سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون خرد کمال گیرد ، گفتار نقصان پذیرد . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 89 دی 7 , ساعت 8:53 صبح

چگونگی پیدایش سازمان مجاهدین خلق  (منافقین) 

  قسمت هایی از کتاب خاطرات احمد قدیریان در باره سازمان مجاهدین خلق(منافقین) 

در طی سال هایی که من در دادستانی انقلاب اسلامی مشغول به خدمت بودم تا زمانی که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رفتم (1362 – 1363) یکی از عمده ترین فعالیت های ما برخورد با گروه ها و سازمان های مخالف و معاند نظام اسلامی بود .

در این سال ها تعداد کثیری از گروه ها و سازمان های سیاسی به وجود آمدند که در مقابل نظام موضع گرفتند . من فهرستی از احزاب و گروه هایی که پس از انقلاب اسلامی تشکیل شدند تهیه کردم که تقریباً چهل و اندی گروه و سازمان مختلف بودند . (1)

برخی از این چهل و اندی گروه علیه نظام اعلام جنگ مسلحانه کردند که سازمان منافقین هم از آنها حمایت کرد . البته اکثریت سازمان فداییان ، حزب توده ، سلطنت طلب ها ، جبهه ملی و نهضت آزادی مخالف با جنگ مسلحانه بودند ، ولی اقلیت سازمان فداییان خلق همانند سازمان منافقین با جنگ مسلحانه موافق بودند .

البته نهضت آزادی و جبهه ملی در ابتدای کار که آقای هاشم صباغیان و دیگران سر کار بودند مقداری سلاح هم جمع آوری کردند ، ولی این که بیایند و روبروی نظام بایستند ، خیر . این کار را نکردند . اینها یعنی حزب توده ، فداییان اکثریت ، سلطنت طلب ها و جبهه ملی و نهضت آزادی نظرشان این بود که باید در تشکیلات رفت و رخنه کرد .

 

در ذیل به بررسی یکی از سازمان های مهم معاند نظام اسلامی یعنی سازمان مجاهدین خلق پرداخته می شود . مسائل پیرامون این سازمان را می توان در هفت محور مورد بررسی قرار داد :

1.پیدایش سازمان مجاهدین خلق در سطح کشور و کیفیت وارد شدن جبهه ملی و نهضت آزادی در این سازمان .

2.مواضع التقاطی سازمان .

3.از عملکرد ظاهر تا فعالیت پنهان گروه های مخالف و ضد نظام از جمله سازمان مجاهدین خلق .

4.اقدامات سازمان مجاهدین علیه نظام جمهوری اسلامی ایران .

5.مقابله نظام مقدس جمهوری اسلامی با اعضای این سازمان .

6.متلاشی شدن سازمان مجاهدین و نهایتاً فرار سران شان به کشورهای مختلف .

7.اقدامات تروریستی سازمان بعد از فرو پاشی .

 

پیشینه و پیدایش سازمان مجاهدین:

 

پیشینه سازمان مجاهدین خلق ایران به اوایل دهه 40 باز می گردد . اعضای سازمان مجاهدین را جناح مذهبی جبهه ملی به ویژه نهضت آزادی تشکیل می دادند که در جلساتی که در مسجد هدایت برگزار می شد ، شرکت و در آنجا با مهندس بازرگان بنیانگذار نهضت آزادی و آیت الله طالقانی آشنا شدند و بعضاً در خانواده های روحانی و مذهبی رشد کرده بودند . اکثراً خانواده هایشان متدین بودند ، مثلاً پدر ناصر صادق (2) را می شناختم ، ایشان فرد متدینی بود .

در سال 45، شش تن از اعضای پیشین نهضت آزادی به نام های محمد حنیف نژاد (3) ، سعید محسن ، محمد عسگری زاده (ناصر صادق) ، رسول مشکین فام ، علی اصغر بدیع زادگان و احمد رضایی با مطالعه انقلاب های کوبا ، ویتنام و الجزایر مبانی و شالوده های سازمان مجاهدین را بنا نهادند . تفکرات آنها کم کم از تهران به جاهای دیگر کشور گسترش یافت و در شهرهای دیگر شعبه هایی ایجاد گردید .

در آن زمان گروه مؤتلفه اسلامی که از نظر سازماندهی پراکنده بود برای سازماندهی مجدد در مسجد هدایت در جلساتی که توسط آیت الله طالقانی تشکیل می شد شرکت و با گروه نهضت آزادی و هسته های اولیه سازمان مجاهدین ارتباط تنگاتنگی داشتند . شهید لاجوردی ، شهید اسلامی و به طور کلی شاخه بازار با سازمان مجاهدین ارتباط داشتند .

هم زمان با گسترش سازمان ، جوان های زیادی جذب این سازمان شدند . برای نمونه عباس مدرسی فر (4) یکی از اعضای هیئت مؤتلفه که تلاش زیادی برای ترور منصور کرد و حتی خود را برای اعدام نیز آماده کرده بود با این گروه ارتباط برقرار کرد و بعدها جذب این گروه شد و سرانجام به کمونیست ها پیوست و در حال حاضر در خارج از کشور با این گروه همکاری دارد .

 

پانوشت ها:

 

 1) حزب خلق مسلمان که سرکرده آنها مقدم مراغه ای بود . 2) حزب مهین پرستان ایرانی . 3) سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین) . 4) سازمان مجاهدین راه حق . 5) رزمندگان پیشگان مستضعفین ایران .6) کانون نشر اندیشه های دکتر شریعتی که توسط احسان شریعتی به وجود آمد . 7) گروه فرقان که ابزار و واسطه کار منافقین بودند . 8) جنبش مسلمانان مبارز . 9) انجمن دانشجویان مسلمان که وابسته به منافقین بودند . 10) جنبش مسلمانان پیشگام که کمونیست بودند . 11) انجمن مهدویه که وابسته به انجمن حجتیه بودند . 12) جنبش انقلابی مردم ایران (جاما) که بنیانگذار آن کاظم سامی بود . 13) گروه توحیدی جدید که وابسته به سازمان منافقین بود . 14) سازمان آرمان مستضعفین . 15) جنبش مقاومت ملی ایران . 16) نهضت زنان مسلمان که وابسته به خانم اعظم طالقانی بود الان هم تقریباً چپ گرایی می کنند . 17) حزب دمکرات کردستان که کمونیست بودند . 18) حزب توده ایران که کیانوری و احسان طبری رهبران آن بودند . 19) حزب رستگاری که کمونیست بودند . 20) حزب رنجبران ایران که کمونیست بودند . 21) سازمان فداییان خلق جناح راست یا اکثریت که معتقد به جنگ مسلحانه با نظام نبودند ، بلکه به جنگ فرهنگی و تبلیغاتی باور داشتند . 22) گروه اشرف دهقان . 24) سازمان پیکار در راه آزادی . 25) طبقه کارگر مسلح که کمونیست بودند . 26) سازمان رزمندگان آزادی طبقه کارگر که کمونیست بودند . 27) سازمان انقلابی زحمتکشان کومله کردستان که کمونیست بودند . 28) سازمان وحدت که کمونیست و مسلح بودند . 29) سازمان طوفان . 30) ارگان حزب کمونیست کارگران و دهقانان ایرانی که کمونیست بودند . 31) سازمان اتحاد و مبارزه در راه ایجاد حزب طبقه کارگر که کمونیست بودند . 32) سازمان اتحادیه چپ که کمونیست بودند . 33) سازمان دانشجویی جوانان دمکرات که کمونیست بودند . 34) سازمان راه کارگر که کمونیست بودند . 35) گروه کمونیستی نبرد . 36) گروه دانشجویان پیشگام که کمونیست بودند . 37) اتحادیه کمونیست های ایران . 38) اتحادیه مبارزان کمونیسم . 39) گروه گلسرخی . 40) سازمان جنبش دهقانی . 41) سازمان جوانان انقلابی . 42) حزب ایران . 43) حزب ملت ایران . 44) جبهه ملی ایران که اینها همه سلطنت طلب بودند . 45) جبهه دمکراتیک ملی ایران . 46) نهضت آزادی . (راوی)

 

2. ناصر صادق از شاگردان جلال الدین فارسی و مرحوم دکتر باهنر و مرحوم رجایی در دبیرستان کمال نارمک بود . پدرش از مردان متدین و از دوستان مرحوم آیت الله طالقانی و از خدمتگذاران مسجد هدایت به شمار می رفت . ناصر صادق در کنار محمد حنیف نژاد ، سعید محسن و اصغر بدیع زادگان از اعضای کمیته مرکزی سازمان مجاهدین خلق محسوب می شد . جلال الدین فارسی در خاطرات خود چگونگی دستگیری وی را بیان می کند : یک توده ای سابقه دار به نام الله مراد دلفانی سال ها پیش در زندان با ناصر صادق آشنا می شود . ناصر صادق که بعداً به عضویت سازمان مجاهدین خلق در آمد فکر می کند برای تهیه اسلحه با وی تماس بگیرد . غافل از این که او به خدمت ساواک در آمده و ادعای توانایی او برای خرید اسلحه یک وسیله به دام انداختن سازمان های چریکی است . ناصر صادق در مرداد 49 با دلفانی تماس می گیرد و او را به یک خانه تیمی می برد . این خانه تیمی و کسانی که به آن رفت و آمد دارند تحت مراقبت ساواک قرار می گیرد و در شهریور 50 عده ای شناسایی و دستگیر می شوند . پس از دستگیری ناصر صادق و تعدادی دیگر در دادگاه های نظامی محکوم به اعدام شدند . حکم ناصر صادق در 30 فروردین 51 توسط عمال رژیم پهلوی به اجرا در آمد . (روزشمار انقلاب اسلامی ، ج 2 ، ص 150)

 

3. محمد حنیف نژاد در سال 1317 در تبریز به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در مدرس همام و دبیرستان فردوسی و منصور تبریز به پایان رسانید و در سال 38 وارد دانشکده کشاورزی کرج گردید . وی چون از خانواده مذهبی بود در فعالیت های مذهبی مشارکت می جست و از سال 39 به نفع جبهه ملی فعالیت می نمود و بعدها جزو سمپاتی های نهضت آزادی گردید . وی در سال 42 به سربازی رفت و پس از اتمام خدمت هسته اولیه سازمان مجاهدین خلق را که یک گروه مطالعاتی بود همراه با سعید محسن و عبدالرضا نیک بین رودسری تشکیل داد . ضمن این که در سازمان عمران قزوین هم شاغل بود . وی در سال 48 با پوران بازرگان ازدواج کرد که این وصلت یک سال بیشتر به طول نیانجامید و به قول خودشان جدایی شان به دلایل امنیتی بود . در قضیه هواپیما ربایی مجاهدین خلق در دبی نقش دستور دهنده را داشت . وقتی که در سال 50 عده زیادی از مجاهدین دستگیر گردیدند وی برای راهایی آنها اقدام به گروگان گیری شهریار شفیق پسر اشرف پهلوی نمود که ناموفق بود و پس از این جریان خانه تیمی آنها توسط ساواک شناسایی شد و به همراه رسول مشکین فام و ابراهیم آوخ و احمدیان دستگیر و در سحرگاه 4/3/51 اعدام شد . (آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، پرونده ش 1094 ، ص 14 – 10)

 

4. عباس مدرسی فر فرزند محمد علی در سال 1317 در تهران متولد شد ، وی که از همکاران شهید صادق امانی بود در تاریخ 20/11/1343 به اتهام توطئه بر هم زدن اساس حکومت به حبس ابد با کار محکوم گردید . منبع ساواک در فروردین 56 مدرسی فر را از طرفداران مجاهدین خلق معرفی کرده است . وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همراه منافقین از کشور متواری شد . (کاظم مقدم ، ص 439)

مفسران و نظریه پردازان سازمان به ویژه حنیف نژاد ، اسلام را مطابق با دیدگاه های نهضت آزادی تفسیر کردند و به همان نتایجی رسیدند که شریعتی رسید . در واقع اندیشه های شریعتی و مجاهدین آنچنان به هم نزدیک بود که بسیاری وی را الهام بخش مجاهدین می دانستند .

در نامه شهید مطهری به حضرت امام ماجرای حسینیه ارشاد و انحراف هایی که در گفتار و کتاب های دکتر شریعتی است مطرح شده است . (راوی)



لیست کل یادداشت های این وبلاگ