سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر بنده آجل و پایان آن را مى‏دید ، با آرزو و فریبندگیش دشمنى مى‏ورزید . [نهج البلاغه]
 
شنبه 89 بهمن 16 , ساعت 9:32 صبح

پرسش از شما:

بیوگرافی آقای سعید حجاریان را ذکر کنید. قضیه ی ترور ایشان چیست؟

پاسخ از ما :
سعید حجاریان متولد سال 1333 در محله نازی آباد تهران

سعید حجاریان، مهندسی مکانیک از دانشگاه تهران و دکترای علوم سیاسی از دانشکده‌ حقوق , علوم سیاسی از دانشگاه تهران

گفته می شود:

پرونده سوابق اطلاعاتی حجاریان حاکی از آن است که در عملیات ضد کودتای نقاب (نوژه) با کشمیری ( عامل بمب گذاری در ساختمان نخست وزیری که منجر به شهادت رجایی و باهنر شد.) و تقی محمدی ( کاردار ایران در افغانستان ،تقی محمدی در رابطه با بمب گذاری در ساختمان نخست وزیری دستگیر شد. تا شروع به بازکردن پرونده کرد، جنازه او را کف سلول دیدند)همکاری نزدیک داشته است و در یک اتاق فعالیت داشته‌اند. بعد از مرگ تقی محمدی پرونده  او پیگیری نشد  اگر او کشته نمی‌شد و زنده می ماند نفر بعدی سعید مظفری ( سعید حجاریان) بود .

حجاریان در دفتر اطلاعات نخست وزیری در سمت معاون خسرو تهرانی در امور ضد جاسوسی فعالیت نموده و در تاسیس وزارت اطلاعات نقش اساسی داشته است و در دوران وزارت ری شهری ازمدیران کل و معاونان آن وزارتخانه بود. حجاریان پس از دولت میرحسین موسوی به تدریج خود را از وزارت اطلاعات جدا ساخته و به مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری پیوست که موسوی خوئینی‌ها رئیس آنجا بود. وی در آنجا به سمت معاون سیاسی موسوی خوئینی‌ها منصوب شد.  

علی رغم اینکه حجاریان در مصاحبه‌های خود دلیل خروجش از وزارت اطلاعات را علاقمندی به کار در ریاست جمهوری می داند اما برخی علت خروج حجاریان از وزارت اطلاعات را مخالفت وی با سپردن وزارت اطلاعات به علی فلاحیان وعدم همکاری او با فلاحیان بود .

 بعد از خروج حجاریان از وزارت اطلاعات، چرخش فکری او آغاز می‌شود. وی با بورسیه‌ای که در اختیارش قرار می‌دهند به دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران می‌رود و چه کسی بهتر از حسین بشیریه می‌توانست این جوان جویای نام و مدهوش تئوری‌های سحرآمیز سیاسی غرب را از چشمه‌ی علوم انسانی مغرب زمین سیراب کند؟

حجاریان در سال 1372 با دفاع از پایان نامه‌اش با عنوان موعودیت در انقلاب ایران و روسیه زیر نظر حسین بشیریه فوق لیسانس علوم سیاسی و بعدها دکترای علوم سیاسی را از دانشگاه تهران گرفت. حجاریان با نام مستعار جهانگیر صالح پور درنشریات مختلف مثل نشریه کیان، قرائتهای جدیدی از طیف موسوم به چپ مدرن (لیبرالسیم جدید) را ارائه نمود و باب گفتگو وپذیرش تدریجی غرب و سیاست تسامح و تساهل سیاسی و درهای باز را مطرح و با اقامت در خارج از کشور باب گفتگو با اپوزیسیون را باز کرد . حجاریان در زمان تصدی معاونت سیاسی دفتر تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری، فقط یک پروژه به نام توسعه سیاسی را در دستور کار قرار داد که موضوع آن نوسازی سیاسی یا دموکراسیزاسیون بود.

 سعید حجاریان قبل از دوم خرداد 1376 مقالات بسیاری در هفته نامه عصرما (ارگان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ) به رشته تحریر در آورد. مجموعه این مقالات در کتابی با عنوان جمهوریت؛ افسون زدایی از قدرت به چاپ رسیده است. حجاریان از نظریه پردازان و تئوریسین ها و موسسین حزب مشارکت و ارائه دهنده تئوری‌های معروف «فشار از پایین و چانه زنی از بالا » و« فتح سنگر به سنگر » و «حاکمیت دوگانه» و از متخصیصن جنگ روانی به خصوص در عرصه روزنامه نگاری و ژورنالیسم محسوب می‌شود .برخی پدیده دوم خرداد 76 را محصول جلسات مداوم مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری و معاونت سیاسی آن ( سعید حجاریان ) می دانند .

 سعید حجاریان پس از دوم خرداد 76 بعنوان مشاور سیاسی سید محمد خاتمی رئیس جمهور وقت انتخاب گردید و آخرین مسئولیت اجرایی او، عضویت در شورای شهر تهران بود. و پس از آن به فعالیتهای حزبی و ساسی و روزنامه نگاری و آمزش نیروهای حزبی پرداخت وی در دوران اصلاحات نیز به صورت جدی وارد عرصه مطبوعات شد و مدیر مسئول روزنامه صبح امروز بود . علی فلاحیان وزیر اطلاعات در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی در مورد تغییر رفتار سعید حجاریان چنین می‌گوید: سعید حجاریان تا وقتی که در وزارت اطلاعات بود نیروی فعالی بود. اما بعد از آنکه حجاریان فعالیتش در دانشگاه شروع شد، نوشته‌هایی از او منتشر شد که با آن «سعید» که ما در وزارت می‌شناختیم خیلی متفاوت بود. روح الله حسینیان در مورد رفتارهای خشن سعید حجاریان چنین می‌گوید: من و آقای محسنی ‌اژه‌ای به خاطر عملکردهای خشونت آمیز آقای حجاریان و ربیعی نتوانستیم آنجا (وزارت اطلاعات ) بمانیم. چطور شده است که یک مرتبه در جامعه همه چیز برعکس شده و ما مبدل به چهره‌های خشن شده‌ایم و آنها چهره‌های ملایم و ضد خشونت شده‌اند!؟

 جریان ترور سعید حجاریان:

آقای حجاریان در سال 1378 در مقابل ساختمان شورای شهر تهران توسط فردی بنام سعید عسگر ترور شد که منجر به جراحات شدید وی شد که پس از معالجات زیاد در داخل و خارج از کشور تا حدودی بهبود یافت. با دستگیری عاملان این ترور توسط وزارت اطلاعات مشخص شد که سعید عسگر (ضارب) و چند جوان دیگر خودسرانه اقدام به این عمل نموده اند و وابسته به هیچ گروهی نبودند و اعترافات عاملان ترور سعید حجاریان در دادگاه نشانگر عدم وابستگی آنها به گروه خاصی بود. وزیر اطلاعات در مورد انگیزه عاملان ترور چنین اظهار داشت که بر اساس بررسی های ابتدائی، اهداف این افراد به احساسات شخصی و تشخیص فردی آنان استوار است و از نظر ما وابستگی خارجی و وابستگی جناحی برای انان متصور نیست از نظر ما این افراد گروهی خودسرهستند که با انگیزه های ماجراجویانه و احساساتی اقدام به این کار کرده اند. ( روزنامه کیهان 7/1/79)

 متاسفانه این حادثه آن هم نسبت به کسی که او را  تئوریسین اصلاحات محسوب می دانستند، دستاویزی برای برخی جریانها و مطبوعات جهت ایجاد جنگ روانی و تخریب چهره نظام اسلامی شد و علی رغم تاکید مقام معظم رهبری براینکه «بزرگ ترین خدمت به جنایت کاران و دشمنان پلید آن است که به جای هوشمندی و شناخت دشمن توطئه گر کسانی از این حادثه تلخ برای هیجان افکار عمومی و ایجاد جو سوء ظن و اغتشاش استفاده کنند و کار را برای ماموران امنیت عمومی دشوار سازند. کسانی که با تهیج افکار عمومی و نشانه گرفتن اشخاص و جناح های داخلی، جو اضطراب و ناامنی را تشدید می کنند، دانسته یا ندانسته به دشمن کمک می رسانند»( روزنامه کیهان 29/12/78 ) شاهد شدیدترین اتهامات بر علیه شخصیتها و نهادهای رسمی نظام بودیم تا جایی که مقام معظم رهبری در نامه ای به رئیس جمهور با اشاره به جو آشفته مطبوعاتی فرمودند: در این قضیه (ترور) مشاهده می شود که متاسفانه برخی زبان ها و قلم ها به شدت سرگرم التهاب آفرینی و شایعه پردازی اند: بی تعهدی را به آن جا رسانده اند که علاوه بر نام آوردن از افراد و اشخاص ، با اتهام های بی دلیل ، حتی سازمان های مسئول و مورد اعتماد و حتی سپاه و بسیج یعنی مطمئن ترین حافظ امنیت ملی را زیر سوال برده اند! در چنین فضای آشفته ای کدام دستگاه قضایی و امنیتی می تواند به دقت و تسلط بر اعصاب به مسئولیت خود قیام کند (روزنامه کیهان 28/12/78)

نکته دیگر اینکه این ترور از دو زاویه قابل پی گیری بود ؛ ابتدا از زاویه حقوقی و حکومتی که از این منظر، قوه قضائیه، به عنوان مدعی، ضارب را به چند سال زندان محکوم کرد. زوایه دوم شکایتی بود که از سوی آقای حجاریان باید صورت می گرفت ولی ایشان از ضارب شکایت نکرد علت این انصراف از شکایت چند چیز بود: 

 1- مهمترین این عوامل این است که ایشان و هم حزبی های ایشان با تمسک قرار دادن این ترور و مرتبط ساختن این جریان به بزرگانی همچون آیت الله مصباح و خشنوت طلب معرفی کردن ایشان به تضعیف و تخریب شخصیت این بزرگان و اندیشه های اصیل آنها پرداختند. اگر به آرشیو روزنامه های طیف طرفدار مشارکت در زمان ترور و بعد از آن سری بزنید، خواهید دید که صدها تحلیل، تفسیر و مقاله درباره خشونت طلبی، تحجر گرایی، فتواهایی که به زعم آنها به ترور منجر می شود و ... به نگارش در آمده است.

2- آقای حجاریان و طیف فکری ایشان ترس از این داشتند که اقای سعید عسگر(ضارب) و دوستان ایشان در جریان محاکمه دست به افشاگری بزنند و این به ضرر حزب مشارکت و شخص آقای حجاریان بود. از طرف دیگر پدر آقای سعید عسگر از افراد سرشناس و فعال فرهنگی و اصلاح طلب در شهر ری بوده است و آقای حجاریان به خاطر روابط عاطفی و فرهنگی از شکایت خودش صرف نظر نکرد بلکه روابط سیاسی و حزبی در این امر دخیل بود . ( برای کسب اطلاعات بیشتر ر. ک به : کتاب بازی ترور ، تحلیلی مستند و ناگفته از ترور سعید حجاریان ، سید عبدالمجید اشکوری ـ حمید رسایی ، تهران : کیهان 1381)

 خط فکری آقای سعید حجاریان:

 متاسفانه برخی دیدگاهها و نظریات ایشان با مبانی اسلام و ارزش ها و اصول انقلاب اسلامی همخوانی نداشته و اغلب بازسازی تفکراتی بود که در کشور تحت عنوان اصلاح طلبی مطرح بود .نگاهی گذرا به عملکرد روزنامه صبح امروز (که ایشان مدیر مسئول آن بود) بخوبی گویای خط فکری ایشان بود. این روزنامه همچون تعدادی از روزنامه هایی که اکثراً توقیف شدند با سوء استفاده از آزادی مطبوعات و به یاری سیاست تسامح و تساهل فرهنگی حاکم کشور(وزارت ارشاد،وزارت کشور و...) ، شدیدترین حملات را به مبانی و ارزشهای اسلامی و انقلابی نمود، چنانکه به تعبیر مقام معظم رهبری گویا بعضی از مطبوعات به پایگاه های دشمن تبدیل شده بودند (بیانات مقام معظم رهبری در جمع جوانان 79/2/1 ، روزنامه کیهان 79/2/2 ) در اینجا به چند نمونه از دیدگاهها و نظریات ایشان اشاره می شود . وی در شماره 59 روزنامه صبح امروز می نویسد: نمی توان کسی را مکلف و متعهد کرد که کسی را دوست داشته باشد عشق و محبت به ولایت فقیه یک حق است نه یک تکلیف ... این را به صراحت اعلام می کنم که به پاره ای از قرائت ها از ولایت فقیه که شبیه سلطنت فقیه است، نه اعتقاد قلبی و نه التزام عملی دارم. وی پس از تفکیک چهره های خودی و غیر خودی توسط رهبر فرزانه انقلاب می گوید: «تفکر افرادی که مردم را شهروند درجه دو می دانند (اصطلاحی که تجدید نظر طلبان به موضوع خودی و غیر خودی داده اند) و برای مردم تنها تکلیف قائلند، تفکری فرعونی است و الهی نیست (روزنامه خرداد شماره 67) ایشان علی رغم تاکید مقام معظم رهبری بر اینکه باید مرکزی برای هماهنگ کردن اصلاحات ایجاد شود تا به انحراف منجر نشود و برنامه مشخصی برای اصلاحات تدوین شود چنین اظهار داشت که با ایجاد مرکزی بر هماهنگ کردن اصلاحات مخالفم ... جبهه مشارکت یک برنامه اصلاحات آماده و حاضر دارد چه برنامه ای قانونی و مشروع تر از مرامنامه جبهه مشارکت که برنامه رئیس جمهور هم بود وجود دارد. (روزنامه جمهوری اسلامی 79/5/1 )

 برای اطلاع بیشتر: - ر. ک به : کتاب بازی ترور ، تحلیلی مستند و ناگفته از ترور سعید حجاریان ، سید عبدالمجید اشکوری ـ حمید رسایی ، تهران : کیهان 1381) - نقد اندیشه ها، علی شیرازی ، قم : موسسه فرهنگی خادم الرضا(ع) ،1380 ، - آزادی یا توطئه ، قم : انتشارات فیضیه - کتاب شوالیه های ناتوی فرهنگی ، یک نما از کودتای مخملی ، پیام فضل نژاد تهران : کیهان 1386 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ