متاسفانه در صنعت نفت و زير پوشش مشاور امور زنان وزير اتفاقات و لابي گري هاي مخوف و عجيبي در جريانه که هيچکس هم به اين وضع رسيدگي نميکنه ....البته از دولت اصلاحات بيش از اين هم انتظار نمي ره....

خواستم در جواب اين دوست عزيزمون بگم که به نظر من همه دفاتر امور زنان بايد در همه وزارتخانه ها و دستگاه تعطيل بشن چراکه اين دفاتر جايگاه لابي گري و سياست زده هستند (بنابراين اين چيزهايي که کاربر محترم گفتند اصلاً دور از انتظار نيست) و اصولاً اين دفاتر با شعارهاي زيبا و عامه پسندي مثل عدالت جنسيتي و... تشکيل ميشن اما در واقع هدفشون ارتقا و کسب منصب براي زنان خاص و سفارش شده جناح حاکم هست. در بسياري از اين دفاتر پروژه هاي بي ارزشي تعريف ميشه و پولهاي کلاني از اين راه از دستگاه مربوطه خارج ميشه (همونطور که کاربر شما هم اشاره داشتن) تا صرف امور فرهنگي و سياسي بشه که بعضاً توسط دستهاي پنهان حتي خارج از کشوز هدايت ميشن و....
مجموعاً تعطيلي و منحل کردن تمامي اين دفاتر به نفع کشور و حتي زنان هست چراکه اينها براي ارتقا اعوان و انصار خودشون زنان توانمند و به واقع شايسته رو کنار مي زنند تا بتونن يک مشت بي سواد و غير متخصص رو با لابي و رانت سفارشي امور زنان بالا بکشن

البته با نگاهي به عملکرد ايشان و مجموعه شان در وزارت نفت شايد تمديد فعاليت اين مجموعه تحت رياست اين خانم برعکس تصور ما اصلا جاي تعجبي هم نداشته باشد:

ايشان که از رفقاي شفيق و يار ديرين زهرا رهنورد، از مريدان عبدالکريم سروش و هم نشينان گرمابه و گلستان محمد خاتمي است جهت عمليات شناسايي تمامي ارکان، زيرمجموعه ها (حتي در کوچکترين شهرستانها و توابع صنعت نفت) اقدام به تشکيل شبکه مثلا زنان صنعت نفت نموده است. شبکه اي که تنها با "نام پوششي زنان" بود که مي توانست کار شناسايي و دسترسي به تمامي اطلاعات صنعت نفت را در جاي جاي اين صنعت از منابع انساني گرفته تا فني ترين مسائل، از ستاد وزارت در تهران گرفته تا آنچه در سکوهاي نفتي اتفاق مي افتد را ممکن سازد.

ايشان با تهيه ليستي از زنان انتخاب شده (البته مرداني هم در لفافه اين ليست وجود دارند) براي چينش مديران آينده در نفت تلاش ميکند ليستي که با وجود افراد معلوم الحال و معروف در سطح صنعت نفت بيش از هر چيز تکميل پازل فعاليتهاي ناتمام و ناکام کمال فروغي را در اذهان تداعي مي کند چرا که پس از گذشت بيش از 4 سال کاملا محرز شده که خانم تندگويان فقط و فقط حامي زنان فاسد يا سياسي چپگرا يا مخالف نظام، رهبري و اسلام هستند. (مانند خانم زهره رضادوست {شوهر خانم رضادوست هيئت علمي در رشته تربيت بدني بوده که طي فتنه 88 از دانشگاه تهران اخراج شده و حالا دوباره به کار بازگشته و جالب تر اين که خانم تندگويان در حال تلاش مجدانه براي بکارگيري ايشان به صورت قراردادي در تربيت بدني صنعت نفت هم هستند} و مرضيه جدا از ليبراليسم هاي فعال در فتنه 88، مهران افخمي لاييک مشهور در صنعت نفت، زهره زارعچيان و فروغ کشوري، افخم زرواني، شادي نيکنام و.... همگي زناني هستند که يا داراي پرونده هاي سوء اخلاقي هستند يا مثل خودشون بازنشسته غيرقانوني مشغول بکار و يا داراي فعاليتهاي ضدانقلابي و حضور موثر در فتنه 88 هستند).
اين در حاليست که افراد مذهبي، انقلابي و ولايتي شناسايي شده توسط ايشان و زنان نماينده شان در ادارات مختلف، پس از معرفي شفاهي به مراتب بالاتر سازماني (معاونان وزير، مديران منابع انساني و وزير) يکي پس از ديگري از سمتهاي مديريتي و رياستي برکنار مي شوند.

با عرض سلام خدمت شما
نامه پيش رو، تنها بخشي از مسائل مربوط به حيطه مورد اشاره در متن است که اميد است با صحت سنجي مسائل ياد شده و ساير مسائلي که در اين مقال نمي گنجد، محرمي براي فرياد کارکنان صنعت نفت و جلوگيري از به يغما رفتن ثروت نفت در راستاي تبليغ عليه نظام و اسلام باشيد:

متاسفانه حضور پديده هايي مخرب تر از مديران نجومي در صنعت نفت بيداد مي کند. به بيان عاميانه تر اين افراد از مديران نجومي زرنگ تر هستند و به همين دليل هنوز اسمشان بر هيچ زباني جاري نشده است. نکته دردناک چنين افرادي فاصله عميق بين ظاهر و باطن ايشان است چراکه هنوز براي رسيدن به اميال و سياستهاي پليدشان با ظاهرسازي عليرغم پياده سازي فرامين اربابان غربي خود چهره دين را آلوده مي کنند.

يکي از اين پديده ها خانم فاطمه تندگويان (خواهر اصلاح طلب شهيد جواد تندگويان) هست که پس از گذشت بيش از 7 سال از بازنشستگيش از وزارت آموزش و پرورش، در سال 1392 به عنوان مشاور زنان وزير نفت و البته با اشغال سمت اداري شماره دار در اين وزارتخانه مشغول بکار شده است(سمت Dدر چارت سازماني صنعت نفت). بماند که اشتغال بکار بازنشستگان ممنوع شده و ايشان در حال حاضر يکي از غيرقانوني ترين افراد حاضر در صنعت نفت است البته طبق اطلاعات موثق ايشان با پيگيري هاي رييس جمهور اسبق محمد خاتمي و شهيندخت مولاوردي موفق به کسب مجوز تعويق بازنشستگي از نهاد رياست جمهوري شده اند.
اما جاي اين سوالات باقي است که مگر هر کارمند دولت چندبار بازنشسته مي شود و اين چندمين بازنشستگي ايشان است که به تعويق افتاده است؟ و مسئولين در نهاد رياست جمهوري چگونه در حالي که بيکاري جوانان يکي از بغرنج ترين مشکلات کشور است براي ادامه کار "چنين افرادي" مجوز صادر مي کند؟؟!!
البته با نگاهي به عملکرد ايشان و مجموعه شان در وزارت نفت شايد تمديد فعاليت اين مجموعه تحت رياست اين خانم برعکس تصور ما اصلا جاي تعجبي هم نداشته باشد:
(ادامه ...در بخش شماره 2)