6- يک دست نبودن ليست اصولگرايي
طرف مقابل در دو موضع وحدت کامل داشتند: فتنه88 و برجام
ليست
کساني که در طيف مقابل بودند همه از مخالفان در فتنه 88 و موافقان برجام
بودند. تنها کسي که از موافقان در فتنه بود اقاي کاظم جلالي بود که او هم
نقش موثر در برجام 20 دقيقهاي داشت
در مقابل ليست اصولگراها پر از ادمهاي مختلف بود.
يکي
شدن پايداريها، زاکاني، حدادعادل و احمد توکلي در فضاي فعلي امري طبيعي و
بديهي بود، اما حضور مصباحي مقدم، ابوترابي، مظفر، حبيبي و ... که آراي
مختلف و متفاوتي در برجام داشتند و حتي تلاش مضاعفي در اين زمينه کردند،
باعث اين مسئله شد.
7- دليل هفتم هم کاملا اعتقادي است.
عمرسعد
از گندم رِي نخورد، مجلس اصولگراي دهم هم از استيضاح چند وزير دولت مثل
وزير معدن و تجارت، آموزش پرورش، جوانان، وزير نفت، وزير کشاورزي، وزير
فرهنگ و ارشاد و ...دوري کرد تا با مماشات راي مردم در اين دوره رو به دست
بياره، اما حاشا که عدهاي از حق دوري کنن و راي بيارن. چوبش رو هم دست
جمعي خوردن!
اقايون در وقتش عمل نکردند. اصولگرايي به عمل کردن و ايستادگي در وقت خودش هست، نه اصولگرايي به اسم اصولگرايي.
خيلي از کساني که به ليست راي دادند، دل چرکيني از افراد متعدد داشتند.
8-
طيف مقابل در مورد مسائلي مانند حصر سران فتنه صحبت روشني کرد. در خصوص
اجراي برجامهاي متعدد و رفع موانع حضور سياسيون ديگر صحبت کرد
در مقابل
اصولگراها هيچ حرفي نزدند، چون در طيف اصولگرايي متاسفانه هستند کساني که
برجام رو 20 دقيقه اي تصويب ميکنن و چه بسا با محاکمه سران فتنه مخالف هستن
و يا جريات بيان اينکه اينها بايد محاکمه بشن رو نداشتن.
مردم به کساني راي ميدن که حداقل پاي مواضع خودشون بايستن و طيف مقابل بارها اين کار رو کرده.