شبکه ایران: اکبر هاشمی رفسنجانی روایتی درباره فرزندانش دارد که در آنجا از غیر سیاسی بودن خانوادهاش میگوید، از دخترانش که یکی وارد کار ورزش و دیگری وارد بنیاد بیماران خاص شدند و پسرانش، محسن که زمینه سیاسی داشت و الآن مدیرعامل مترو است، مهدی که دنبال سکوسازی و لولههای کف آب و حفاری در دریا رفته و یاسر که برای راه اندازی کارش، مشاور وزیر شده بود، هاشمی پدر نتیجه میگیرد که بچههایش در کار سیاست نیامدند اما در کارهایی که به آنها مربوط نیست، دخالت میکنند. اما حکایت خاندان هاشمی رفسنجانی به اینجا ختم نمیشود، سال 88 حکایت این خانواده به گره کور خود میرسد و انتخاباتی که قرار است بدون آشکار شدن نام آنها پروژه «نه به احمدینژاد» را عملی کند، ناگهان در دوگانه «هاشمی - احمدینژاد» گرفتار میشود و نقش آنها از پرده بیرون میافتد و آنها به ناچار خود را مغلوب میدانند و عصبانیت ناشی از شکست آنها را به بازی تازهای میکشاند و در قالبهای آشکاری قرار میدهد.
اکبر هاشمی رفسنجانی
انتخابات دهم ریاست جمهوری برای اکبر هاشمی رفسنجانی با طرح «دولت وحدت ملی» کلید خورد. او بیش از یک سال مانده به انتخابات در مصاحبهای طرح خود را که منجر به حذف احمدینژاد از اردوگاه اصولگرایی میشد اینگونه تشریح کرد: «چنانچه همه کسانی که خود را به هر نوعی جزو اصولگرایان میدانند، یکی از چهار نفر مطرح شده یعنی؛ حجج اسلام ناطقنوری و روحانی و آقایان لاریجانی و ولایتی را نامزد کنند و متفرق نشوند، بنده نیز به سهم و توان خود از نامزدی آن نامزد واحد، حمایت خواهم کرد و با جریان اصلاحطلب هم موافقت بشود که سهم مناسبی را در کابینه و مدیریت اجرایی کشور داشته باشد که امید بر موفقیت چنین طرحی نیز فراوان است.» در این میان اما زمانی که طرح هاشمی با استقبال برخی چهرههای اصلاحطلب از جمله غلامحسین کرباسچی مواجه گشت، این ایده را به ناطق نوری نسبت دادو گفت: « این طرح را اول آقای ناطق نوری مطرح کرد که جزء اصلاحطلبان نیست. بعد هم آقای لاریجانی مطرح کرد که او هم جزء اصلاحطلبان نیست. بعد هم جامعه روحانیت مبارز با خواست عسگراولادی، باهنر و حبیبی به میدان آمد.» انتساب این طرح به عسگراولادی و محمدنبی حبیبی اما تکذیب آنها و در عین حال اجماع اصولگرایان برای نفی آن را در پی داشت.
پس از به بنبست رسیدن طرح هاشمی در میان اصولگرایان، او ترجیح داد هدایت جبهه دوم خرداد را به عهده گیرد و این هدایتگری از آنجا آغاز میشد که او تلاش خود را برای به میدان آوردن خاتمی به کار بست. در همان ایام اخبار حکایت از جلسه 3 ساعته خاتمی با هاشمی رفسنجانی داشت که محور اصلی این جلسه، موضوع کاندیداتوری او بوده است. در ابتدای این جلسه، خاتمی اقدام به بیان تردیدهایش برای کاندیداتوری کرده بود که این موضع خاتمی با واکنش هاشمی رفسنجانی مواجه شد. هاشمی در ادامه، خاتمی را به نترسیدن از «شکست» توصیه کرده و گفته بود: «اگر شما بیایید، بدبینانهترین حالت این است که انتخابات به دور دوم کشیده شود.»
با اعلام کاندیداتوری میرحسین موسوی و کنارهگیری خاتمی، هاشمی رفسنجانی حمایت از او را در دستور کار خود قرار داد چرا که گمان میکرد محور مناسبی برای پیشبرد طرح وحدت ملی خود یافته است. هرچند هاشمی نمیخواست بازیگردانی او در جبهه دوم خرداد و حمایتهای او از موسوی چهره علنی به خود گیرد اما این موضوع تا آنجا پیش رفت که کروبی طی نامهای نسبت به حمایت هاشمی از موسوی واکنش نشان داد و از تخریبهای اطرافیان هاشمی علیه خود گلایه کرد. کروبی در نامه خود خطاب به هاشمی رفسنجانی نوشته بود:« بدانید که بهرغم برخی داعیهها اکنون همه این رفتارها منتسب به حضرتعالی است و گرچه سهم برخی نهادهای عمومی - مانند دانشگاه آزاد اسلامی - را نمیتوان در ترویج نامزد مورد نظر شما نادیده گرفت اما حق شهروندیشما در دفاع از نامزد خاص ملازمتی با خروج از دایره عدل و انصاف ندارد.»
احمدینژاد هم در جریان مناظره انتخاباتی با موسوی پرده از نقش هاشمی در صحنه گردانی اردوگاه رقیب برداشت و گفت: «بنده دربرابر یک کاندیدا نیستم دربرابر یک مجموعهای هستم که با محوریت آقای هاشمی و همکاری آقای موسوی و خاتمی علیه بنده حرکت کردند.»
تشکیک در سلامت انتخابات موضع دیگری بود که هاشمی رفسنجانی به موازات حمایت از موسوی اتخاذ کرد. او دو ماه قبل از انتخابات از تریبون نماز جمعه اعلام کرد که «در این دو ماه تا انتخابات باید به طور جدی تلاش شود تا سلامت انتخابات برای مردم مشخص شود. ضرورت دارد که علائم روشنی برای سلامت انتخابات نشان داده شود.»
با این همه نامه سرگشاده هاشمی رفسنجانی به رهبر معظم انقلاب سه روز پیش از انتخابات، مهمترین واکنش به افشای بازیگردانیاش در جبهه دوم خرداد بود. او در نامه خود تلویحاً دولت احمدینژاد به دولت بنیصدر تشبیه شده و حتی در آن تهدید کرده بود: «بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بیشک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمیتابند و آتشفشانهایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونههای آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدانها، خیابانها و دانشگاهها مشاهده میکنیم.» نامه رئیس مجمع تشخیص مصلحت در میان بهت ناظران و فعالان سیاسی صدرنشین خبرهای انتخاباتی شد و واکنشهای شدیدی را برانگیخت.
اما انتشار گسترده شایعه پاسخ رهبر معظم انقلاب به نامه هاشمی غائله دیگری برای تأثیرگذاری بر انتخابات و از آخرین تلاشها برای حذف احمدینژاد بود که البته با تدبیر ایشان رنگ باخت. آیتالله خامنهای در روز انتخابات و پای صندوق رأی با اشاره به برخی شایعه سازیها و نقل قول از جانب ایشان اعلام کردند: مردم به این شایعات و دیگر شایعات در خصوص بخشهای مختلف انتخابات که ساخته انسانهای ناسالم است توجه نکنند.
موضع هاشمی در حوادث پس از انتخابات در ابتدا صرفاً سکوت بود و در حالی که فعالان سیاسی انتظار واکنش روشن از وی در قبال اردوکشیهای خیابانی و اغتشاشات متعاقب آن را داشتند اما او پس از قریب به یک ماه سکوت در نماز جمعه 26 تیر ماه با حمایت از آشوبها، شرایط را بحرانی معرفی و با ابراز تردید نسبت به انتخابات گفت: «این انتخابات اگر مشکلاتی در آن پیش نمیآمد ما در 30 سالگی انقلاب بهترین گام را در جهت تحقق جمهوری اسلامی برمیداشتیم. من نمیگویم که این اتفاق نیفتاده است، اما ما از اواخر دوران تبلیغات دچار تردید شدیم. افرادی تردید کردند، تبلیغات نادرست و عمل نادرست صداوسیما باعث شد، بذر تردید در دل مردم به وجود بیاید که مثل خوره به جان ما افتاده است. ما تردید را بدترین مصیبت میدانیم. البته دو گروه هستند؛ عدهای تردیدی ندارند، قاطع ایستادهاند و کار خودشان را میکنند، اما عدهای هستند که کم نیستند و بخش زیادی از مردم فهیم و عالم کشورمان هستند که میگویند ما تردید داریم. ما باید برای رفع تردید آنها کار کنیم. شرایط و دوران تلخی است. هیچکس از همه جریانات دلش نمیخواست که اینطور شود. همه ضرر کردیم. » هاشمی در خطبههای نماز جمعه خود از دستگیرشدگان حمایت کرد و در عین حال شورای نگهبان را متهم به عمل نکردن به وظیفه خود کرد. گرچه سخنان هاشمی در نماز جمعه واکنشهای بسیاری را برانگیخت اما او در مقاطع دیگری از جمله در مشهد و در دیدارش با اعضای حزب اعتدال و توسعه بر مواضعش در نماز جمعه اصرار ورزید.
حمایت مستقیم از آشوبگریها با ادعای تقلب در انتخابات در حالی صورت میگرفت که رهبر معظم انقلاب در خطبههای نماز جمعه 29 خرداد ماه 88 با انتقاد از طرح مباحثی درباره فساد مالی اطرافیان آقای هاشمی رفسنجانی و آقای ناطق نوری افزودند: البته کسی، خود این آقایان را به فساد مالی متهم نکرد اما هر کس هر ادعایی در مورد بستگان آنها نیز دارد نباید قبل از اثبات در مراجع و مجاری قانونی، در رسانهها بیان کند، چرا که اینگونه اقدامات در جامعه و بویژه در اذهان جوانان، تلقی نادرست ایجاد میکند.
غیبت در مراسم تنفید و تحلیف رئیس دولت دهم واکنش دیگر هاشمی به شکست استراتژی انتخاباتی او بود و متعاقب آن محکوم نکردن اقدامات ساختار شکنانهای بود که دیگر دولت را نشانه نمیرفتند و در واقع از قالب معترض به انتخابات خارج شده و وارد فاز مقابله با ارزشها و مقدسات شده بودند.
عفت مرعشی
عفت مرعشی، همسر اکبر هاشمی رفسنجانی که البته چهرهای سیاسی نیست در معدود واکنشهای سیاسی خود، در روز رأی گیری، رأی خود را نشان داد و ادعا کرد اگر تقلب نشود، موسوی رئیسجمهور میشود، ولی خدا نکند تقلب کنند که اگر اینگونه شود، مردم به خیابانها میآیند و اعتراض میکنند. وی سپس با حمله به دکتر احمدینژاد گفت: امیدوارم احمدینژاد و دوستان خوارجش از مردم پاسخ دریافت کنند.
مهدی
مهدی فرزند چهارم و پسر دوم هاشمی رفسنجانی رسانهای ترین چهره این خاندان در انتخابات دهم ریاست جمهوری بود، مشی او با سایر اعضای خانواده اندکی متفاوت بود چرا که او از دریچه رسانه حمایت از کاندیدای مطلوبش یعنی میرحسین موسوی را بر عهده گرفت. موسوی کاندیدای مورد پذیرش مهدی بود چرا که قرار بود مجری طرح دولت وحدت ملی باشد؛ طرحی که در واقع قالبی برای پروژه «نه به احمدینژاد» بود.
با راه اندازی کمیته راهبردی ستاد حامیان میرحسین موسوی، مهدی هاشمی قائم مقامی حسین مرعشی را بر عهده گرفت و از همین جایگاه هدایت رسانهای برای پیروزی موسوی را آغاز کرد، اما عملکرد سایتهای تحت مدیریت او از جمله آینده و جمهوریت تا آنجا پیش رفت که حتی کاندیدای همفکر موسوی یعنی مهدی کروبی و نزدیکانش از تخریبها و تخلفات آنها گلایهمند بودند.
گرچه انکار ارتباط با سایتها و تشکیک درباره صحت اعترافات متهمان در دستور کار مهدی هاشمی و نزدیکانش قرار گرفت اما شاهد این ادعاها نامهای است که کروبی یک روز پیش از انتخابات به هاشمی رفسنجانی نوشت و نسبت به تخریبهای سایت جمهوریت اعتراض کرد.
همچنین اسماعیل گرامی مقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی در گفت وگویی مطبوعاتی اظهار داشت: «مهدی هاشمی سایت جمهوریت را هدایت میکند. بارها هم ما تماس گرفتیم ولی متأسفانه این تخریبها همچنان ادامه دارد و تنها سؤال ما از آنها این است که چرا کروبی را تخریب میکنند...»
این تخلفات را اگر به ابهامات و اتهامات مهدی هاشمی در پروندههای نفتی و ماجرای استات اویل که احمدینژاد در مناظره با میرحسین موسوی به گوشهای از آن اشاره کرد و گفت: «استات اویل بیقانونی است که طرف میآید اینجا محاکمه میشود و محکوم میشود، از زندان فراری داده میشود، میرود خارج و تهش پسر آقای هاشمی است.» و در عین حال نقشآفرینی در آشوبهای پس از انتخابات که محمدعلی ابطحی نیز به آن اشاره داشت و گفت: «به خیابان آوردن جمعیت قبل از انتخابات مقدمهای بود برای به خیابان آوردن آنها در شب شنبه، افرادی مانند فاتح، تاج زاده، خاتمی و ستادش، مهدی هاشمی و آدمهایش برای اینکه جمعیت را در خیابانهای شهر نگه دارند خیلی فعال بودند و همه اینها در پیشبینی و طراحی برنامه برای شب شنبه نقش داشتند»؛ اضافه کنیم در یک روال طبیعی و قانونی فرزند هاشمی باید پاسخگوی این اتهامات و ابهامات بود اما دیدیم که چنین نشد.
حتی پس از آنکه دادستان عمومی و انقلاب تهران به مهدی هاشمی توصیه کرد هر چه زودتر به ایران بازگردد تا اگر معتقد است اتهامی به او وارد نیست، از خود دفاع کند، مهدی به جای پاسخگویی طی نامهای به خط و نشان کشیدن برای دادستانی پرداخت، اکبر هاشمی رفسنجانی هم ضمن توصیه به پسرش که با خیال راحت به کارها و تحصیلاتش در لندن ادامه دهد، در مشهد اعلام کرد: «مهدی ما رفته خارج و خیالش از پروندههایش راحت است.» او در عین حال با اطمینان گفت: «مهدی در این انتخابات هیچ دخالتی نداشت او فقط تنها دخالتی که کرده این بود که تجربه خودشان را در کمیته صیانت از آرایی که در مجلس خبرگان خوب جواب داده بود، به دیگران انتقال داد.» گرچه هاشمی پدر، خیالش از بابت حاشیه امن فرزندانش راحت است اما معاون اول قوه قضاییه اوایل بهمن ماه اعلام کرد که پرونده فرزندان هاشمی نیز به دادسرای تهران ارجاع شده و در موعد مقرر در جریان قرار خواهد گرفت.
فائزه
فائزه از پرکارترین اعضای خاندان هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری بود و در حمایت از کاندیداتوری موسوی سنگ تمام گذاشت و اتفاقاً شباهتهایی هم با کاندیدای مورد حمایتش داشت از این لحاظ که نیمی از دوران گوشه نشینی آخرین نخستوزیر، او نیز سکوت و انزوا را برگزیده بود و همانند او شکست برایش باور ناپذیر بود و واکنشها و ادعاهای بعد از انتخابات این دو چهره سیاسی بعد یک و دو دهه خانه نشینی نزدیکی بسیاری با هم داشت تا آنجا که تحلیلگران اینگونه رفتارها را ناشی از فراموشی قواعد بازی سیاسی ارزیابی کردند.
فائزه هاشمی از همان ابتدا با وجود مخالفت پیشینش با کاندیداتوری موسوی، به حمایت از او برخاست و در زمینه ساماندهی دختران فیروزهای فعال شد. او در بزرگترین اجرای دختران فیروزهای در مراسم سالگرد دوم خرداد در ورزشگاه آزادی در حضور خاتمی و زهرا رهنورد دوران اصلاحات را تداوم دوران سازندگی دانسته و در توصیف دورانی کنونی گفت: «در شرایط به سر میبریم که نکبت، خفت و خواری نصیب ملت ایران شده است.» او همچنین حرف تاریخی دیگری زده و گفته بود: «مطمئن هستم که اگر در اثر خطای ما این دولت پیروز شود، امر بر این آقا (احمدینژاد) مشتبه میشود که خود را امام زمان بنامد و خطاهای گذشته را با قدرت بیشتر ادامه دهد.» این مواضع عریان دختر هاشمی رفسنجانی موجب شد تا احمدینژاد در مناظره با میرحسین موسوی با استناد به آن بگوید: «قشنگ تشریح میکند و میگوید: دوره اصلاحات ادامه راه سازندگی است و ما آقای موسوی را میخواهیم برای این که استمرار همان راه است. یعنی اشرافیتی که جناب آقای هاشمی در کشور پایهگذاری کرد، قرار است ادامه پیدا کند.»
پایان انتخابات برای فائزه هاشمی اما پایان فعالیتهای انتخاباتیاش نبود و از همان ابتدا در شکلگیری و تداوم تجمعها نقشآفرینی ویژهای کرد. او 26 خرداد، یعنی چهار روز پس از انتخابات، در تجمعی روبهروی جام جم مدعی شد که تمامی ناظران را هنگام شمارش و تجمع آرا بیرون کردند و صندوقها از قبل پر از رأی به احمدینژاد بود! او در عین حال که پایه انتخابات را مخدوش میدانست، تعریضهایی هم به رهبر معظم انقلاب داشت.
روز 30 خرداد، بار دیگر فائزه با شرکت در تجمع دیگری در خیابان آزادی، به تحریک معترضان به تداوم اغتشاشات پرداخت و به همین اتهام دستگیر شد. چندی بعد، حسین طائب، فرمانده وقت نیروی مقاومت بسیج درباره تحرکات فائزه هاشمی پس از انتخابات گفت: «فائزه هاشمی در تجمعی خواستار برگزاری مراسمی برای کشته شدگان در روز پنجشنبه بود اما وقتی قرار شد مقام معظم رهبری در نماز جمعه شرکت کنند، آنها این برنامه را تعطیل کرده و برای برهم زدن نمازجمعه برنامهریزی کردند.»
دستگیری فائزه به همراه چهارتن از اعضای خانواده هاشمی در روز شنبه 30 خرداد در تجمع غیرقانونی چندان طول نکشید. حسن لاهوتی، فرزند فائزه همزمان با دستگیری وی، در مصاحبه با بی.بی.سی اعلام کرد که مادر و بستگانش به دلیل شرکت در تجمع اعتراضی در روز شنبه دستگیر شدهاند و وی مدعی شد که از مادرش خواستهاند تا متعهد شود دیگر در تجمعات شرکت نکند و ظاهراً با توجه به عدم امضای این تعهدنامه، وی همچنان در بازداشت است.
در جریان بازداشت یکروزه فائزه هاشمی، فشارها برای آزادی وی بسیار زیاد بود. تماسها در نهایت، آزادی او را یکروزه رقم زد.
چندی بعد اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در گزارشی که از دیدارهای هیأت منتخب مجلس با برخی از چهرههای سیاسی ارائه داد، اعلام کرد: «آقای هاشمی گفتند که قصد داشتند بیانیهای در این خصوص (حوادث پس از انتخابات) صادر کنم اما کسی نیستم که زیر فشارها اقدام به صدور بیانیه کنم، منظور ایشان از اعمال فشار، دستگیری دخترشان در اغتشاشات بود. گویا دختر آقای هاشمی به ایشان گفته بود که من برای خوردن ساندویچ به آن خیابان رفته بودم اما من را دستگیر کردند.»
اقدامات فائزه هاشمی موجب شد تا جمعی از دانشجویان دانشگاههای کشور با برگزاری تجمعی در مقابل دادستانی تهران، خواستار برخورد قضایی با فرزندان هاشمی شده بودند. همچنین فعالان سیاسی اصولگرا نسبت به عدم برخورد با فرزندان هاشمی تذکرهای پیاپی داده بودند. اما فائزه هاشمی خود در تجمعات غیرقانونی اعلام کرد که از احمدینژاد شکایت میکند. او مدتی پس از آزادی نیز مدعی شده بود برگزاری جشن پیروزی از سوی احمدینژاد اصلی اغتشاشات است.
دختر کوچک هاشمی رفسنجانی مدت کوتاهی پس از آزاد شدن در مصاحبه با یکی از سایتهای حزب کارگزاران، ضمن تکرار ادعاهای قبلیاش درباره تقلب در انتخابات مدعی شد که جمهوریت از نظام رخت بربسته و تبدیل به حکومت اسلامی شده است. او در واکنش به برخورد با متهمان اغتشاشات اخیر مدعی شد که «برای افراد بیگناه پروندهسازی میکنند و برعکس پروندهدارها را به مقام و پست میرسانند.» او در مصاحبه خود «انقلاب مخملی» را نوعی فرافکنی خواند و گفت: «انقلاب مخملی در مفهوم عام آن میتواند به معنی اصلاحطلبی و بیان مسالمتآمیز ضرورت اصلاحات و تلاش برای انجام آن باشد که چیز بدی نیست.» او همچنین درباره اعترافات حسین رسام، تحلیلگر ارشد سفارت انگلیس که در اغتشاشات دستگیر شد، هم گفت: «اعترافات کارمند سفارت انگلستان البته طبق آنچه که من شنیدم، چیزی نبود جز انجام وظیفه. هر سفارتی در هر کشور از اوضاع طرف مقابل گزارش تهیه میکند تا سیاستهایشان را بر مبنای شرایط واقعی هر کشوری بریزند. مگر سفارت ما در کشورهای خارجی این کار را نمیکنند؟»
فائزه هاشمی، هرچند که بعد از بازداشت یک روزه، مدتی حاشیهنشینی کرد و غیر از حرفهای پراکندهای که در سطح رسانهها از وی منتشر میشد، خبری از او نبود اما حضور دوبارهاش در حاشیه مراسم16آذر و روز دانشجو در واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد و سخنرانی در جمع تعدادی از حامیان موسوی و همچنین حضوری دیگربار در میان اغتشاشگران روز عاشورای حسینی در تهران، از تداوم تحرکات او در ایام انتخابات حکایت دارد.
محسن
رفسنجانی در انتخابات دهم بیش از آنکه خود به میدان حمایت از کاندیداها بیاید تصمیم گرفت در قامت یک حامی قدرتمند برای خانواده خویش ظاهر شود و مدافع تمامی اقدامات آنها باشد. او که در جریان این انتخابات چند بیانیه با امضای خود به عنوان پسر هاشمی و رئیس دفتر ریاست مجمع تشخیص مصلحت را در کارنامه دارد، اما به واسطه مسئولیتش در مترو تهران تلاش میکرد تا مانند مهدی و فائزه چندان نقشش از پرده بیرون نیفتد. با این همه پس از این مناظره 13 خرداد ماه احمدینژاد و موسوی، محسن هاشمی در نامهای به احمدینژاد مدعی شد که رئیس جمهور با دروغ و عوامفریبی میخواهد فضای انتخابات را «هاشمی – احمدینژاد» کند اما او نگفت که چرا برپایی چنین فضایی این چنین به نفع احمدینژاد است و آرای مردم را به سوی او گسیل میکند. چندی بعد نیز پیش از آنکه محسن مجبور به ترک دفتر پدر به دلیل ممنوعیت تصدی دوشغل همزمان شود، امضای او به عنوان رئیس دفتر مجمع تشخیص مصلحت پای شکایت از رسانههای منتقد هاشمی ثبت شد. محسن هاشمی در نامه خود رسانههای مورد شکایت را «رسانههای معلومالحال» نام برد و اظهار داشت این شکایت نه ادعایی شخصی بلکه به واسطه حفظ نظام و ولایت فقیه مطرح شده است. بار دیگر نیز نام او در کنار نام دیگر اعضای خانوادهاش در نامهای سرگشاده به رئیس قوه قضاییه ثبت شد. آنها در نامه خود نوشتند: «ما «هاشمیان»، اما از آنجا که طرح این اتهامات، به عنوان اهرم فشار و ابزاری برای حذف هاشمی رفسنجانی به کار گرفته میشود و خواسته یا ناخواسته آب به آسیاب دشمن میریزد، بر احقاق حق خود پافشاری میکنیم.»
اما چندی بعد از انتخابات مشخص شد محسن آنگونه هم که میخواست خود را منطقی و اهل نگارش و حرکت از مسیرهای بدون جنجال نشان دهد نیست و در هتاکی و بیپرده عیان شدن چیزی کم از مهدی و فائزه جنجالی ندارد. 26 خرداد ماه همان زمان که فائزه مشغول تحریک آشوبگران بود و سخنرانیهای ساختارشکنانه در اجتماع به اصلاح معترضان به انتخابات ایراد میکرد، محسن هم در مراسم افتتاح خط 7 مترو حرفهایی زد که البته در شلوغیهای اخبار آن روزها مجال انتشار نیافت. اظهارات فرزند ارشد هاشمی، 4 روز پس از انتخابات اعتراض حاضران در جلسه را بر انگیخت. او گفته بود: «ابتدا انتخابات را هاشمی - احمدینژادی کردند، حالا با مشکلاتی که خود برای کشورایجاد کردند میخواهند فضا را خامنهای- هاشمی کنند... بر بستر شایعات سوار شوند و رأی بیاورند، بگویند این رأی حلال است؟ حالا این رأی را گرفتید مگر حلال است؟ اگر اجازه دادند علیه بزرگتر از هاشمی صحبت کنند بیشتر رأی جمع میشود، اصلاً اگر کل انقلاب را زیر سؤال ببرند 70?میلیون رأی جمع میشود.» او همچنین در اعتراض به قطع بلندگو و ترک جلسه از طرف حاضران گفت: «این مردم که اینجا نشستهاند میگویند محسن هاشمی دزد است که اینجا حرف میزند. من اول باید ثابت کنم که دزد نیستم، بعد بگویم خط 7 را کی ساخته؟... چرا بعضی سپاهیها رفتند؟ چرا نوشتند ما دزدیم؟»
فاطمه
نارضایتی پدر از وضع موجود انگیزهای مضاعف برای فاطمه فرزند ارشد هاشمی رفسنجانی بود تا به جمع دیگر اعضای خانواده در حمایت از میرحسین موسوی بپیوندد. گرچه او حمایتش از موسوی را تبعیت از یک تصمیم حزبی اعلام کرده بود اما همزمان گفته بود: «وقتی در خانواده بحث میشود ایشان میگویند از وضعیت موجود ناراضیاند و خواستار ایجاد تغییر در این شرایط هستند. آیتالله هاشمی معتقدند که احتیاج به تغییرات زیادی در سطح مدیریتی کشور داریم.»
گرچه او به سیاق دیگر اعضای خانواده فعالیتهای انتخاباتی را از سر گرفت و پیش رفت اما مثل خواهرش روزهای آشوب را در خیابانها سپری نکرد و حرفهای تند و ساختارشکنانه نزد و در جریان بازداشت یک روزه خواهرش، طی تماسهایی با قوه قضائیه تمام تلاشش را برای آزادی او انجام داد.
فاطمه هاشمی رفسنجانی وقتی که پس از 11 سال در شهریور ماه 88 از ریاست فدراسیون ورزشهای بیماران خاص استعفا میداد اما در متن استعفای خود عقدهگشایی کرد و نوشت:« یقین دارم آنان که با قطب بندی جامعه و بیگانه انگاری هر آن که با آنها نیست و حتی با مخالفتهای پنهان و آشکار با اصل ولایت و امامت امت دو رکن جمهوریت و اسلامیت نظام را نشانه گرفتهاند و همه منتقدان را دشمن میپندارند و با بیان و ادبیاتی استهزاآمیز تلاش در حذف آنان دارند و عرصه را بر خدمت خادمان تنگ کردهاند راه به جایی نخواهند برد.» او اما در نامه در حالی از حلقه بسته مدیریت سخن میگفت که اشارهای نکرد که چگونه در 4 ساله دولت نهم در این سمت باقی مانده و آیا او خود مصداق حلقه بسته میشد یا خیر؟
یاسر
یاسر آخرین فرزند هاشمی رفسنجانی اما از همه اعضای خانواده خود در انتخابات کم حاشیه تر بوده است او که علاوه بر فعالیتهای اقتصادی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت روزگار میگذراند، چهرهای سیاسی و رسانهای نداشته است. تنها اظهار نظر انتخاباتی که از او وجود دارد نقل قولی است که مدت زیادی قبل از انتخابات محمدعلی ابطحی از وی نقل کرده است. هم زمان که حسن روحانی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تیغ انتقاد غیرمنصفانه علیه دولت میکشید، یاسر از نامزدی حسن روحانی در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری خبر داده بود و در عین حال حضور روحانی در عرصه انتخابات مزبور را مشروط و منوط به عدم نامزدی خاتمی در این انتخابات کرده و در صورت نامزدی خاتمی، حضور روحانی را به عنوان نامزد ریاست جمهوری بلاموضوع عنوان کرده بود. است.
گرچه در جریان اغتشاشات روز 13 آبان اخباری مبنی بر حضور او در میان اغتشاشگران منتشر شد اما او برخلاف فائزه که عضو فعال اغتشاشات است و حتی از انتشار عکس و فیلم حضورش در آشوبهای خیابانی ابایی ندارد، حضور خود را تکذیب کرد و در تکذیبیه خود تهدید کرد که «شایعه سازان اگر عذرخواهی نکنند، در دادگاه باید پاسخگو باشند.» با این همه وقتی صحبت از ضرورت از بین رفتن حاشیه امن فرزندان هاشمی به میان میآید، او نیز از نگاه فعالان سیاسی دور نمیماند، چنانکه لطفالله فروزنده، قائم مقام جمعیت ایثارگران میگوید: مردم انقلاب نکردند که هزار فامیل درست بشود، فامیل رده سوم آقای هاشمی در حاشیه امنیت قرار دارند؛ حالا یاسر و اینها که جای خود دارند و بعد هم کار فرزندانش به اینجا میرسد که اکثر اغتشاشات را توجیه میکنند، حضور پیدا میکنند و حمایت مالی میکنند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اربعین
شاخصههای اندیشه سیاسی شهید بهشتی
آل خلیفه و حامیانش باید پاسخگوی تداوم فشارها بر شیخ عیسی قاسم با
جوانان پس از پیروزی انقلاب اسلامی دین گریز شده اند یا دین گرا؟
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 7
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 6
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 5
سند 2030 - بخش چهرام
سند 2030 - بخش سوم
[عناوین آرشیوشده]