سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خشم، دل حکیم را نابود می کند . و فرمود : هرکس مالک خشم خویش نباشد، مالک خرد خویش نیست . [امام صادق علیه السلام]
 
شنبه 89 فروردین 28 , ساعت 9:33 صبح

 شاگرد مکتب ماکیاولی - 2 

 فرهنگ بی فرهنگ - روح الله امین آبادی- قسمت دوم

در شماره پیشین این مقاله به سیر فعالیت های مهاجرانی در دهه اول انقلاب، دوران سازندگی و اوایل دولت اصلاحات پرداخته شد و اینکه چطور مهاجرانی سوار بر امواج سیاسی کشور از دولتی به دولتی و از گفتمانی به گفتمانی دیگر گام گذاشت. در این قسمت به خیانت های این شاگرد مکتب ماکیاولی در دوران وزارت فرهنگ و ارشاد وی پرداخته می شود.

تحصن مسجد اعظم قم

هرچند مهاجرانی به لطایف الحیلی که محمدرضا سرشار از آن به «تطمیع» برخی نمایندگان و «تلاش عده ای از وزرای کابینه آقای خاتمی درمجلس» یاد می کند توانست در برابر 121 رای مخالف، به ساختمان میدان بهارستان بازگردد اما ادامه همان سیاست های پیشین موجب خیزش عظیم مردم انقلابی درسراسر کشور به ویژه تحصن طلاب و فقهای حوزه علمیه قم درمسجد اعظم حرم حضرت معصومه (س) و با حضور شخصیت ها و علمایی چون آیت الله نوری همدانی، آیت الله مشکینی، آیت الله جوادی آملی و... گردید.

سال 78 شاهد تحصن عظیم علما و طلاب حوزه علمیه قم علیه سیاست های فرهنگی دولت بود. مهاجرانی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نوک پیکان انتقادات قرارگرفته بود. حضرت آیه الله جوادی آملی با حضور در مسجد اعظم قم درجمع طلاب به شدت از مهاجرانی انتقاد کرد.

درجریان تحصص گروهی از طلاب و روحانیون قم دراعتراض به کاریکاتور نیک آهنگ کوثر در روزنامه آزاد آیت الله جوادی آملی نیز به جمع علمای حامی تحصن پیوست و در سخنرانی خود سیاست های فرهنگی دولت خاتمی و وزیر ارشاد او عطاء الله مهاجرانی را به باد انتقاد گرفت. آیت الله جوادی که در دومین روز تحصن به مسجد اعظم قم آمده بود از متحصنین خواست که از حضور شبانه روزی خود در مسجد اعظم استفاده کرده و همچون ایام اعتکاف، روزه بگیرند. موضع گیری تند آیت الله جوادی علیه سیاست فرهنگی دولت اصلاحات با واکنش تند مهاجرانی مواجه شد و نخستین سکاندار فرهنگی دولت خاتمی از انتقادات تند وی علیه عملکرد خود به شدت گلایه کرده و به او و سایر علما و روحانیون حاضر در تحصن توهین روا داشت.

استعفا

اوایل مهر ماه 1379 آفتاب یزد از قول الشرق الاوسط به نقل از یک منبع نزدیک به دولت ایران خبر داد که «مهاجرانی درماه مارس گذشته به دلیل حملات شدید جناح ضد اصلاحات علیه او و نیش و کنایه ای که متوجه او بود، استعفای خود را به خاتمی تسلیم کرد. اما خاتمی به او گفته بود: با هم آمده ایم و با هم خواهیم رفت!» همان روزها رسول منتجب نیا، عضو مجمع روحانیون مبارز در گفتگویی با خبرگزاری دانشجویان ایران گفت: «بسیاری از انتقادهایی که نسبت به دکتر مهاجرانی صورت می گیرد، متوجه نقاط قوت اوست نه فقط ضعف وی.

به عبارت دیگر انتقاد از شعارهای دولت و رئیس جمهوری است نه عملکرد وزیر یا وزارت ارشاد.» وی افزود: «در زمانی که آقای خاتمی، تصدی وزارت ارشاد را برعهده داشت، در همان مدت محدود، چنین تهاجم همه جانبه ای به ایشان نیز صورت گرفته و چنین ابراز می داشتند که وزارت ارشاد یعنی کانال ورود دشمن و تهاجم فرهنگی»

از طرفی روزنامه انتخاب از قول کوزه گر، نماینده شهریار درمجلس که وی را به عنوان «دوست نزدیک مهاجرانی» معرفی کرده بود، نوشت:«من مهاجرانی را مرد استعفا نمی بینم.»

چند روز بعد و دریازدهم مهر ماه روزنامه ایران به نقل از روزنامه الحیات خبر از استعفای مهاجرانی داد و نوشت مهاجرانی تا دو هفته آینده کنار خواهد رفت. این روزنامه همان روز از قول یکی از نمایندگان نیز این خبر را نقل کرده و گزارش داد که در صورت استعفای مهاجرانی، وی به عنوان دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی انتخاب خواهد شد. ایران، پست بعدی مهاجرانی را نیز معاونت رئیس جمهوری در سازمان ایرانگردی و جهانگردی معرفی کرده بود. روزنامه انتخاب نیز به نقل خبر استعفای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پرداخت لیکن نوشت که او پس از وزارت، معاون اول رئیس جمهوری خواهد شد.

به هرحال روز چهاردهم همان سال روزنامه آفتاب یزد از قول مهاجرانی آورد:«استعفا نداده ام»<**ادامه مطلب...**>http://www.parsiblog.com/Notes.aspx?Post

سیزدهم مهر، روزنامه ایران مصاحبه ای با محمد علی ابطحی رئیس دفتر ریاست جمهوری را منتشر کرده بود که نکات مهمی داشت. ابطحی درپاسخ به سوالی درباره خاتمی گفته بود:«ایشان یک سلسله نگرانی کلی و در واقع دل نگرانی هایی دارند، نسبت به اینکه آیا روشی که انتخاب کرده اند، جامعه را به سرمنزل مقصود می رساند یا خیر؟ و اینکه موانع و مشکلاتی که پیش روی آقای خاتمی است تا چه زمانی قرار است تداوم داشته باشد؟ به هر حال ایشان نگران عدم تحقق شعارها و برنامه هایی است که به مردم اعلام کرده است.»

چند روز استعفای مهاجرانی، وزیری که رئیس جمهور دیدگاه فرهنگی او را نزدیک ترین دیدگاه به اندیشه خود معرفی کرده و حتی او را به سخنگویی دولت برگزیده بود، نگرانی های خاتمی را مشخص تر کرد، مهاجرانی، همان که از استیضاح محافظه کاران در مجلس پنجم نیز جان به در برد و همواره استعفا را بدسلیقگی می دانست، درحالی که کمتر از یک سال به پایان دوره ریاست جمهوری خاتمی باقی مانده بود، مجبور به ترک کابینه شده بود.

درچرایی استعفای مهاجرانی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گمانه های مختلفی زده شد که هاشم آغاجری یکی از همکاران مهاجرانی درگروه تاریخ دانشگاه تربیت مدرس و از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی درمورد چرایی این استعفا گفت:

«علت استعفای ایشان هم که به صورت غیر رسمی مطرح شده این است که مقام معظم رهبری از عملکرد مهاجرانی در راس وزارت خانه ارشاد، راضی نبوده اند، بنابر این وی هم از چند ماه پیش استعفای خود را تقدیم کرد. ولی آقای خاتمی این استعفا را نپذیرفت. زیرا بحث دیگری درباره سوء استفاده از سود سپرده های حجاج، مطرح بود و زمزمه هایی به گوش می رسید که به محض خروج مهاجرانی از هیئت دولت،پرونده ای با همین اتهام، برای وی به جریان خواهد افتاد. به همین دلیل هم خاتمی، دست نگه داشت تا مهاجرانی بماند و به آن سرنوشت، دچار نشود.»                       

استعفای مهاجرانی بعد از اعتراض های مکرر رهبر معظم انقلاب، علما و مراجع تقلید از مدیریت فرهنگی وی صورت گرفت ولی در این میان واکنش تعدادی از حامیان مهاجرانی جالب بود.

درحالیکه رهبر معظم انقلاب بارها از وجود تهاجم فرهنگی و «فرهنگ وارداتی غرب» و درعین حال از عدم پذیرش برخی مسئولان سخن به میان آوردند، مهاجرانی برخلاف هشدارهای رهبری، صریحاً وجود هر نوع توطئه فرهنگی علیه نظام جمهوری اسلامی را نفی و آن را محصول نوعی «توهم» می دانست که این نگاه، بارها از سوی رهبری تخطئه و مورد انتقاد شدید قرار گرفت.

معظم له آن هنگام که عرصه فرهنگ را جولانگه عده ای یافتند که آشکارا با بی اعتنایی به بنیان های ارزشی ملت، اسب تروای خویش را به سمت نابودی آن می تازند؛ تصریح کردند: من از بعضی از بخش های دولتی گله دارم و چندبار گفته ام، معتقدم کم کاری می شود.در محیط کار فرهنگ ما به عنوان اسلام، خیلی کم کاری شده است... آقای مهاجرانی ظاهراً در این جلسه نیستند، خودشان را راحت کردند. فرق نمی کند باشند یا نباشند... الآن نمایش هایی مرتب در سالن های وابسته به وزارت ارشاد نمایش داده می شود، بعضی ها صددرصد ضددین است، ضدانقلاب است. اگر در کنار این همه، چند نمونه تأتر و فیلم اسلامی می ساختند که این مبلغ اسلام است من اعتراض نمی کردم. من از وزارت ارشاد راضی نیستم.»

مهاجرانی که در جلسه استیضاح گفته بود به محض اشاره رهبر معظم انقلاب و یا رئیس مجلس شورای اسلامی (ناطق نوری) استعفا خواهد داد در مقابل اعتراضات مکرر علما ازجمله رهبر معظم انقلاب ایستاد و حتی رئیس جمهور نیز سیاست های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را سیاست های دولت خواند و گفت ما باید با هم برویم. در شرایطی که مهاجرانی می گفت طبعم با استعفا سازگار نیست بالاخره اعتراض ها نتیجه داد و وی سکان اداره وزارت فرهنگ را به مسجد جامعی سپرد و در حاشیه جلسه مجلس شورای اسلامی و به خبرنگاران گفت: «سعی می کنم که سیاست های وزارت ارشاد با سیاست های مقام معظم رهبری مغایرت نداشته باشد و سعی می کنیم نگرانی های ایشان را برطرف کنیم.»

درحالی که مهاجرانی به دفعات گفته بود که وزارت ارشاد را آخرین پست سیاسی خود می داند بر پست ریاست مرکز گفت و گوی تمدن ها تکیه زد تا در چارچوب کارهای فرهنگی سیاست های خود را اعمال کند.

وی گفته بود: «مطمئن باشید که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آخرین حلقه سلسله کار اجرایی و سیاسی اینجانب است. نه ریاست جمهوری و نه وکالت و نه ریاست دیگری هیچگونه جذابیتی برایم ندارد.»

شاید ریاست مرکز پرطمطراق و نیز با سرمایهگفت و گوی تمدن ها چندان لقمه گلوگیری نبود که در قاموس مهاجرانی بشود به حسابش آورد.

تساهل و تسامح سیاسی یک بام و دو هوا

تساهل و تسامح معادل کلمه انگلیسی تولرانس tolerance از ریشه لاتینی tolero به معنای تحمل کردن و اجازه دادن است.

این واژه در لغت به معنای سهل انگاری و اغماض است و گاه به معنای مدارا، رفق، سعه صدر، بردباری و رواداری هم به کار رفته است.

تساهل و تسامح در فرهنگ غربی از لوازم مدرنیته و شیوه ای کارساز برای تنظیم رفتارهای دینی، اخلاقی و سیاسی به شمار می آید و معنای آن اجازه دادن آگاهانه به اعمال و عقایدی است که مورد پذیرش و پسند افراد نباشد.

اساس سیاست های فرهنگی دولت هفتم و هشتم بر تساهل و تسامح قرار گرفته بود و مهاجرانی به عنوان شخصی که بیشترین هماهنگی را با این سیاست داشت در مقام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فضا را برای هتاکان به دین و مذهب باز کرد.

حمله به احکام اسلامی و ایجاد تردید و تشکیک در آن ها توسط مطبوعات دوم خردادی بدون هیچ محدودیتی در موارد گسترده ای در سایه تساهل و تسامح عملیاتی شد.

برخی احکام مثل قصاص، مجازات هایی خشن، غیرانسانی و موهن که هیچ نتیجه ای در کاهش جنایت ندارند، معرفی شدند. حکم مرتد، منافی حقوق انسانی قلمداد شد که دفاع از آن دفاع از مقدسات نیست.

از این ها که بگذریم سیاست تساهل و تسامح نیز با رویکردی دوگانه به اجرا درآمد. نشریاتی که از سیاست های دولت وقت انتقاد می کردند با بی مهری مواجه شده و عرصه بر آن ها چنان تنگ می شد که از گفتن و نوشتن پشیمان گردند.

این سیاست یک بام و دو هوا در آن دوره حتی شامل حال چند نشریه دوم خردادی نیز واقع شد.

سیدمرتضی نبوی نماینده دور پنجم مجلس شورای اسلامی از حوزه تهران در جلسه استیضاح مهاجرانی خطاب به وی می گوید:

«راستی جناب عالی همه جا اهل تساهل و تسامح نیستید و سیاست یک بام و دو هوا در ارشاد رایج است. نشریه ای که کارش به مخالفت با شما بکشد اگر تعطیل شود مثل «جامعه» و «توس» مورد تأیید شما است، اما اگر نشریاتی اعتماد مردم را نسبت به نظام و ارگان های حکومت سلب کنند و خط استحاله را دنبال کنند باید تحمل شوند و مشمول شعار آزادی برای مخالفین هستند ولو در قانون اساسی و قانون مطبوعات هم مجوزی برای چنین آزادی هایی نباشد و سوءاستفاده از آزادی تلقی شود.»

در این شرایط که انتقاد از سردمداران دوم خردادی دولت گناهی کبیره محسوب می شد آیت الله مصباح یزدی پای در مسیری گذاشت که مورد هجمه ای بی سابقه قرار گرفت به نحوی که کاریکاتوریست دوم خردادی و همسو با دولت در یک کاریکاتور موهن به آیت الله مصباح یزدی اهانت روا داشت.

زمانی که انتظار می رفت مناظره میان آیت الله مصباح یزدی و مهاجرانی در رسانه ملی پخش شود و طرفین نیز این مناظره را پذیرفته بودند به ناگاه مناظره لغو شد و مهاجرانی طی یک مقاله که در کتاب «حکایت همچنان باقی است» چاپ شد به صورتی یک جانبه به نقد و رد و ابطال نظرات و آرای آیت الله مصباح یزدی دست زد.

مهاجرانی در این مقاله ادعا کرده بود:

«استاد مصباح عزیز! نظریه غیرت دینی جناب عالی که میوه و محصول آن خشونت است، ویران کننده اندیشه و فرهنگ و تمدن است و نظریه تساهل و تسامح سازنده آنها»

غیرت دینی که مهاجرانی در این نوشتار بدان می تازد در طول تاریخ اسلام بارها و بارها دشمنان را از تعدی به حریم مقدسات دینی و ملی بازداشته است، غیرتی که در طول 8 سال دفاع مقدس در وجود جوانان وطن نمود یافت و ایران اسلامی را از گزند دشمنان مصون نگه داشت.

 

تحقیق و تفحص از عملکرد مدیران فرهنگی خاتمی

شهریور ماه سال 1385 نتیجه تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت خاتمی منتشر شد.

اگرچه مدیریت فرهنگی در دولت خاتمی با مهاجرانی آغاز و با مسجد جامعی ادامه یافت ولی فعالان عرصه فرهنگ بر این باورند که سیاست های اعمال شده در این وزارتخانه چیزی جز مانیفست طراحی شده توسط مهاجرانی و تیم وی نبوده است.

در گزارش تحقیق و تفحص مجلس که 15 شهریور 1385 منتشر شد، بخش های گوناگون فعالیت های این وزارتخانه مانند تئاتر، سینما، کتاب، مطبوعات و موسیقی موردبررسی قرار گرفته بود.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت خاتمی در بخش کتاب با عرضه کتب و نشریات خارجی ممنوعه و مبتذل، کتاب هایی منتشر کرده که معرفی کننده چهره هنرپیشه های فاسد، توصیف کننده صحنه های غیراخلاقی و مسائل جنسی به صورت وقیحانه و مبلغ مکاتب کفرآمیز بوده اند. عرضه و تبلیغ آثاری علیه اسلام، عرضه کتاب های نویسندگان معاند با انقلاب اسلامی، عرضه آثاری در ضدیت با گروه های جهادی فلسطین و دفاع از اسراییل از جمله موارد دیگری است که در این گزارش به آن اشاره شده است.

آثار سینمایی تولید شده در آن دوران باعث گسترش فرهنگ لمپنیزم، حاکمیت فرهنگ دین زدایی و غرب گرایی و زیرسؤال بردن نهادهای انقلاب اسلامی شده است.

در فیلم های ساخته شده در دوران ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی و وزارت عطاءالله مهاجرانی و پس از آن مسجد جامعی غرب به عنوان کعبه آمال و آرزوهای جوانان ایرانی، و جمهوری اسلامی به عنوان تضییع کننده حقوق زنان و جوانان معرفی شده است.

نمایش خوانندگی و رقص زنان، موسیقی های غیرمجاز، افزایش خشونت، توجیه خیانت زن و مرد به یکدیگر به عنوان امری عادی و جایز، به چالش کشیدن مظاهر اقتدار نظام از جمله ارتش، سپاه و تصویر آنان به عنوان نهادهایی متحجر و کهنه گرا، القاء عقب ماندگی مسلمانان، عدم هماهنگی با سیاست های خارجی جمهوری اسلامی، استفاده ابزاری از تصاویر زنان و غیرت زدایی از ویژگی های دیگر فیلم های سینمایی تولیدشده در دوران این دو وزیر بوده است.

تبلیغ نهیلیسم اجتماعی، اهانت به ارزش های دفاع مقدس، ترویج اندیشه های فمینیستی، سیاه نمایی و تضعیف نظام، ترویج باورهای مردستیزانه و تضعیف نهاد خانواده از ویژگی های آثار نمایشی تولید شده در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.

در بخش موسیقی عدم نظارت مناسب بر تولید و تکثیر میلیون ها نوار وCD مبتذل و غیرمجاز و برگزاری کنسرت های مبتذل و ترویج موسیقی مبتذل غربی ازجمله تخلفات صورت گرفته در مورد موسیقی بود.

در گزارش تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی، در بخش نشریات و مطبوعات تأکید شده است که مهم ترین محورهای تخلفات نشریات و مطبوعات مواردی ازجمله ترویج فرهنگ غرب، هرج و مرج رفتاری، سیاه نمایی و تضعیف نظام، ترویج فرهنگ منحط شاهنشاهی، سکولاریسم، تضعیف باورهای دینی، تضعیف ولایت فقیه، تضعیف قوای سه گانه و تضعیف روحانیت و ارزش های انقلاب بوده است.

سیدمحمد خاتمی هنگام انتخابش به ریاست جمهوری اسلامی ایران، تساهل و تسامح را مبنای سیاست های فرهنگی خود اعلام کرد و برای تحقق آنها عطاءالله مهاجرانی را برای تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی کرد.

این گزینش گرچه با مخالفت های مردم انقلابی به خصوص حوزه های علمیه به رهبری مراجع تقلید و علما روبرو شد اما در نهایت، مهاجرانی توانست از مجلس پنجم رای اعتماد بگیرد؛ هرچند در طول وزارتش استیضاح و در نهایت نیز مجبور به استعفا شد.

در تائید و یا نقد مدیریت مهاجرانی بر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سخن ها زیاد گفته شده است ولی آن چه که نیک آهنگ کوثر درباره وی و نحوه مدیریتش بر این وزارتخانه مهم می گوید از جنس دیگری است.«مهاجرانی مدیر ضعیفی است! مدیر واقعی وزارت ارشاد مهاجرانی نبود. بود؟ لابد در وزارت ارشاد، مدیری که کاری نکند مدیر موفقی است! اگر مهاجرانی مدیریت می دانست، هاشمی رفسنجانی یا موسوی او را بر سر وزارتی می گذاشتند، نه بر موضعی که فقط مذاکره از آن برمی آید و معامله.»

این مقاله را  در روزنامه  کیهان ببینید .

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ