هرکه با سَبُکْ عقل دوستی کند، سَبُک عقلی خود را آشکار کرده است . [امام علی علیه السلام]
 
دوشنبه 88 بهمن 19 , ساعت 8:18 صبح

   

پرسش: انجمن حجتیه چطور گروهیه؟ حضور و فعالیت در این انجمن اشکال داره؟

 

پاسخ: زمینه های شکل گیری انجمن حجتیه

 

بدنبال گسترش فعالیت و تبلیغات بهائیت در دهه 20 و 30 ش و نفوذ روز افزون معتقدان آن در عرصه حاکمیت و به منظور مبارزه با آن ولزوم ایجاد سازمان و تشکیلاتی منظم برای مقابله با این انحراف بوجود آمده , از اواسط دهه سی , یک تشکل مذهبی ویژه به هدف مبارزه با بهائیت تهران وسپس سایر شهرها توسط یک روحانی به نام شیخ محمود ذاکر زاده تولایی، مشهور به شیخ محمود حلبی، شکل گرفت . این تشکل که انجمن خیریه حجتیه مهدویه نامیده می شد نه فقط در حوزه مبارزه با بهائیت , بلکه در محدوده ای وسیع تر و طی بیش از دو دهه , در تعمیق بسیاری از آموزش های دینی - ولو با برداشتی خاص - در سطح جامعه مذهبی ایران موثر بود . البته در شکل گیری این انجمن باید به شرایط سیاسی و اجتماعی آن دوره یعنی پس از کودتای 28 مرداد 1332 که به شکست نهضت ملی انجامید،نیز توجه داشت.

 

شرایطی که بسیاری از مبارزان سیاسی و مذهبی از ادامه‌ی فعالیت بازماندند.و فضای حاکم بر آن دوران به گونه‌ای بود که راه بر هر گونه فعالیت علیه حکومت بسته بود و علاوه بر آن، بسیاری از افراد دچار یأس و ناامیدی شده و خانه‌نشین بودند. در چنین شرایطی، بخشی از نیروهای مذهبی به فعالیت‌های غیرسیاسی و به خصوص فرهنگی و مذهبی (بدون جنبه‌ی سیاسی آن) روی آوردند. انجمن حجتیه از بدو تأسیس ـ پس از کودتای 28 مرداد 32 ـ به هیچ وجه داعیه مبارزه با حکومت را نداشت، به همین دلیل حکومت وقت منعی برای تشکیل چنین انجمنی نمی‌دید، بلکه از جهاتی هم به نظر می‌رسید مایل به تشکیل چنین سازمان‌هایی باشد، زیرا بسیاری از نیروها، توان خود را در جایی به غیر از مبارزه با حکومت صرف می‌کردند و این امر مطلوب حکومت بود. نگاهی به اساسنامه انجمن می‌تواند مؤید این موضوع باشد. در اساس‌نامه‌ی انجمن آمده است: تبلیغ دین اسلام و مذهب جعفری و دفاع علمی از آن , تشکیل کنفرانس ها و سمینارها ی علمی و دینی در نقاط مختلف کشور با رعایت مقررات عمومی , چاپ و پخش جزوات و نشریه های علمی و دینی با رعایت قوانین مطبوعاتی کشور , تاسیس کلاس های تعلیم و تدریس اخلاق و معارف اسلامی با رعایت مقررات عمومی , ایجاد کتابخانه و قرائت خانه و اماکن ورزشی با رعایت قوانین مربوطه , انجام امور خیریه عمومی و مساعدت فرهنگی موسسات اسلامی و اخذ تماس با مجامع بین المللی با نظر مقامات ذی صلاحیت و... در تبصره دوم این اساسنامه تاکید شده بود که انجمن به هیچ وجه در امور سیاسی مداخله نخواهد داشت و نیز مسئولیت هر نوع دخالتی را که در زمینه های سیاسی از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد , برعهده نخواهد داشت .این تبصره به خوبی بیانگر ماهیت غیر سیاسی این انجمن می باشد . بر این اساس انجمن خیریه حجتیه مهدویه به سال 1332 با تلاش حاج شیخ محمود تولائی مشهور به حلبی فعالیت خود را آغاز کرد . وی در سال 1280 ش در مشهد به دنیا آمد . آموزش های ادبی و عربی را در همان شهر آغاز کرده و نزد اساتید به نام آن مانند میرزا عبد الجواد ادیب نیشابوری به تحصیل مشغول گردید .دروس سطح را نزد حاج شیخ محمد نهاوندی و حاج میرزا احمد کفایی گذراند و در کنار آن , متون فلسفی را نزد حکیم آقا بزرگ فراگرفت و خارج اصول وفقه را نزد حاج میرزا کفایی و مرحوم حاج آقا حسین قمی تحصیل کرد وی در مسائل اخلاقی و عرفانی متاثر از مرحوم حاج حسنعلی نخودکی اصفهانی بود که در مشهد مقیم شده بود . وی افزون بر فقه واصول ,به فلسفه نیز علاقه داشت و به تدریج به مکتب معارف مشهد که از سوی میرزا مهدی غروی اصفهانی بنیاد گذاشته بود گروید و نزد وی به شاگردی پرداخته و از فلسفه دست کشید . کار عمده آقای حلبی پس از شهریور بیست , کارهای تبلیغی بود . وی به همراه جمعی از فعالان مذهبی مشهد و نیز انجمن ها و هیات های مذهبی , به طور منظم با بهائیان در گیر بودند. مرحوم حلبی در آستانه ملی شدن صنعت نفت نیز بر فعالیت های تبلیغی – سیاسی خود افزود . پس از آن و در جریان شکستی که در انتخابات مجلس هجدهم خورد , از فعالیت سیاسی رویگردان شد و دو سالی که پس از آن که به تهران آمد , به همان کار خطابه مشغول گردید . زمانی که آقای حلبی به تهران آمد , فعالیت بهائیان در سراسر ایران گسترش زیادی یافته بود و مرحوم حلبی در امتداد مبارزاتی که با بهائیان در دهه بیست در مشهد داشت , با ایجاد تشکیلات منظمی که بعدها به انجمن حجتیه شهرت یافت , مبارزه ای پر دامنه را بر ضد آنان آغاز کرد و تا پایان عمر همین مشی را ادامه داد. و سرانجام در سال 1376 در گذشت و در کنار مزار شیخ صدوق به خاک سپرده شد . (رسول جعفریان , جریان ها و سازمان های مذهبی – سیاسی ایران سال های 1320 -1357 , تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامی , 1383 ص370 و371)

مبانی و پایه های فکری و اعتقادی انجمن حجتیه

 

1- دیگاه انجمن نسبت به مهدویت و مساله انتظار

در دید انجمن حجتیه اعتقاد به حضرت صاحب الزمان(ارواحنا فداه) در محبت و دوستی ایشان و تبعیت صرفا عبادی خلاصه شده است. و به دیگرجنبه ها و فرازهای اعتقاد به ولیعصر (عج) اگر التفاتی بیابند با دیدی سطحی و فرعی می نگرند. خلاصه و کلاسه تفکر انجمن این است که انقلاب مهدی ( عج ) به دو چیز بستگی دارد 1- زمینه های منفی موجود در جامعه مثل تبهکاری ها و ستمگری ها 2- ایمان و اعتقاد مردم به اسلام که باید این دو عامل را تقویت کرد و ضمن تریج زمینه های منفی , اسلام را به توده ها شناساند و دست به یک رشته اصلاحات اعتقادی زد و لذا رسالت انسان منتظر در دوران غیبت عبارت است از تلاش برای سازندگی خود و دیگران و اصلاح محیط و به راه آوردن گم گشتگان و منحرفان از اسلام البته مقصود , اصلاح محیط از بهائیت است و به راه آوردن گمگشتگان و گمراهانی که فریب بهائیت را خورده اند بنابر این انسان منتظر بایستی خود و جامعه اش را نه در بعد سیاسی و نه در بعد حکومتی و اقتصادی , بلکه صرفا در بعد عقیدتی بسازد. تمام مسولیت ها و وظایف یک انسان مسلمان در عصر غیبت , از دیدگاه انجمن عبارت است از ؛ 1- انتظار: وضع انتظار و ندیدن امام معصوم از بزرگترین مصیبتهاست. 2- تقلید از مجتهد جامع الشرایط 3- غمگین بودن بواسطه مفارقت آن حضرت 4- دعا برای تعجیل فرج آن حضرت 5- گریستن از دوری آن حضرت 6- تسلیم و انقیاد داشته باشد که برای امر امام( ارواحنا فداه) عجله نکند 7- صدقه به قصد سلامت آن حضرت . از دید انجمن مکتب انتظار سه بعد دارد : 1- خود سازی 2- دیگر سازی 3- فراهم سازی , یعنی تهیه ابزار و آلات مورد نیاز چنان قیام شکوهمند ی ( سید ضیاء الدین علیانسب , سلمان علوی نیک , جریان شناسی انجمن حجتیه , قم: زلال کوثر , 1385, ص 55و56) همانگونه که مشاهده می شود سخنی از مبارزه با حکومت جور و ظلم و ستم که یکی از ارکان اصلی انتظار می باشد , به میان نیامده است و متاسفانه در این دید به فراموشی نظری و بویژه عملی سپرده شده است..انتظار ظهور حضرت ولی عصر ( عج) که از بهترین عبادت ها است , یک انتظار منفی و منفعلانه نیست , بلکه انتظاری مثبت و فعال و ایستادگی در برابر حکومت های ظلم و جور زمان است . البته انجمن پس انقلاب اسلامی در مقام نظر اندکی در این امر نرمش نمودند.

2- اعتقاد نداشتن به تشکیل حکومت اسلامی پیش از ظهور نفی هر گونه قیام و مبارزه عملی در زمان غیبت با استناد به برخی روایات و بحث تقیه

یکی از مبانی فکری انجمن اعتقاد نداشتن به تشکیل حکومت در زمان غیبت امام معصوم و هر گونه قیام و مبارزه عملی با ظلم وستم می باشد بود . انجمن با استناد به برخی از روایات معتقد بودند که هر گونه قیام و تشکیل حکومتی پیش از ظهور امام زمان مردود و محکوم به شکست است . و از این روایات چنین استنباط می کردند که قیام و مبارزه در عصر غیبت به طور کلی مورد رضایت ائمه اطهار علیهم السلام نیست و در راستای همین تفکر و طرز برداشت است که بر همه دعوت های خدای متعال در قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام برای دفع شر وظلم و مبارزه با جریان باطل تاریخ چشم می پوشند . ( سید ضیاء الدین علیانسب , سلمان علوی نیک , جریان شناسی انجمن حجتیه , پیشین , ص 78) غافل از این که این روایات صرف نظر از ضعف سندی بعضی از آنها , مربوط به قیام هایی است که با داعیه امامت و مهدویت همراه باشد و همان طور که حضرت آیت الله جوادی آملی می فرمایند: « آنچه از این روایات استفاده می شود این است که اگر کسی پیش از قیام قائم ( عج) قیام کند و داعیه امامت داشته باشد و مردم را به خود دعوت کند , محکوم به شکست است تنها کسی که به خود دعوت می کند و داعیه امامت دارد و موفق می شود , وجود مبارک حضرت بقیه الله ( عج) است ...اگر فرض کنیم روایتی یافت شود که به طور مطلق بگوید هر قیامی صورت بگیرد , محکوم به شکست و نادست است , این روایت چون مخالف با خطوط اصلی قرآن وسنت قطعیه معصومین علیهم السلام است , مردود و غیر قابل پذیرش است , زیرا این همه آیات و روایاتی که ما در جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و احیای کلمه دین واقامه حدود الهی داریم و اینها مخصوص زمان خاصی نیست , نشان می دهد که جلوگیری از احیای دین , سخن نادرست و قابل پذیرش نیست . اگر در عصر غیبت , حکومت دینی نباشد , لازمه اش حاکمیت قوانین غیر دینی و افراد ناصالح بر مردم مسلمان است که هیچ گاه خداوند و رسول اکرم (ص) به چنین چیزی راضی نیستند . اکنون باید ببینیم وضع انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی چگونه است ؟ آیا بنیانگذار جمهوری اسلامی یا مقام معظم رهبری , مردم ر به خود دعوت کرده اند یا می کنند , یا شرایی حکومت مهیا نبوده و نیست ؟ انقلاب اسلامی , مردم را به امامت ولی عصر (عج) دعوت کرد و می کند و هیچ کس از خود داعیه ای نداشت و ندارد , نه امام و نه ماموم هر دو می گویند ما امت ولی عصر هستیم و آن حضرت امام ماست . ( عبد الله جوادی آملی , ولایت فقیه , ولایت فقاهت وعدالت , قم : مرکز نشر اسراء , 1379, ص 373- 375) انجمن برای توجیه سکوت و کنار گذاردن مبارزه عملی به بحث تقیه نیز استناد می نمود . در حالی که مرحوم امام فرمودند : تقیه برای حفظ اسلام و مذهب بود که اگر تقیه نمی کردند مذهب را باقی نمی گذاشتند . تقیه مربوط به فروع دین است اما وقتی اصول اسلام , حیثیت اسلام , در خطر است , جای تقیه و سکوت نیست .( امام خمینی ره , ولایت فقیه , تهران: موسسه تنظیم ونشر آثار امام ره , 1376, ص 135)

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ