سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بنده گناه می کند، پس دانشی را که پیشترمی دانسته، از یاد می برد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
شنبه 89 اردیبهشت 4 , ساعت 8:10 صبح

 شاگرد مکتب ماکیاولی - 3 روح الله امین آبادی

  اتاق فکری برای جنبش بی سر:

چندی پیش اتاق فکر جنبش سبز در خارج از کشور اعلام موجودیت کرد. ترکیب این حلقه خود به وضوح مسیر حرکت جنبش به اصطلاح سبز را مشخص می کرد.

 وجود اشخاصی مثل گنجی با سوابقی نظیر انکار آسمانی بودن قرآن کریم، حمایت از هم جنس بازان، حمایت از بهایی ها، انکار امام زمان و حتی انکار وجود خدا خود می تواند گویای تمامی مسائل باشد.

 عبدالکریم سروش نیز به عنوان یکی دیگر از اعضای این حلقه سال گذشته طی سخنانی مدعی شده بود قرآن کریم کلام نبی معظم اسلام بوده و آسمانی نیست.

 مهاجرانی نیز که در مجلس شورای اسلامی و در پاسخ به استیضاح نمایندگان به سوابق خود نظیر نوشتن کتاب «نقدی بر آیات شیطانی» اشاره کرده بود امروز با کسانی در یک حلقه قرار گرفته است که در پیشی گرفتن از سلمان رشدی با هم مسابقه می دهند.

 مهاجرانی گروه 5نفره صادرکننده بیانیه از خارج کشور را، اتاق فکر «جنبش سبز» توصیف کرد. مهاجرانی در گفت وگو با یک رسانه خارج کشور گفته بود «اتاق فکر» تعبیر مناسبی برای این هسته 5نفره است.

 مهاجرانی همچنین گفت: ما بر نقش آقایان موسوی و کروبی و خاتمی در ایران تأکید داریم. از سوی دیگر آنها ملاحظات و معذوراتی دارند. از این رو ما توجه داشتیم که مبادا در میان بدنه و رهبری جنبش فاصله ایجاد شود. تفاوت بیانیه ما و بیانیه مهندس موسوی برای پر کردن چنین فاصله ای است، مثل فاصله موضع گیری ابوذر و امام علی. این فاصله از این رو بود که امام علی به دلایل و عللی خاموش بود اما ابوذر فریاد می زد و امام علی در وصف او گفت ابوذر صادق ترین انسان زمانه است.

 در حالی که مهاجرانی این حلقه 5نفره را ابوذرهای میرحسین موسوی می نامد گنجی طی سخنانی باز منکر وجود امام زمان (عج) می شود، امام خمینی را فاقد صلاحیت های لازم برای رهبری جنبش سبز می نامد و نیز محسن کدیور نیز یکی دیگر از اعضای این حلقه نظریه ولایت مطلقه فقیه امام خمینی را دیکتاتوری و استبداد می نامد.

 بعد از انتشار این سخنان خبری در رسانه ها منتشر شد مبنی بر اینکه مهاجرانی اظهارات سخیف گنجی را محکوم کرده و از اینکه نام خود را در کنار وی پای بیانیه 5نفره گذاشته، ابراز شرمندگی کرده است.<**ادامه مطلب...**>http://www.parsiblog.com/Notes.aspx?Post

 اما شبکه ضد انقلابی «جرس» که توسط تیم مهاجرانی و کدیور از خارج کشور مدیریت می شود در واکنش به خبر یاد شده نوشت: «سیدعطاءالله مهاجرانی خبر منتشره درباره وی در فیس بوک و برخی سایتهای خبری مبنی بر شرکت در میزگرد یک رسانه خارجی و اعلام نظر درباره سخنان گنجی را تکذیب کرد.

 نکته قابل تأمل اینکه سایت «کلمه» وابسته به میرحسین موسوی با انتشار خبر سایت حامی موسوی، به تکذیب اظهارات منتسب به مهاجرانی علیه گنجی پرداخت!

 این سایت حاضر نشد به انتقاد از موضع ضد امام زمانی اکبر گنجی که در واقع اقتباس از هجمه های بهائیت است بپردازد و این در حالی است که نامبرده طی 7ماه گذشته، تبدیل به یکی از سخنگویان اصلی موسوی در خارج از کشور شده است.

 سایت کلمه البته خیلی هم بی موضع نبود بلکه زیر خبر تکذیبیه مهاجرانی، به نام مخاطبان این عبارات را منتشر کرد: «خوب شد گفتین. چون قتی این خبر رو شنیدم خیلی از آقای مهاجرانی ناراحت شدم اساسا اعتقادات دینی هر شخصی به خودش مربوط است... این سایت ها هم فقط بلدن فرافکنی کنن و قصدشون اینه که تفرقه بندازن... ممنون آقای مهاجرانی، منم وقتی این خبر رو خوندم خیلی تعجب کردم، اما منتظر تکذیب خبر بدم، با خودم گفتم اگه کلمه هم این خبر رو درج کرد باور می کنم، تا الآن هم هر نیم ساعت کلمه را چک کردم تا شاید خبری ببینم که الآن دیدم خدا رو شکر، دم کلمه عزیز هم گرم»! 

سوابق فرصت طلبانه باند 5 نفره به ویژه بهاء الله مهاجرانی به قدری سیاه است که نه تنها مردم دیندار ایران هرگز آنها را جدی نمی گیرند بلکه محافل ضدانقلاب نیز به آنها به دیده بدگمانی و کسانی که دارای رفتارهای «هخا»منشی! هستند می نگرند. 

روحیه دهی به اغتشاشگرانی که خود را هیچ می دانند! 

وزیر ارشاد دولت خاتمی که پس از به بار آوردن افتضاحات سیاسی، مدیریتی و اخلاقی متعدد ترجیح داده است در لندن اقامت کند، اخیرا طی مقالاتی سعی کرده بود تا به اوباش سرخورده از همان لندن روحیه بدهد اما یکی از همین افراد پاسخ قابل تاملی به مهاجرانی داده است. 

وی در پاسخ خود که در سایت مهاجرانی نیز منتشر شد می نویسد: نمی خواهم از طرف بچه هایی که در عرض یک ماه باهاشون به اوج امید رسیدم و باز با همونها در عرض یک ماه به اوج ناامیدی رسیدم، حرف بزنم. من یه وبلاگ نویس هستم که فقط عده کمی از آدم های آن لاین، متمایز از بقیه وبلاگ ها محسوبش می کنن. من اما با شما موافق نیستم. با امیدهایی که دوست دارید بدید موافق نیستم. من دلم نمی خواد امیدار باشم فقط برای اینکه امیدوار بوده باشم. 

این مهره میدانی آشوب ها آنگاه با بیان اینکه «این مردم قابلیت آفرینش یه انقلاب 57 دیگر رو ندارن،» به برخورد با اغتشاشگران اشاره می کند و می نویسد: میلیونها ایرانی خیلی راحت با شنیدن خبر، گفتن حقشونه! که باهاشون برخورد بشه. 

این فریب خورده ادامه می دهد: آقای مهاجرانی من 60 روزه دارم حقارت می بینم اونم با رزولوشن بالا. به کی دارید امیداری می دید؟ به ما که غیر از تخلیه کردن خودمون تو وبلاگ کار دیگری بلد نیستیم؟ ما خیلی کمیم، خیلی کم و خیلی کم اثر. 

گفتنی است مهاجرانی چندی پیش خواستار ادامه اغتشاش ها و راهپیمایی های غیرقانونی در ایران شده بود. وی در مصاحبه با تلویزیون بی بی سی فارسی گفته بود که باید از هر فرصتی برای نابودی دولت برخاسته از رای ملت استفاده کرد.

 وزیر ارشاد دولت خاتمی تصریح کرده بود باید از هر فرصتی برای نابودی این دولت استفاده کرد و این کار را باید از طریق نافرمانی های مدنی، اعتصابات و برگزاری راهپیمایی دنبال نماید.

 و حال عده ای که با سخنان این پناه برده به دشمن فریب خورده اند گلایه می کنند که چرا برای رسیدن به قدرت ما را وسیله قرار داده اید.

 سوالی که بی شک نه مهاجرانی بلکه موسوی و کروبی نیز پاسخی برای آن ندارند.

 حمایت از منافقین کشته شده در دهه 60: 

مهاجرانی که چندی پیش و قبل از انتخابات کروبی را مادر انقلاب دانسته و در چرایی رای به وی گفته بود او دلسوز انقلاب و ادامه دهنده راه امام است به ناگاه و بعد از این که کاندیدای مورد نظرش حتی موفق نشد به اندازه آرای باطله رای کسب کند چپ کرده و با توهین به امام خمینی(ره) به اعدام منافقین در اواخر دهه 60 اعتراض کرد.

 عطاءالله مهاجرانی در یادداشتی با انتقاد از جایگزین شدن مصلحت نظام به جای آرمان های انقلاب، اعلام کرده بود که «همه ما که در برابر کشتار جوانان در سال 1367 ساکت ماندیم. گمان می کردیم شرایط جنگ و تهدید خارجی می تواند مجوزی برای چنان جوان کشی باشد، که در تاریخ ما کمتر نظیری برای آن می توان یافت.»

 وزیر ارشاد دولت اصلاحات با اشاره به اعتراضات آیت الله منتظری به اعدام های سال 67 نوشته بود: «آن روزها تنها یک صدا از سراسر مسئولان کشور و نظام برخاست آیت الله منتظری، به جوان کشی اعتراض کرد، و از موقعیت سیاسی که داشت برکنار شد. در برابر اقدامی که او کرد آن موقعیت سیاسی که ارزش و اعتباری نداشت.»

 امام خمینی(ره) در نامه تاریخی 6/1/68 خود به آیت الله منتظری به این مسئله پاسخ داده بود و گویا مهاجرانی اینک وکیل مدافع کسانی شده که در مبارزه با انقلاب اسلامی مرتکب جنایاتی شدند که روی همه جنایتکاران تاریخ را سفید کرد.

 امام خمینی(ره) در آن نامه تاریخی خطاب به آقای منتظری نوشته بود:

 «در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می بینید که چه خدمت ارزنده ای به استکبار کرده اید.» 

اگر پیاده نظام فتنه سبز در داخل کشور و با پاره کردن تمثال حضرت روح الله به ایشان جسارت روا می دارد سران این فتنه در داخل و خارج نیز با حمله به آرمان های انقلاب و نیز حمایت از دشمنان امام از جمله منافقین و نهضت آزادی و همان مسیر را دنبال و رهبری می کنند. 

سخنان مهاجرانی را در این راستا باید تحلیل کرد. 

اسب تراوایی که در گل گیر کرد! 

چنان چه گفته شد مهاجرانی به همراه تعدادی از ضدانقلاب های فراری برای پشتیبانی فتنه سبز در فضای مجازی سایت جرس را راه اندازی کرده است. 

این سایت چندی قبل پیشنهاد داده بود که اغتشاشگران در روز 22 بهمن به سمت میدان آزادی حرکت کرده این میدان را به تصرف خود درآورند. 

جرس پیشنهاد داده بود که برای این کار لازم است همچون اسب تراوا در سکوت عمل کنید تا حکومت را غافلگیر سازید! 

نقشه ای که در روز 22 بهمن و توسط مردم نقش برآب شد و نشان داد که اسب تراوای آشوب قبل از این که به خود آید در گل زار حماقت سران فتنه فرو رفته است. 

مهاجرانی بعد از این شکست سنگین در مقاله ای که سایت جرس آن را منتشر کرد نوشت: 

«به نظر می رسد که برخی گمان می کردند در روز 22 بهمن نظام جمهوری اسلامی سقوط می کند و آن برخی جنش پیروزی برگزار می کنند و به سرعت در مناصب قدرت قرار می گیرند و به تعبیر خودشان آکسیون نهایی انجام می شود! اکنون که دیدند نه تنها چنین اتفاقی نیفتاد بلکه نظام توانست جمع مورد نظر خود را در میدان آزادی سازمان دهد و به اصطلاح نشان دهد که از پشتوانه مردمی و ملی برخوردار است اکنون دوستان طرفدار آکسیون آخر مبهوت و دمغ شده اند.»

 مهاجرانی در این نوشتار با عنوان «پیروزی برق آسا یا به هنگام» به نکته ای اشاره کرده است که سیر تفکر ضدانقلاب در سی سال گذشته و شکست این تفکر را به خوبی نشان می دهد.

 وی می نویسد: 

«پاییز سال 1383، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نهم بودیم. نگاه ها به طرف آیت الله هاشمی رفسنجانی، حجت الاسلام والمسلمین کروبی و نیز دکتر مصطفی معین بود. کسی چندان توجهی به دکتر احمدی نژاد نداشت. گاهی از دکتر لاریجانی و آقای قالیباف هم نام برده می شد. در آن شب مهمانی افطاری، دوستی رو به جمع کرد و گفت: دو سؤال؟ نگاه ها متوجه او شد. توضیح داد: سؤال اول، مردم تا چه حد و یا چند درصد در انتخابات شرکت می کنند؟ و پرسش دوم: چه کسی رئیس جمهور می شود؟ همه ما حدس و یا پیش بینی خودمان را مطرح کردیم. دکتر سروش گفت: حدود شصت درصد مردم مشارکت می کنند و آقای کروبی رئیس جمهور می شود. من گفتم شصت تا هفتاد درصد شرکت می کنند و آقای هاشمی رفسنجانی رای می آورد. بقیه دوستان هم بیشتر نظرشان به سمت و سوی آقای هاشمی رفسنجانی بود. دست آخر از پرسشگر پرسیدم: نظر خود شما چیه؟ 

لبخندی زد و گفت: به هم می خوره! با تعجب پرسیدیم چی به هم می خوره؟ فیلسوفانه سری تکان داد و گفت: «انتخابات برگزار نمی شود، کار رژیم تمام است.» 

پرسیدیم چه طوری تمام است؟ گفت: «آمریکا حمله می کند و تمام می شود...»

 نشان به همان نشان که آقای احمدی نژاد سال پنجم ریاستش را شروع کرده و همان دوست ما باز هم به گونه ای سخن می گوید که انگار اکسیون آخر همین امشب اتفاق می افتد.»

 فتنه در شبانگاه 22 خرداد و با سخنان از پیش نوشته شده میرحسین موسوی فاز عملی خود را به صورت جدی شروع کرد و در روز قدس، 13 آبان، 16 آذر و عاشورا با هدایت اشخاصی چون مهاجرانی بر جسارت خود افزود. 

حماسه به یادماندنی و تاریخی 9 دی فتنه گران را در اغما فرو برده و یوم الله 22 بهمن سرنوشت مختوم مرگ خفت بار را برای آن رقم زد. 

دوران شاگردان مکتب ماکیاولی دیگر به سر رسیده است و این مکتب انبیا است که با عزت به راه خود تا رسیدن به قله کمال در حکومت منجی آخرالزمان مهدی موعود(عج) ادامه می دهد.

 

 

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ