سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بردباری، جامه دانشمند است، پس مبادا که آن را به تن نکنی [امام باقر علیه السلام ـ در نامه اش به سعد خیر ـ]
 
شنبه 89 مرداد 30 , ساعت 2:13 عصر

پرسش از شما :
آقای مصدق چگونه شخصیتی بود؟ از منظر اسلام و انقلاب و روحانیت و شخص امام(ره) اختلاف نظر در مورد عملکرد ایشان زیاد است، لطفا ارشاد نمایید.

پاسخ از ما:
پاسخ:
دکتر مصدق از جمله شخصیتهای موثر در تاریخ معاصر ایران علی الخصوص دوره بیست ساله رضاشاه و ده سال اول محمدرضا شاه پهلوی بوده است بویژه نقش فعال ایشان در مساله ملی شدن صنعت نفت در کنار حمایتهای آیت الله کاشانی بر کسی پوشیده نیست و همواره مورد تقدیر قرار گرفته و می گیرد، کما اینکه حضرت امام خمینی درباره دکتر مصدق فرمودند: مصدق می خواست خدمت بکند لکن اشتباه هم داشت.(صحیفه نور، ج3، ص36، صحیفه امام ج4، ص371)

 اما در عین حال باید توجه داشت علی رغم این موضوع انتقادات متعددی از جهت مذهبی ، سیاسی و جود دارد که به برخی از آنها می پردازیم :
[انتخابی از کد4] مصدق از نظر مذهبی پایبندی به احکام و تعالیم اسلام نداشت و فردی سکولار بود . در عین حال در مواردی اظهار به مسلمان بودن می نماید چنانکه در مجلس پنجم شهادتین خود را گفت و در مجلس چهاردهم می گوید ؛ من سگ در خانه‌ی اباعبدالله حسینم . و البته همین مقدار در اثبات مسلم بودن وی کافی است. اما در عین حال او یک مسلمان واقعی و پای بند به شریعت نبود ؛‌ زیرا شواهدی از نماز یا روزه یا حج وی به ما نرسیده،‌ بلکه در مواردی عکس آن وجود دارد چنانکه شوشتری نماینده مجلس خطاب به مصدق گفت: در مدت تحصن در دربار حتی شما دو رکعت نماز نخواندید. در ماه رمضان مصدق در مجلس آب خورد و سید ضیاء‌ به وی گفت ماه رمضان است تظاهر به روزه خواری نکنید. مصدق گفت مریضم سید ضیاء‌ گفت حتی اگر مریض باشید نباید به روزه خواری تظاهر کنید. با اینکه به حج می‌رفتند و حتی امینی در ابتدای نخست وزیری به حج رفت ولی مصدق با اینکه مستطیع بود و اهل سفر به مکه مشرف نشد. بعد از نخست وزیری وی، وقتی بهائیان بنای خشونت علیه مسلمانان را گذاشتند، آیت الله بروجردی، فلسفی را به عنوان نماینده خود نزد مصدق فرستاد تا از ظلم بهائیان به مردم جلوگیری کند. مصدق قاه قاه خندیده و می گوید : برای من تفاوتی بین مسلمانان و بهایی نیست.
همچنین در زمان نخست وزیری وی علاوه بر اختلافات متعددی که با جریان مذهبی و ایت الله کاشانی دارد ، از مداخله و اظهار نظر علماء در مسائل سیاسی جلوگیری می کند . به عنوان نمونه حکومت مصدق در رمضان1331 با صدور اطلاعیه‌ای روحانیون را تهدید کرد که اگر روی منابر به جز راجع به مسائل مذهبی، سخنی سیاسی بگویند آنها را بازداشت خواهد کرد. در این رابطه آیت الله شیخ محمد خیابانی به دلیل انتقاد دستگیر و تا پایان حکومت مصدق در بازداشت بلا تکلیف نگهداری شد. و همچنین فدائیان اسلام و نواب صفوی که نقش زیادی در ملی شدن صنعت نفت و نخست وزیری مصدق داشتند ، به خاطر تاکید بر اجرای احکام اسلامی مورد خشم مصدق بودند از این رو نواب تا پایان دولت وی در زندان بسر می برد .
حضرت امام (ره) نیز (در صحیفه نور، ج 15، ص 15) پیرامون نامبرده می فرماید ؛ «... یک گروهى که از اولش باطل بودند من از آن ریشه‏هایش مى‏دانم، یک گروهى که با اسلام و روحانیت اسلام سرسخت مخالف بودند. ازاولش هم مخالف بودند، اولش هم وقتى که مرحوم آیت‏اللّه‏کاشانى دید که اینها خلاف دارند مى‏کنند و صحبت کرد، اینها کارى کردند که یک سگى را نزدیک مجلس عینک به آن زدند اسمش را آیت‏اللّه‏گذاشته بودند. این در زمان آن بود که اینها فخر مى‏کنند به وجود او، او هم مسلم نبودمن در آن روز در منزل یکى از علماى تهران بودم که این خبر را شنیدم که یک سگى را عینک زدند و به اسم آیت‏اللّه‏توى خیابان‏ها مى‏گردانند،من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست، این سیلى خواهد خورد و طولى نکشید که سیلى را خورد و اگر مانده بود سیلى رابر اسلام مى‏زد. اینها تفاله‏هاى آن جمعیت هستند که حالا قصاص را، حکم ضرورى اسلام را غیرانسانى مى‏خوانند».
تحلیل و تبیین این جمله حضرت امام(ره) درباره مصدق نیازمند ارایه مطالب دقیقی است که در ذیل به ان اشاره می شود:
T}الف. بررسی این موضوع از دیدگاه فقهی و شرعی:{T
از دیدگاه فقهی، حکم به سلب اسلام از یک نفر و اثبات ارتداد، نیازمند این است که آن شخص موجبات ارتداد را مرتکب شود. نظیر، انکار اسلام و خروج از آن یا انکار ضروریات دین و ... V}(امام خمینی(ره)، تحریرالوسیله، ج 1، ص 106 و عیسی ولائی، ارتداد در اسلام، نشر نی، ص 71){V
به عنوان نمونه صدور حکم ارتداد از سوی حضرت امام(ره) به عنوان یک فقیه جامع الشرایط درباره سلمان رشدی به دلیل انکار اسلام و رسالت پیامبر اکرم(ص) و توهین به مقدسات دین مبین اسلام بود و همچنین صدور حکم ارتداد از سوی امام(ره) در مورد جبهه ملی به دلیل مخالفت صریح با «قصاص» به عنوان یکی از احکام قطعی اسلام بود.
اما چرا دکتر مصدق مشمول چنین حکمی گردید؟
اگر بخواهیم از دیدگاه فقهی به این مسأله بنگریم، دلیل قطعی بر ارتکاب موجبات و علل ارتداد از سوی مصدق وجود ندارد، بلکه ظاهر امر و بررسی زندگی شخصی دکتر مصدق بیانگر پای بندی ایشان به برخی احکام اسلامی نظیر خمس و زکات است و حتی در دادگاه صریحا اقرار می کند «من مسلمانم...» هر چند در برخی جوانب نیز از سوی ایشان پای بندی به احکام شرعی وجود نداشته است، نظیر بوسیدن دست ثریا که از نظر شرعی بوسیدن زن اجنبیه حرام می باشد و همچنین حمایت ضمنی که در برخی از نطق هایش از مسائلی نظیر کشف حجاب داشت و ...، اما این مسلم است که از نظر فقهی ارتکاب معاصی و محرمات هر چند عملی ناشایست و مخالف اسلام است و شخص مرتکب شونده آن مستحق کیفر و عقوبت الهی است، اما تا زمانی که به انکار دین و ضروریات اسلام و یا توهین به پیامبر اکرم(ص) و ...، برنگردد، نمی توان حکم به سلب اسلام از کسی نمود.
جهت تکمیل این بحث، لازم است، دیدگاه حضرت امام(ص) را در خصوص این قضیه جویا شویم:
آقای جلال الدین فارسی می گوید: «در آن نشستی که با حضرت امام(ره) داشتیم، بعد از اتمام جلسه آقای دکتر شریعتمداری اجازه خواست این موضوع را مطرح کند، و گفت؛ حضرت عالی درباره آقای مصدق فرموده اید: «او مسلم نبود» حالا این برای ما سؤال است که اگر مسلم نبود چرا بزرگانی مثل آیت الله کاشانی و طالقانی ایشان را تأیید کرده اند، بعد اضافه کردند؛ اگر کسی حتی نماز هم نخواند ولی منکر وجوب نماز نباشد، این باز هم مسلمان است. صحبت آقای شریعتمداری به اینجا که رسید، حضرت امام(ص) فرمودند: «انشاء الله مسلم بوده است».
اینجا من وارد صحبت شدم و ماجرایی را خدمت ایشان عرض کردم و گفتم: ... شهادت می دهم آقای مصدق و همسرش، ... مبلغی را بابت وجوهاتش به این مدرسه کمک کرده اند ...، حضرت عالی می دانید خیلی افراد هستند که اهل نماز و روزه اند ولی خمس و زکات نمی دهند کسی که خمس مالش را می دهد اینقدر معلوم است که منکر نماز نیست، حتما نمی توانیم بگوییم این کار را برای نظام کرده اند، چون این دفترچه را در اختیار کسی نمی گذارند. صحبت که اینجا که رسید، باز حضرت امام فرمودند: «انشاء الله مسلم بوده است». بعد من مطلب دیگری گفتم که حالا یادم نیست، حضرت امام(ره) برای بار سوم فرمودند: «انشاء الله مسلم بوده است». یعنی سه بار ایشان این مطلب را فرمودند...» V}(ر.ک: روزنامه کیهان، گفت و گو با جلال الدین فارسی، دوشنبه 31، مرداد، 1379){V
نتیجه آنکه بررسی اعمال و رفتار دکتر مصدق و مطلبی که آقای جلال الدین فارسی در گفت و گو با امام (ره) نقل کردند، به گونه ای است که نمی توان این موضوع را از زاویه فقهی اثبات نمود و حکم به کفر او داد.
ب. بررسی مسأله از دیدگاه سیاسی و اجتماعی حضرت امام(ره): از نظر آموزه های اسلامی دین و سیاست، پیوندی عمیق و ناگسستنی دارند. اسلام به هیچ وجه در حوزه فردی خلاصه نشده، بلکه جنبه های مختلف فردی و اجتماعی مسلمانان و جامعه اسلامی را شامل می شود. از این رو ساختار سیاسی در جامعه اسلامی باید واجد شرایط خاصی بوده و در راستای تحقق آموزه های دینی و اصلاح جامعه در جهت تأمین سعادت و تکامل مادی و معنوی افراد آن گام بردارد.
اما خط و مشی دکتر مصدق، به عنوان یکی از تأثیرگذاران در عرصه سیاسی و اجتماعی ایران در یکی از مهمترین مقاطع تاریخی کشور اسلامی ما که می توانست با استفاده از شرایط زمانی و حمایت های گسترده نیروهای مذهبی، حوزه های علمیه و مردم، نهضت دینی و مردمی را به پیروزی کامل رسانده و زمینه های تشکیل حکومت اسلامی را فراهم آورد، در آن شرایط سرنوشت ساز به گونه ای دیگر و حتی مغایر با اهداف و آرمانهای اسلامی بود، جهت توضیح بیشتر این موضوع نمونه هایی را بیان می نماییم:
1. دکتر مصدق در 20 جمادی الاول 1325 در سن 25 سالگی به عضویت فراماسونری (جامعه آدمیت) درآمد و سوگند نامه آن را امضاء نمود. V}(امیر کاظمی، مصدق و فراماسونری، سایت باشگاه اندیشه){V فراماسونری یکی از محافل اسرارآمیز استعماری است که با جلب نخبگان و دولتمردان کشورهای مختلف در راستای اهداف غرب و صهیونیسم قدم بر می دارد.
2. آیت الله کاشانی اصرار داشتند که تولید و فروش مشروبات الکلی که با موازین شرعی مخالف است در ایران متوقف شود اما مصدق در جواب استدلال می کرد که سالیانه مبلغ قابل توجهی از طریق مالیات بر مشروبات الکلی عاید خزانه خالی دولت می شود. V}(روزنامه کیهان، 31/5/1379){V
بدیهی است چنین خط مشی و تفکری به هیچ وجه نمی تواند مورد قبول اسلام باشد؛ اگر دولت مصدق مکتبی و اسلامی بود نباید کم پول و بیکاری مردم را بهانه آزادی مسکرات قرار دهد. از سوی دیگر حرکت مکتبی هرگز اجازه نمی دهد تا کارخانه های شراب سازی و شراب فروشی در کشور اسلامی دایر شود.
3. مصدق پس از رسیدن به قدرت به دلیل فاصله گرفتن از اجرای سیاست های دینی و استفاده از رجال فاسد سیاسی گذشته در اداره امور، فضای تبلیغاتی شدیدی را در نشریه های آن روز که بیشتر آن ها در دست روشنفکران بود، علیه مقدسات مذهبی به وجود آورد. تا جایی که در زمان او به یک سگ در نزدیک مجلس عینک زدند و اسمش را آیت الله گذاشتند.
4. مصدق به دلیل دیدگاه غیرمذهبی خود، در پی اجرای سیاستی برآمد که به جدایی آن از دیانت معترف است. اعتقاد به جدایی دین از سیاست با اتخاذ سیاست های غیردینی همراه بود از این رو با نیروهای مذهبی برخورد نا مناسب کرد و نسبت به حذف آنان از صحنه های سیاسی تلاش کرد.
(نظیر فدائیان اسلام، آیت الله کاشانی و ... که نقش بسیار مهمی حتی در نخست وزیر شدن مصدق و ملی شدن صنعت نفت داشتند). نواب صفوی مدت 20 ماه از 27 ماه دوران مصدق را زندان بود و آیت الله کاشانی منزوی و خانه نشین شد.
5. مصدق چه در دوران نمایندگی و چه در دوران نخست وزیری و پس از آن همواره مراتب ارادت و سرسپردگی خود را نسبت به شاه و خاندان سلطنت ابراز می داشت و حتی در دادگاه نظامی که در سال 1332 و 1333 تشکیل شد، تلاش زیادی نمود تا موافقت خود را با شاه اثبات کرده و خود را از اتهام ضدیت با سلطنت تبرئه کند. V}(علی رضوی نیا، نهضت آزادی، 1375، نشر کتاب صبح، ص 35){V
نتیجه آنکه بررسی عملکردها و اقدامات دولت مصدق به خوبی بیانگر این حقیقت است که مصدق از نظر خط مشی سیاسی و اجتماعی مغایر آموزه ها و احکام اسلامی که اکثرا در حوزه حکومت و روابط اجتماعی می باشند عمل می نمود. به گونه ای که یک مسلمان معتقد و پای بند به همه عرصه های اسلام به هیچ وجه چنین عمل نمی نماید.
T}ج. بررسی شرایط و مقطع تاریخی که حضرت امام(ره) این جمله را بیان نمود:{T
اصولا یکی از راههای دقیق تحلیل و فهم یک متن یا یک سخن، توجه به شرایط محیطی و فضایی است که گوینده آن سخن در آن فضا و شرایط، آن متن یا سخن را انشاء نموده است. از این رو فهم دقیق جمله حضرت امام(ره) نیازمند توجه به شرایط تاریخی خاص آن مقطع زمانی می باشد؛ از این رو به اختصار مطالبی را بیان می نماییم:
هر چند جبهه ملی به دلیل وابستگی و سرسپردگی در مقابل دربار و آمریکا از یک سو و همچنین عدم اعتقاد به ابعاد اجتماعی دین مبین اسلام و خیانت نسبت به نیروهای مذهبی، باعث شکست نهضت عظیم مردمی در دهه 1330 شد، اما این جریان مرموز، علی رغم عدم همراهی و همکاری با نیروهای انقلابی، و حتی تلاش برای انحراف انقلاب اسلامی در سال 56 با شعارهایی نظیر رفورم سیاسی و ... به صورت منافقانه توانست بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در صفوف نیروهای انقلاب رخنه کرده و برخی از مهمترین پست های حساس کشور را به دست آورد.
در زمان ریاست جمهوری بنی صدر، مطبوعات به تبلیغ و ترویج از مصدق پرداختند و در رثای او اشعاری سرودند و مقالاتی نوشتند. بنی صدر در محافل و مجالس مختلف همواره از مصدق سخن می گفت و در بسیاری از سخنانش این نکته را رسما اظهار می کرد که من مصدقی هستم! و با شعار «درود بر بنی صدر، سلام بر مصدق» از وی استقبال می شد. V}(قاسم روان بخش، بازخوانی پرونده یک رئیس جمهور، نشر همای غدیر، 1382، ص 143){V
وی به گونه ای تعریض آمیز از مصدق تعریف و تمجید می کرد که رهبری الهی و مردمی حضرت امام(ره) و ولایت فقیه و در نهایت حرکت اسلامی و ایجاد حاکمیت اسلامی را زیر سؤال برده و آن را غیرمردمی معرفی کند:
«مصدق خود را مجری اراده مردم می دانست و با آن نوع رهبری که خود را قیم مردم بداند و هر کاری که خواست بکند و مردم امکان نداشته باشند که هیچ اظهار نظری در هیچ زمینه ای بکنند، مخالف بود». V}(روزنامه انقلاب اسلامی، 16 اسفند 1359){V و حتی آن را پیرو خط امامت می دانست. V}(همان){V
خلاصه این که بنی صدر فضایی را به وجود آورده بود که می رفت مصدق را پیشوا و الگوی نسل آن روز جامعه معرفی کند، پیشوایی که «ایرانیت» برای او یک اصل بود، نه اسلام و دین.
از این رو به شدت خطر تحریف انقلاب عظیم اسلامی و تکرار حوادث سال 32 می رفت. لذا رهبری هوشیار انقلاب اسلامی می بایست قاطعانه در مقابل این انحراف ایستاده و ماهیت این جریان خطرناک را افشاء نماید.
هنگامی که ابوالحسن بنی صدر، نخستین رئیس جمهور پس از انقلاب، در خردادماه 1360 به فرمان حضرت امام(ره) از فرماندهی کل قوا عزل شد و طرح بررسی عدم کفایت او در مجلس طرح گردید و به نوعی، ائتلاف منافقین و مارکسیست ها و ملی گرایان، روشن و آشکار شد، جبهه ملی طی اعلامیه ای از مردم خواست تا به این عنوان که «انقلاب بزرگ ملت را از کلیه هدف های بنیادی خود منحرف کرده اند!» با ادعای حمایت از دموکراسی و فضای باز سیاسی و آزادی همه گروههای مخالف، دست به یک راهپیمایی گسترده بزنند و مخالفت خویش را با سیاست های نظام اسلامی اعلام دارند.
از سوی دیگر، جبهه ملی اندکی پیش از صدور این اطلاعیه، بیانه دیگری نیز صادر کرده بود که در آن «لایحه پیشنهادی قصاص» که قرار بود در مجلس تصویب شود غیر انسانی دانسته شده و محکوم شده بود. حضرت امام(ره) راهپیمایی جبهه ملی را مقابله با نص قرآن کریم و احکام ضروری اسلام خوانده و هشدار دادند که این حرکت در جهت مخالفت با موجودیت اسلام و انقلاب می باشد و اعلام کردند که «جبهه ملی از امروز محکوم به ارتداد است». V}(روزنامه کیهان، 25/3/1360){V
بر این اساس حضرت امام (ره) برای جلوگیری از انحراف جنبش عظیم مذهبی مردم و الگو نشدن مصدق _که با حاکمیت اسلامی مخالف بود_ برای حرکت مردمی و نسل جوان آنروز کشور، ماهیت غیر دینی مصدق را در نهضت ملی شدن نفت _ به عنوان علت اصلی شکست آن نهضت_ برای همگان معرفی نموده و فرمودند:
«... یک گروهى که از اولش باطل بودند من از آن ریشه‏هایش مى‏دانم، یک گروهى که با اسلام و روحانیت اسلام سرسخت مخالف بودند. ازاولش هم مخالف بودند، اولش هم وقتى که مرحوم آیت‏اللّه‏کاشانى دید که اینها خلاف دارند مى‏کنند و صحبت کرد، اینها کارى کردند که یک سگى را نزدیک مجلس عینک به آن زدند اسمش را آیت‏اللّه‏گذاشته بودند. این در زمان آن بود که اینها فخر مى‏کنند به وجود او، او هم مسلم نبودمن در آن روز در منزل یکى از علماى تهران بودم که این خبر را شنیدم که یک سگى را عینک زدند و به اسم آیت‏اللّه‏توى خیابان‏ها مى‏گردانند،من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست، این سیلى خواهد خورد و طولى نکشید که سیلى را خورد و اگر مانده بود سیلى رابر اسلام مى‏زد. اینها تفاله‏هاى آن جمعیت هستند که حالا قصاص را، حکم ضرورى اسلام را غیرانسانى مى‏خوانند».
آری مصدق به هیچ وجه به اسلام جامع نگر و حاکمیت اسلامی معتقد نبود و نه تنها پیرو خط امامت نبود _آن گونه که بنی صدر ادعا می کرد_ بلکه حرکتش کاملا بر خلاف آن و اسلام اصیل و واقعی بود. حقیقت مصدق و جبهه ملی در عبارت ذیل به خوبی پیداست:
«آنها از همان اول، از آن وقتی که تأسیس شد، مسأله اسلام پیش شان مطرح نبوده است. آن چه مطرح بوده اگر راست بگویند، همان ملی گرایی بوده است و من در این هم شک دارم، برای این که افرادی که در سر دسته اینها بودند و به ملی گرایی معروف بودند، ما دیدیم که بر ضد ملت قیام کردند». V}(حضرت امام(ره)، صحیفه نور، ج 15، ص 20 و 21){V

برای آگاهی بیشتر ر.ک:
رفتارشناسی آمریکا در قبال نهضت ملی، محمد حسین جمشیدی.
روزها و رویدادها،مرکز فرهنگی تربیتی نور ولایت،انتشارات پیام مهدی(عج)،1379.
حدیث پیمانه، حمید پارسانیا.
نهضت روحانیون ایران، علی دوانی.[پایان کد انتخابی]
جبهه ملی، از پیدایش تا کودتای 28 مرداد، کورش زعیم.
مجموعه مقالات مصدق، دولت ملی و کودتا، زیر نظر عزت الله سحابی.
چهره حقیقى مصدق‏السلطنة ، شهید سید حسن‏آیت.
دیدگاه امام در مورد جبهه ملی ، صحیفه نور ج15 ص18و19و20.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ