌کند: <BR>«آنانکه به الحاد گراییده‌اند و آنانکه بر هدایت دست یافته‌اند و آنانکه از راه اعتدال به انحراف رفته‌اند و آنانکه (از راه‌یافتگان) پیروی کرده‌اند، همگی اتفاق نظر دارند این کتاب که محمد -صلى الله علیه وآله وسلم- آنرا آورده با اعجاز خود همه را مغلوب کرده است ... و به یک آیه از آن یا بخشی از آیه، هرگاه در میان فصیح ترین سخنان که آفریدگان بر آن توانایی دارند، قرار گیرد مانند شهابِ درخشنده‌ای است در پاره‌ای از ظلمت شب»!<BR>«وأجمع ملحد ومهتد وناکب عن المحجة ومقتد أن هذا الکتاب الذی جاء به محمد صلی الله علیه وسلم کتاب بهر بالاعجاز ... وأن الآیة منه أو بعض الآیة لتعترض فی أفصح کلم یقدر علیه المخلوقون فتکون فیه کالشهاب المتلألی فی جنح غسق». (رساله الغفران، صفحه 472 و 473، چاپ مصر).  در خاتمه به شما توصیه می کنیم از خواندن این گونه کتاب ها  که  از مصادیق کتب ضلال و گمراه کننده است خود داری کنید مگر این که خودتان اهل تحقیق باشید و بتوانید مطالب در ست  را از نادرست تشخیص دهید  ضمنا جواب اشکالات این کتاب  به وسیله دانشمند معاصر آ یت الله سبحانی  نوشته شده است می توانید از کتابفروشی ها تهیه و مطالعه نمایید 0  در هر صورت چون مولف این کتاب از دنیا رفته  و حال او برای ما روشن نیست  و ممکن است در اخر کار توبه کرده باشد بهتر است از لعن به او خوداری کنید بلکه بگویید خدا یا ان طوری که مستحق است با او رفتار کن



لیست کل یادداشت های این وبلاگ