جناب آقاي ليالي توجه شما را به چند نکته جلب مي کنم:
1) درباره ي موضوعات مختلف مطلب نوشته ايد اما بسياري از آنها با عجله و بدون ذکر منابع کافي و ارجاعات به کتابها و مقالاتي که منبع نوشته ي شما باشند نوشته شده و فاقد اعتبار علمي لازم اند و نمي توان براي تحقيق ديگران قابل استفاده باشد.
2) متاسفانه شما همه ي موضوعات را از منظر سياسي مي بينيد. نام بسياري از افراد و عناوين ديني و علمي و موضوعات مختلف را در وبلاگ شما مي بينم اما شما مي خواهيد از داخل همه چيز جريان شناسي استخراج کنيد و حال آنکه چنين نگاهي نوعي سياست زدگي است و قرار نيست همه ي افراد و موضوعات را با عينک سياسي ببينيم.
3) جناب آقاي ليالي، نکته ي سوم اينجانب اشکال روش شناسي به نوشته ي شما است. حتي اگر ارتباطاتي که شما در مورد نصر حامد ابوزيد و سروش گفته ايد درست باشد، آيا همه ي سخنان شما به صدق يا کذب سخنان دکتر ابوزيد خدشه اي وارد مي آورد؟ آيا قبول داريد که اگر شما به محتواي سخنان ابوزيد نپردازيد و دلايل او را رد نکنيد و منطق سخن او را خدشه دار نکنيد، هنوز سخن او را نقد نکرده ايد؟ سخن گفتن از تکفير ابوزيد توسط مصريها ، دليل نادرست بودن سخن او نيست. اگر سايتهاي مخالف ديدگاه شما فوت شدن ابوزيد را تسليت بگويند، آيا دليل بر درست بودن نظرات ابوزيد و به زعم شما، دليلي بر نادرست بودن ديدگاه ابوزيد است؟ آيا حمايت افراد و تعريف و تمجيد يا تکفير و تفسيق يا تشويق افراد از کسي يا ديدگاه يا نظريه اي دليل بر درستي يا نادرستي آن است؟ يا اينکه بايد به فحواي کلام و منطق دروني سخن بپردازيم و عين جملات ابوزيد و امثال او را ذکر کنيم و با دليل خردپسند اشکالات و معايب منطقي و ساختاري و شکلي جملات و نوشته ها و عقايد او را بيان کنيم؟ کدام شيوه صحيحتر است؟
4) دوست عزيز پيشنهاد مي کنم به جاي سياسي ديدن همه ي مسايل و افراد و امور و طرفداري از گرايشها و طيفهاي خاص فکري، هر موضوعي را سرجاي خودش مطرح کنيد و قبل از اظهارنظر مطالعه و تحقيق و پژوهش را فراموش نفرماييد و براي اظهارنظر عجله نداشته باشيد و آخرين پيشنهاد اينکه مجبور نيستيد راجع به همه چيز اظهارنظر کنيد که نظرات سطحي و نادقيق ارايه دهيد.