پرسش از شما :
در مورد محمدعلی طاهری اطلاعاتی می خواهم که تلویزیون اعلام کرد دستگیر شد عقایدش چه بوده است و...؟
پاسخ از ما :
محمدعلی طاهری بنیانگذار و موسس عرفان حلقه (عرفان کیهانی) در ایران می باشد که با توجه به انحرافات جدی و مبنایی که این نوع عرفان نوظهور داشته و سوئ استفاده هایی که از افراد در جلسات این تشکیلات شده ، هم علما و اندیشمندان با این تفکر مخالفت کرده اند و هم نظام اسلامی برخورد کرده است.
مهمترین اشکال و انحراف طاهری، غیر وحیانی دانستن قران، اهانت به رسول گرامی اسلام صل الله علیه و آله با عنوان تناقض گویی ،غیر معصوم خواندن ائمه اطهار صلوات الله علیهم، شرک دانشتن زیارت قبور ائمه اطهار، تمسخر رجعت و مهدویت، تمجید از شیطان رجیم و موحد خواندن این ملعون رجیم، ادعای خروج جن از درون مردم، ترویج زیرکانه تناسخ، نفی برخی از مسلمات مانند ادعای وجود نداشتن حضرت عزرائیل ،لمس و تماس غیر شرعی با بدن زنان نامحرم به بهانه درمان عرفانی و ده ها انحراف دیگر که از میان اظهارات محمدعلی طاهری به دست آمده است.
کسانی که وارد این فرقه شدند بیموالات شدند. دختران مذهبی که وارد این فرقهها شدند الان حجاب ندارند. برخی از بچه مذهبیها که از شاگردان برخی عرفا بودهاند وقتی وارداین فرقه شدند کمکم منحرف شدند. اندیشههای طاهری اندیشههای التقاطی برگرفته از مسیحیت است. مطلب دیگراینکه این فرقه چارچوب مشخصی ندارد. چارچوب طاهری است و تنها جاذبه آن به دروغ مسئله شفاء است. البته مسئله خارج کردن جن از کالبد بدن که متأسفانه در سراسر کشور نیز رایج شده، از دیگر جاذبه های این فرقه است.(ر.ک. گفتگوی حجت الاسلام جواد محرابی مدیر موسسه فرق و ادیان قم با مشرق)
جهت آشنایی بیشتر با عقاید محمدعلی طاهری که همان عرفان حلقه می باشد، مطالعه مقاله زیر پیشنهاد می شود:
عرفان حلقه و اتصال به شعور کیهانی
اساسیترین موضوع در عرفان حلقه، اتصال به حلقههای شبکهی شعور کیهانی است. بزرگترین ارمغانی که عرفان حلقه به پیروان خود میبخشد و مدعی است که با این ارمغان پیروانش را در مسیر عرفان عملی قرار میدهد و پیش میبرد، همین اتصالات است.
اما شعور کیهانی چیست؟ اتصال به آن چه معنایی دارد؟ و چگونه این اتصال افراد را در مسیر عرفان عملی قرار میدهد؟ این پرسشهای اساسی برای تمامی کسانی که فرصت تأمل روی گفته و نوشتههای عرفان حلقه را به خودشان میدهند، پیش میآید. در این نوشته کوتاه به بررسی این پرسشها، پاسخها و ادعاهایی که از منابع عرفان حلقه برای آنها به دست میآید، میپردازیم.
شعور کیهانی
از دیدگاه عرفان حلقه، شعور کیهانی هوشمندی نهفته در جهان مادی است. به این معنا که اگر از منظر فیزیک کوآنتوم جهان مادی به واقع انرژی است، از منظر عرفان حلقه جهان مادی از شعور آفریده شده و حقیقتاً شعور است.
«جهان هستی مادی از شعور آفریده شده و تمامی اجزا و ذرات آن شعور هستند.» (محمدعلی طاهری،انسان از منظری دیگر.ص69) با این وصف شعور کیهانی حقیقتی متعالی نیست، بلکه جوهرهی اصلی این جهان است که تمامی جهان مادی از آن درست شده است. شعور کیهانی در حقیقت میلی درونی است که هر ذره را به رقص و حرکت وادار میکند؛ (انسان از منظری دیگر.ص59) و حقیقتی را که به صورت ماده به نظر ما میرسد، پویا میسازد.
جهان مادی اگر چه به واقع همانطور که میبینیم به نظر ما میرسد، اما در حقیقت شعور است و از ذرات و اجزای شعوری تشکیل شده است و عرفان حلقه میکوشد تا مردم را به این شعور متصل کند. از نظر حلقه این شعور همان رحمت عام خداست که تمامی موجودات را فراگرفته و اتصال با آن، راه خداشناسی است. (انساناز منظری دیگر ص 15تا18) با این وصف در اساسنامهی عرفان حلقه آمده است که شعور کیهانی یا هوشمندی الاهی شامل دو شبکهی منفی و مثبت است. (محمدعلی طاهری، عرفان کیهانی (حلقه).ص93)
اگر شبکهی شعور کیهانی را به تعبیر عرفان حلقه رحمت عام خدا بدانیم یا شعور الاهی بدانیم مشتمل بر جنبههای منفی و مثبت پنداشتن آن خطایی فاحش و سقوطی سخت در راه خداشناسی است. اساساً رحمت منفی یا شعور منفی در عالم وجود ندارد، بهخصوص آنگاه که به خداوند نسبت داده میشود. قهر خداوند منفی نیست بلکه عملکرد بنده، منفی است که او را سزاوار قهر الاهی میسازد. قهر خداوند کاملاً مثبت است و از حکمت، قدرت و عدالت او جاری میشود. کسانی که از رحمت خداوند برخوردار میگردند منفی یا مثبت عمل میکنند. فرصتی که خداوند به شیطان داد، منفی نیست بلکه او و عملش با تباه کردن این فرصت منفی میشوند و در شقاوت خود بیشتر و بیشتر فرو میروند.
شعور منفی وجود ندارد، از دیدگاه قرآن کریم موجودات عالم یا با شعوراند و یا بیشعور. البته کسانی که در شمار از گروه اول نیستند، ممکن است شعور الاهی را منفی تصور کنند و متوجه نشوند که مشکل در خودشان است. زیرا به طور معمول حبّ ذات باعث میشود که انسان نقایص خود را نبیند و متوجه اشکالات خود نشود. اما برهانهای قاطع و نشانههای روشن تأیید میکند که هوشمندی الاهی سراسر مثبت است و رحمت عام و خاص او سراسر خیر و روشنایی است، اما کسانی هستند که از شعور الاهی کناره میگیرند و از رحمت او به درستی بهره نمیبرند، در شبکهی منفی قرار میگیرند.
خداشناسی، چگونه؟
پرسش دیگر این است که عرفان حلقه در جستوجوی خداشناسی و ارتباط با خداست و یا به شعور کیهانی سرگرم شده است؟
تبیینی که از خداشناسی و راه خداشناسی در عرن حلقه وجود دارد این است: «عرفان کیهانی (حلقه)، شعور الاهی را به طور نظری و عملی ثابت نموده، از این راه وجود صاحب این هوشمندی یعنی خداوند را به اثبات میرساند و در واقع این عرفان، منجر به خداشناسی عملی میگردد.» (عرفان کیهانی (حلقه).ص71، نیز انسان از منظری دیگر.ص94)
این تبیین از خداشناسی بسیار ناقص و در راه خداشناسی ناکام کننده است. بسیاری از مادیگرایان که منکر وجود خدا هستند، شعور کیهانی را میپذیرند و معتقدند که ماده خود، هوشمند است و اگر در عالم نظم و تدبیری دیده میشود، سرچشمهای فراتر از همین عالم مادی ندارد. تئوری شعورمندی عالم در سدههای اخیر از سوی کسانی بازتولید و مطرح شده که منبع هوشمندی فراتر از طبیعت را نفی میکنند و برای توجیه تدبیر و حکمتی که در جهان جاری است، به خود مختار بودن و شعورمندی ماده، معتقد شدهاند.
بنابراین کسی که خداوند را نشناخته باشد، با تبیینهایی که در عرفان حلقه وجود دارد در خدانشناسی خود ثابت قدم میشود، نه اینکه به خداشناسی برسد، هر چقدر هم که شعور کیهانی در عمل بیشتر اثر بگذارد، در افراد بیایمان به خدا، ایمان به شعور هستی مادی بیشتر میشود، نه ایمان به الله تبارک و تعالی.
استفاده از تعابیری مثل اینکه شعور کیهانی «یدالله» و «حبلالله» است، موجب معرفت خداوند، ایمان به او یا تقویت باور نمیشود. انسان میتواند با معرفت عقلانی و سپس برافروختن آتش عشق الاهی به سوی او برود. معرفت عقلانی که منطق روشن، برهان محکم و توصیف درست از اسما و صفات الاهی را میخواهد. شناخت، مقدمهی عشق است، کسی که با قلب پاک او را بشناسد، عشق به او را تجربه خواهد کرد و عشق الاهی وجودش را فرا خواهد گرفت.
براهین خرد پسند و یا دست کم اقنای عقلی در مورد معرفت خداوند میتواند بسیاری از آشفتگیهای ذهنی را در راه معرفت به سامان آورد، اما در عرفان حلقه از این ظرفیت استفاده نمیشود. زمینهسازی برای کشف و شهود و چشیدن عشق الاهی در هیچ یک از تعالیم عرفان عملی حلقه دیده نمیشود. تنها یک اتصال است که قرار است درهای معرفت را بگشاید و بدون عمل، عرفان عملی را به ارمغان آورد.
عرفان حلقه همهی راههای معرفت و عشق الاهی را بسته است. نه با منطق و عقل عبودیت کاری دارد و نه از توصیف صفات الاهی چنانکه در قرآن کریم و سایر کتابهای آسمانی آمده، بهره می برد. نسبت به دینداری و بیدینی، پرهیزکاری و خیانتکاری، پاکی و ناپاکی هم بیتفاوت است، (انسان از منظری دیگر. ص15، عرفان کیهانی.ص102) پس چگونه می تواند خداشناسی را محقق کند؟
خداشناسی فرعی بر شناخت و پیوند با شعور کیهانی
تکیه گاه عرفان حلقه، شعور کیهانی است و خداوند طفیل بحث از شعور کیهانی مورد اشاره قرار میگیرد. «همهی انسانها میتوانند در هوشمندی و شعور حاکم بر جهان هستی به توافق و اشتراک نظر رسیده، پس از آزمایش و اثبات آن، به صاحب این هوشمندی که خداوند میباشد، برسند.» (عرفان کیهانی.ص58)
در این مجموعه از اصول و آموزهها، ناشناختنی پنداشتن خداوند به کمک جایگزینی شعور کیهانی و کنار گذاشتن، کمرنگ کردن معرفت خدا و عشق به او آمده است و به این ترتیب تمام تکیهی این عرفان از خداوند به شعور کیهانی که شعور هستی مادی است، منتقل و محدود میشود.
«انسان نمیتواند عاشق خدا شود، زیرا انسان از هیچ طریقی قادر به فهم او نیست و در حقیقت خدا عاشق انسان میشود و انسان معشوق میباشد و مشمول عشق الهی و انسان میتواند فقط عاشق تجلیات الاهی، یعنی مظاهر جهان هستی شود.» (عرفان کیهانی.ص124) و «تجلیات الاهی = شعور کیهانی» (عرفان کیهانی.ص63)
بنابراین انسان تنها میتواند هوشمندی هستی مادی را بشناسد و به آن عشق بورزد. این شالودهی غیر الاهی که به لحاظ روشی بر روی یافتن قدرت درمانگری به عنوان راه خداشناسی تکیه میکند، در مقام هدفگذاری کاملاً از خداوند دور شده و این طور بیان میدارد که:
«درمانگری، به عنوان یک روش تجربی برای درک عرفانی موضوع کمال، در راه رسیدن به اهداف زیر مورد استفاده قرار میگیرد: - شناسایی و آشنایی عملی با هوشمندی حاکم بر جهان هستی (شعور الهی) – رهایی از گرفتاری در خویشتن – خدمت به خلق و انجام عبادت عملی – شناختن گنج درون و تواناییهای ماورایی – انسانشناسی (به عنوان بخشی از خودشناسی) – حرکت در جهت نزدیکی به دیگران و فراهم نمودن امکان وحدت.» (عرفان کیهانی.ص106و107)
در این اصل از اساسنامهی حلقه که به هدفگذاری مربوط میشود، محوریّت هوشمندی هستی مادی یا شعور کیهانی به صورت انحصار اهداف در گرایش به قدرتهای ماورایی، استفادهی عملی از قدرت هوشمندی کیهانی و نزدیکی انسانها به هم بروز پیدا کرده است. نکتهی مهم و قابل توجه در این اهداف این است که هیچ نامی از خداوند برده نمیشود و قدرت شعور کیهانی نقش اصلی را در آن پیدا کرده است.
با اینکه این اهداف نوعی خود مداری و انسان محوری را به نمایش میگذارد، اما تحلیل این اهداف در بافت کلی اصول و آموزههای عرفان حلقه، محوریت شعور کیهانی را نشان میدهد. تکیه به شعور کیهانی به جای تکیه به خداوند، مبانی انسان شناسی حلقه را تحت تأثیر قرار داده است. از نظر آنها انسان فراتر از وجود شخصی خود در بستر هستی مادی، شعور و انرژی کیهانی تعریف میشود.
«فرا کل نگری، نگرشی است نسبت به انسان که در آن انسان به عظمت و وسعت جهان هستی دیده میشود. در این دیدگاه، انسان متشکل است از کالبدهای مختلف، مبدلهای انرژی، کانالهای انرژی، حوزههای انرژی، شعور سلولی، فرکانس ملکولی و... و بینهایت اجزای متشکل ناشناختهی دیگر» (عرفان کیهانی.ص109)
در این تعریف جنبههای متعالی و روحانی انسان به عنوان ملاک خلیفهی الاهی بر روی زمین، به هیچ وجه ملاحظه نشده و تنها بعد مادی او در قالب سلول، مولکول، کانالها، فرکانسهای انرژی و شعور سلولی مورد توجه قرار گرفته است.
حذف باورها و تمامی مقدسات
عرفان عملی حلقه، بر اتصال با شعور کیهانی بنا شده است و همانطور که گفته شد، این اتصال را موجب خداشناسی عملی معرفی میکنند. حالا نوبت به پاسخ این پرسش میرسد که این اتصال چیست و چگونه امکانپذیر است؟
در عرفان حلقه، اعتقاد بر این است که اتصال با شعور کیهانی هیچ شرط و خصوصیتی ندارد و همه میتوانند به آن متصل شوند و پای در راه عرفان عملی گذارند، زیرا شعور کیهانی رحمت عام خداوند و در برگیرندهی تمامی انسانهاست، با صرف نظر از خوبی و بدی، پاکی و ناپاکی، دین و مذهب و غیره ...
«نظر به اینکه شعور الاهی نیاز به هیچ مکملی ندارد، لذا چیزی تحت هر نام و عنوان، قابل اضافه کردن به آن نبوده و این موضوع به راحتی قابل اثبات میباشد؛ چرا که با حذف عامل اضافه شده، مشاهده میشود که حلقهی وحدت همچنان عمل مینماید و این خود رسواکنندهی بدعت گذاران و متقلبان خواهد بود، که در دل این رابطه برای تشخیص حق از باطل وجود دارد. در این رابطه، هیچگونه بدعتی پذیرفته نیست و فقط نشان دهندهی میل فرد به خودنمایی و مطرح نمودن خود میباشد.» (عرفان کیهانی (حلقه).ص103)
با این عقیده مبنی بر اینکه در پیوند با حلقههای شعور کیهانی در صورت حذف عوامل زاید اشکالی در کارکرد حلقهها ایجاد نمیشود، در دورههای آموزشی عرفان حلقه موضوع توسل به معصومین و زیارت حرمهای مقدس و دعاهای مربوط، مورد نفی و نکوهش قرار میگیرد. زیارت از نظر آنها مکانپرستی و توسل شخصپرستی، روحپرستی و مردهپرستی است؛ فرقهی حلقه حتا تکریم قرآن کریم را کتابپرستی میپندارد و از خواندن آن که شفا و رحمت است، بر بالین بیماران جلوگیری میکند. چنانکه در اصل دیگری از اساسنامهی آنها، آمده است. (عرفان کیهانی (حلقه).ص119و120)
اعضای این فرقه گاهی میگویند ما اگر از توسل به پیامبر و خاندانش یا قرآن نهی میکنیم برای این است که استفادهی ابزاری از آنها شایسته نیست. درحالیکه با تأکید بر منزلت شعور کیهانی و نقش بیبدیل آن در واسطهگری میان انسان و خدا، شفا جستن از آن را ناشایست نمیدانند. پرسش این است که حذف قرآن و عترت از رابطهی میان انسان با خدا برای تکریم آنهاست یا ایجاد تغییر در باورها و شکستن ارکان دین؟ به خصوص آنجا که آقای «طاهری» در پاسخ به پرسشی دراین باره میگویند:
«ائمهی اطهار مثل مال، زن و فرزند ممکن است در نظر ناظری تجلیات زیبای الاهی برای تسهیل در مسیر کمال باشند و میتوانند هر یک برای وی به من دون الله تبدیل شوند.» (نتیجه امواج تهاجم.ص49)
آیا بهراستی نقش و منزلت اهل بیت و رسول خدا همین است و آنها هیچ کارکرد ویژهای در هدایت انسانها در جهت بسط تعالیم الاهی در فرهنگ بشری ندارند؟
عرفان و اتصالات
حالا بر فرض صحت این حرفها که پاکان و ناپاکان اگر بخواهند از رحمانیت برخوردار شوند، هیچ افزودهای به شعور کیهانی و حلقههای رحمانی لازم نیست و هر چه به میان آید بدعتگذاری و تقلب است؛ در جایی از مانیفست عرفان حلقه، این طور میخوانیم:
«برای بهرهبرداری از عرفان عملی عرفان کیهانی (حلقه)، نیاز به ایجاد اتصال به حلقههای متعدد شبکهی شعور کیهانی میباشد و این اتصالات، اصل لاینفک این شاخهی عرفانی است. جهت تحقق بخشیدن به هر مبحث در عرفان عملی، نیاز به حلقهی خاص و حفاظهای خاص آن حلقه میباشد. اتصال به دو دسته کاربران و مربیان ارایه میشود، که تفویضی بوده، در قبال مکتوب نمودن سوگند نامههای مربوط، به آنان تفویض میگردد. تفویضها، توسط مرکزیت که کنترل و هدایتکنندهی جریان عرفان کیهانی (حلقه) میباشد، انجام میگیرد.» (عرفان کیهانی (حلقه).ص80)
به این ترتیب مرکزیت عرفان حلقه تنها راه ارتباط با رحمت عام الاهی است! و مربیان عرفان حلقه که اتصال را از مرکز عرفان حلقه دریافت کردهاند میتوانند آن را به دیگران انتقال دهند. یعنی اتصال به رحمت عام الاهی با وساطت فیض در سلسله مراتب عرفان حلقه امکان پذیر است! با این وصف، یک مربی عرفان حلقه اگرچه دروغگو باشد و یا خود را به ناپاکیهای دیگر بیالاید، چون اتصال به رحمت عام الاهی فراتر از این قیدهاست و او اتصال را از مرکزیت و سلسله مراتب عرفان حلقه دریافت کرده و اجازهی تفویض را هم گرفته است، میتواند به هر کاری دست بزند.
نتیجهگیری
بنابراین رحمت عام الاهی با اجازهی مرکزیت عرفان حلقه در دسترس بندگان خدا قرار میگیرد و در این بین نقش و تأثیر قرآن، پیامبران، اهل بیت، اخلاق، پاکی و ایمان به خداوند و عشق به او، مردود است و تنها مرکزیت عرفان حلقه و سلسله مراتب مربیان آن واسطهی فیض شعور الاهی و اتصال به رحمت عام حق تعالی هستند.
برای نقش واسطهی فیض بودن مرکزیت و سلسله مراتب عرفان حلقه، توصیفهای زیبایی بیان شده، از جمله اینکه «از آنچه را که روزی آسمانی دارند، مانند روزی زمینی خود، به دیگران انفاق کنند «مما رزقناهم ینفقون» و از اتصال خود برای آنها نیز ایجاد اتصال کنند.» (انسان از منظری دیگر.ص15و16)
این توصیفات زیبا و استفادهی تأویلی از آیات قرآن مشکل تناقضگویی را پیچیدهتر میکند. از دیدگاه قرآن رحمت عام الاهی در دسترس همه میباشد و هیچ اختیاری در اصل استفاده از آن وجود ندارد و تنها نحوهی استفاده از آن در اختیار انسان است. نعمتها و مهلتهایی که بین مؤمنان و کافران مشترک است از رحمت عام سرچشمه میگیرد و کسانی که از آن درست استفاده کنند و به راه ایمان و شکرگذاری و عشق به خداوند قدم بردارند در حقیقت به حلقهها یا مراتب رحمت خاصه و رحیمیت خداوند متصل شدهاند. «و کان بالمؤمنین رحیماً» (سورهی مبارکهی احزاب/آیهی 43) بنابراین تناقض بزرگ عرفان حلقه را میتوانیم این طور عنوانگذاری کنیم:
رحمت عام خدا (شعور کیهانی) فقط در دست ماست و هر عاملی غیر از مرکزیت عرفان حلقه زاید است، حتا ایمان به خدا، پاکی و پرهیزکاری در عرفان حلقه فزوده و زاید تلقی میشوند.
منابع
1. عرفان کیهانی (حلقه). محمد علی طاهری. انتشارات اندیشهی ماندگار. چاپ سوم تابستان 86
2. انسان از منظری دیگر. محمد علی طاهری. نشر ندا. چاپ دوم آبان 86
3. نتایج امواج تهاجم علیه هوشمندی مثبت الاهی. بی نا. بی جا. شهریور 1389(*)
4. سید محمد حسین طباطبایی. تفسیر المیزان ج6. دفتر نشر فرهنگ اسلامی بی تا.
(ر.ک. سایت خبرگزاری فارس، مقاله عرفان حلقه و اتصال به شعور کیهانی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اربعین
شاخصههای اندیشه سیاسی شهید بهشتی
آل خلیفه و حامیانش باید پاسخگوی تداوم فشارها بر شیخ عیسی قاسم با
جوانان پس از پیروزی انقلاب اسلامی دین گریز شده اند یا دین گرا؟
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 7
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 6
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 5
سند 2030 - بخش چهرام
سند 2030 - بخش سوم
[عناوین آرشیوشده]