سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، زندگی و درمان است [امام علی علیه السلام]
 
چهارشنبه 89 شهریور 24 , ساعت 2:2 عصر

پرسش از شما :

پرسش:می خواستم درباره فعالیت های اقتصادی توسط قشر روحانی و طلبه توضیح دهید. آیا این کار خوب است یا اشکالاتی دارد؟ نظر مراجع به خصوص آیت الله خامنه ای در این خصوص چیست؟ شهید مطهری هم ظاهرا بحثی راجع به ارتزاق روحانیت دارند. لطف بفرمایید نظر ایشان را هم بگویید یا نشانی منبع مورد نظر را بدهید تا من خود ببینم.

پاسخ از ما:
پاسخ: ما معتقدیم وظیفه اصلی روحانیت فهم دین، عمل به دین، تبلیغ دین و دفاع از آن و راهنمایی دیگران است. مسلما پرداختن به این امور برای بسیاری از افراد که دارایی خاصی که زندگی آنها را تأمین نمی‌کند، بدون منبعی برای درآمد میسر نیست. اما در روحانیت شیعه سهم امام تا حدودی این مشکل را حل کرده و منبعی هرچند فعلاً در حدی پائین برای معیشت روحانیان فراهم کرده است.
از دیدگاه مراجع در این باره اطلاعی نداریم.
شهید مطهری در کتاب ده گفتار که به صورت مستقل چاپ شده یا جلد 24 از مجموعه آثار مقاله ای تحت عنوان «مشکل اساسی در سازمان روحانیت» دارند که این مسئله را بررسی کرده اند. اما گفتار ایشان که بسیار خواندنی و قابل توجه است پاسخ سؤال شما نیست مگر در این حد که ضرورتها و تخصصهای زندگی امروزی باعث می‌شود که افراد اگر به دنبال کسب و کار باشند دیگر فرصتی برای تمحض در علوم اسلامی نداشته باشند.
اما نکته ای که قابل ذکر است اینکه وضعیت حاضر نسبت به زمان گذشته و زمان سخنرانی استاد مطهری بسیار متفاوت شده است و به نظر می‌آید بتوان روحانیت را در چند دسته تقسیم کرد:
1. کسانی که می‌توانند با قناعت زندگی کرده یا از راه ارث و مانند آن اموالی دارند که آنها را تأمین می‌کند، برای این گروه از ضرورتی باشد شاید بتوانند به کار اقتصادی مشغول باشند وگرنه ضرورتهای تعلیم و تعلّم و کسوه روحانیت مقدم است.
2. کسانی که سهم امام آنها را تأمین نمی‌کند اما در کارهای فرهنگی و تبلیغی و نوشتن و تحقیق و تدریس موفق هستند و این یکی از مهمترین تفاوتهای زمان حاضر با زمان سخنرانی شهید مطهری است به گمان ما اکنون بسیاری از زمینه ها برای فعالیت روحانیت روحانیت گشوده شده که در کنار خود درآمدی نیز به دنبال دارد مانند مواردی که ذکر شد ولی قبل از انقلاب چنین موقعیتهایی بسیار کم بود.
3. کسانی که در امور اجرایی و ضرورتهای کشوری که نیازمند به حضور روحانی دارند مشغول می‌شوند که این نیز از لوازم روحانیت و تبلیغ و خدمت به مردم و پاسخگویی به سوالات آنهاست از جمله حضور در عقیدتیهای ارتش و سپاه و نیروهای انتظامی و قوه قضائیه و سایر شغلهایی که مربوط به حکومت و خدمت به مردم در ارگانهای خاص است.
به نظر می‌آید اگر کسی در یکی از گروههای فوق داخل باشد نیازی به کار اقتصادی ندارد بلکه ضرورت تعهد طلبگی او ایجاب می‌کند که به کار تبلیغ و تعلیم و تعلم مشغول باشد و اگر کسی اصرار دارد که به کار اقتصادی بپردازد اولاً باید دید با حفظ کسوه روحانیت به چه نوع کاری می‌پردازد و قصد چه فعالیت اقتصادی را دارد و چه هدفی دارد چه بسا هدف فردی مشغول کردن عده‌ای و ایجاد شغل و تولید برای جامعه باشد و ثانیاً آیا سراسر وقت خود را به کار اقتصادی یعنی جمع ثروت می‌پردازد؟ که در این صورت شاید جایز نباشد در کسوه روحانیت باقی بوده و از سهم امام استفاده کند.
همان‌ طور که گفته شد آنچه که ذکر شد نظر محققین این مرکز است برای دریافت نظر مراجع به سایتها و مراکز پاسخگویی سوالات ایشان رجوع کنید در ضمن علاوه بر کتابی که خواستید و معرفی شد کتب زیر نیز می‌توانند مفید باشند:
1. روحانیت، شهید مطهری چاپ دفتر تبلیغات.
2. کتاب ده گفتار شهید مطهری مقاله «مشکل اساسی در سازمان روحانیت»
3. حوزه کاستیها و بایسته‌ها، مجموعه مقالات، جمعی از نویسندگان، روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی. اردیبهشت 1371.
4. منشور روحانیت امام خمینی (ره)
5. مباحثی درباره حوزه، آیت الله مصباح یزدی، موسسه امام خمینی (ره).
6. منیة المرید شهید ثانی
7. اواخر تلویحات فصلی جناب شیخ اشراق دارد به نام وصیت..
8. کتاب تعلیم و تربیت در اسلام شهید مطهری
9. المنقذ من الضلال، غزالی یا کتاب شک و شناخت که ترجمه آن است توسط آقای فولادوند.
10. برگهایی از تاریخ حوزه علمیه قم، رسول جعفریان،
11. آینده حرکت اجتهاد، شهید صدر، ترجمه سید حسن اسلامی، ماهنامه بصائر، شماره 11 شهریور 74. این مقاله در اواخر ص 271 کتاب تاملی در نظام آموزشی حوزه چاپ شده.
12. نامه؛ محمد رضا حکیمی، آینه پژوهش، شماره 21 سال چهارم. این مقاله در پایان کتاب تاملی در نظام آموزشی حوزه چاپ شده
13. سیمای فقاهت در منشور ولایت، فقه اهل بیت، سال اول شماره سوم پاییز 74.
14. سخنی نو درباره نهادی کهن، محمد مهدی فقیهی، نقد و نظر سال دوم شماره پنجم زمستان 74.
15. تخصص، هیئت تحریره مجله حوزه، حوزه سال ششم شماره 33 مرداد و شهریور 68. در این مقاله به ادله طرفداران تخصص و نیز عموم گرایی پرداخته شده است.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ