3- برعکس مهندسي انتخاباتي اصلاح طلبها که دقيق بود، اصولگراها در اين
زمينه کاملا ضعيف بودند و خصوصا در ليست خبرگان اشتباه عمل کردند.
اگر
ليست 16 نفره اصولگرايي از اعضاي مشترک دو ليست تشکيل نشده بود، تعداد
اراي مشترکين بسيار کمتر ميشد و تعدادي از افراد ليست اصولگرايي مثل
اقايان مصباح و يزدي هم وارد ميشدند.
4- رسانه، رسانه، رسانه و باز هم رسانه
در کار رسانهاي ضعيفيم. کساني
هم که رسانه دارند، ازش به عنوان بلندگو و مظروف استفاده ميکنن. در صورتي
که به قول شهيد آويني تکنولوژي ظرفي نيست که هر مظروفي توش بره. بايد
ماهيتش رو شناخت و بر اساس اون با طرف مقابل کار کرد.
ما از ظرفيتهاي لازم از اين زمينه با اينکه افراد زيادي هم داشتيم استفاده نکرديم.
5-بياخلاقي و توهينات 20 ساله جريان اصلاحطلبي عليه شخصي چون ايت الله مصباح يزدي.
از
دهه 70 و اون کاريکاتور معروف تا امروز و بريدن جملات و تقطيع صحبتهاي
ايشون در جريانات مختلف کار رو به اينجا کشوند که بسياري از کساني که حتي
ايشون رو به چهره هم نميشناسن، به واسطه شنيدن اسم مصباح به ايشون راي ندن.
اختلاف راي ايشون با ايت الله جنتي نشون دهنده اين هست که بعضي از حزب اللهيها هم به ايشون راي ندادند.
تخريب طرف مقابل در اين زمينه نتيجه داد