وبلاگ :
جريان شناسي سياسي - محمد علي ليالي
يادداشت :
بررسي دقيق ابعاد و اهداف سند 2030 - بخش اول
نظرات :
0
خصوصي ،
4
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ترويج سند 2030 با بودجه نفت.2
البته با نگاهي به عملکرد ايشان و مجموعه شان در وزارت نفت شايد تمديد فعاليت اين مجموعه تحت رياست اين خانم برعکس تصور ما اصلا جاي تعجبي هم نداشته باشد:
ايشان که از رفقاي شفيق و يار ديرين زهرا رهنورد، از مريدان عبدالکريم سروش و هم نشينان گرمابه و گلستان محمد خاتمي است جهت عمليات شناسايي تمامي ارکان، زيرمجموعه ها (حتي در کوچکترين شهرستانها و توابع صنعت نفت) اقدام به تشکيل شبکه مثلا زنان صنعت نفت نموده است. شبکه اي که تنها با "نام پوششي زنان" بود که مي توانست کار شناسايي و دسترسي به تمامي اطلاعات صنعت نفت را در جاي جاي اين صنعت از منابع انساني گرفته تا فني ترين مسائل، از ستاد وزارت در تهران گرفته تا آنچه در سکوهاي نفتي اتفاق مي افتد را ممکن سازد.
ايشان با تهيه ليستي از زنان انتخاب شده (البته مرداني هم در لفافه اين ليست وجود دارند) براي چينش مديران آينده در نفت تلاش ميکند ليستي که با وجود افراد معلوم الحال و معروف در سطح صنعت نفت بيش از هر چيز تکميل پازل فعاليتهاي ناتمام و ناکام کمال فروغي را در اذهان تداعي مي کند چرا که پس از گذشت بيش از 4 سال کاملا محرز شده که خانم تندگويان فقط و فقط حامي زنان فاسد يا سياسي چپگرا يا مخالف نظام، رهبري و اسلام هستند. (مانند خانم زهره رضادوست {شوهر خانم رضادوست هيئت علمي در رشته تربيت بدني بوده که طي فتنه 88 از دانشگاه تهران اخراج شده و حالا دوباره به کار بازگشته و جالب تر اين که خانم تندگويان در حال تلاش مجدانه براي بکارگيري ايشان به صورت قراردادي در تربيت بدني صنعت نفت هم هستند} و مرضيه جدا از ليبراليسم هاي فعال در فتنه 88، مهران افخمي لاييک مشهور در صنعت نفت، زهره زارعچيان و فروغ کشوري، افخم زرواني، شادي نيکنام و.... همگي زناني هستند که يا داراي پرونده هاي سوء اخلاقي هستند يا مثل خودشون بازنشسته غيرقانوني مشغول بکار و يا داراي فعاليتهاي ضدانقلابي و حضور موثر در فتنه 88 هستند).
اين در حاليست که افراد مذهبي، انقلابي و ولايتي شناسايي شده توسط ايشان و زنان نماينده شان در ادارات مختلف، پس از معرفي شفاهي به مراتب بالاتر سازماني (معاونان وزير، مديران منابع انساني و وزير) يکي پس از ديگري از سمتهاي مديريتي و رياستي برکنار مي شوند.